روزنامه اسرائیلی هاآرتص به نقل از یک منبع آگاه نوشت که سرویسهای اطلاعاتی خارجی از جمله موساد و CIA نقش بسزایی در اطلاعرسانی به مصر برای شناسایی و بازداشت یک عضو حزبالله در مصر ایفا کردند.
به گزارش پرس.تی.وی، شبکه المنار ارگان رسانهای حزبالله لبنان در گزارشی عنوان کرد: «پس از آنکه روز دوشنبه از کشف اطلاعاتی در ارتباط با همکاری سازمانها و دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی دیگر کشورها و به ویژه موصاد اسرائیلی با مصر سخن به میان آمد و گفته شد که این اطلاعات سهم بسزایی در لو رفتن و آشکار شدن حلقه عملیاتی حزبالله در مصر داشته است، خطوطی که جبهههای متخاصم و رقیب (مصر، عربستان، اردن و اسرائیل از یک سو و ایران، سوریه، حزبالله و حماس از سوی دیگر) در منطقه از هم جدا میکنند واضحتر شدهاند.» روزنامه هاآرتص در این زمینه نوشت: «روز دوشنبه منابع مصری لهجه اتهامات خود علیه حزبالله را تندتر کرده و دامنه این اتهامات را افزایش دادهاند.
این مقامات ادعا کردند که فعالیتهای این تشکیلات محرمانه تنها یک هدف را دنبال نمیکرده است. پیشتر این مقامات هدف این تشکیلات را حمله به مناطق توریستی اعلام کرده بودند، ولی اکنون آنها از نقشهها و برنامه این مجموعهها برای خرابکاری در کانال سوئز خبر به میان آوردهاند.» فیلیپ واست سردبیر (اینتلیجنت آنلاین) به هاآرتص گفت: «سرویسهای اطلاعاتی خارجی از جمله موساد و سی.آی.ای CIA نقش بسزایی در اطلاعرسانی به مصر برای کشف این تشکیلات تروریستی حزبالله داشتهاند.»در آخرین نوشتههای فیلیپ واست که فردا در اینترنت منتشر خواهد شد وی از همکاری نیروهای امنیتی مصر با سرویسهای اطلاعاتی خارجی گزارشی ارائه خواهد کرد. او موفقیت مصر در کشف و دستگیری افراد این گروه وابسته به حزبالله را به علت همکاریها و عملیتهای وسیع اطلاعاتی این کشور دانسته است.بر مبنای این گزارش شهروند لبنانی سامی شهاب سردستهی این حلقه که به دام افتاده و اکنون در زندان بسر میبرد، بعضی وقتها با شاخههای مخصوص حزبالله در تماس بوده است. منابع غربی به هاآرتص خبر دادهاند که همکاری سرویسهای اطلاعاتی برخی کشورها با کشورهای غربی به شدت افزایش یافته و تقویت شده است و دلیل آن مقابله با ایران است. اسرائیل نقش اول در هماهنگی این سرویسهای اطلاعاتی را بازی میکند.در این خبر مفصل، هاآرتص از همکاری گسترده سرویسهای اطلاعاتی آمریکا، اسرائیل، انگلیس، آلمان و کشورهای دیگر با مصر، عربستان و اردن که از حملات تروریستی گروهکهای وابسته به ایران آسیب دیدهاند سخن گفته است. این گروهها در مقابله با ایران همگی در یک جبهه مشترک قرار دارند.در این میان مقامات اسرائیلی از نقشهی حزبالله برای هدف قرار دادن نظام حسنی مبارک سخن گفتهاند. این مقامات در ادامه به این نکته اشاره کردند که حسنی مبارک کاملا این موضوع را درک کرده که شبه جزیره سینا تبدیل به محلی برای انجام عملیاتهای ایران شده است و مبارک از این مسئله به شدت نگران است.در پایان هاآرتص ابراز امیدواری کرد که این حادثه سبب شود تا مصر و اسرائیل به تفاهم و درک متقابل بیشتر با یکدیگر برسند و مصر از قاچاق سلاح به نوار غزه جلوگیری کند.در عین حال در نخستین واکنش اسرائیل به اتهامات مصر علیه حزبالله لبنان، «شیمون پرز»، رئیس جمهور رژیم صهیونیستی گفت: خیلی خوب است که مصر به جان حزبالله افتاده و این دو در حال دعوا هستند و ما از دور نظارهگر این دعوای بسیار خوب هستیم! هاآرتص نوشت: پرز این سخنان را در جریان عیادت از خاخام «اوفادیا یوسیف» بر زبان راند.خاخام یادشده کسی است که مدتی پیش اعراب و مسلمان را «افعی» خوانده بود که باید بر سرشان کوبید! «اوفادیا یوسف» رهبر افراطیون در رژیم صهیونیستی بوده و به مشی افراطی حتی در میان ساکنان سرزمین اشغالی شهرت دارد. اسدی با اشاره به یاد و خاطره شهید صیاد شیرازی اظهار داشت: من در سپاه قبل از آنکه این شهید بزرگوار را دیده باشم شیفته خصوصیات او شدم چراکه شنیده بودم این امیر سرافراز ارتش در منطقه کردستان در حال دفاع از کشور است اما سالها بعد توانستم افتخار شاگردی ایشان را به دست آورم و امروز با افتخار می گویم که من شاگرد کوچکی از شاگردان صیادی شیرازی هستم. وی 8 سال دفاع مقدس را زمینهساز تجربیات گرانبهایی برای کشورمان عنوان کرد و گفت: همان طور که مقام معظم رهبری فرمودند گنج بزرگ عاشورا را امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س) در بین جهانیان پخش کردند و امروز وظیفه ما است تا ارزشهای دفاع مقدس را که از همین سنخ است در میان جهانیان توزیع کنیم تا مردم فلسطین، افغانستان و دیگر کشورها با استفاده از تجربیات کشورمان زیر بار ظلم زندگی نکنند.
منبع :اقتدار ملی
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی روز چهارشنبه در مراسم مشترک دانش آموختگی دانشجویان دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین(ع) تاکید کردند: هنگامی که علم، جهاد، ایمان و اراده مستحکم با یکدیگر توام شوند، انسان هایی به وجود خواهد آمد که دنیا به برکت این انسان ها می تواند به آینده خود امیدوار باشد.نظام جهانى ناعادلانه است ، ایران تسلیم نمى شود
به گزارش خبرگزاری ها در ابتدای این مراسم سرود مقدس جمهوری اسلامی ایران نواخته شد و سپس فرمانده کل قوا با حضور در مقبره شهدای گمنام، ضمن قرائت فاتحه برای علو درجات شهدا دعا کردند و از یگان های حاضر در میدان سان دیدند.
حضرت آیت الله خامنه ای در این مراسم علم را یک موهبت الهی خواندند و افزودند: متاسفانه برخی انسان ها از این موهبت الهی در جهت فساد، طغیان، تجاوز و ستم استفاده کردند که نتیجه آن تبدیل جهان به دو بخش ستمگر و ستم پذیر بود.
رهبر انقلاب اسلامی با تاکید بر اینکه پیروزی انقلاب اسلامی یک قیام بزرگ بشری بر ضد این وضع بود، خاطرنشان کردند: انقلاب اسلامی ایران فریاد اسلام، توحید، عدالت و کرامت انسانی در دنیای سرشار از ظلم بود.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: کسانی که اکنون به ملت ایران توصیه می کنند به نظام جهانی بازگردد همان کسانی هستند که از حرکت ملت ایران در انقلاب اسلامی ابراز ناخرسندی می کردند.
ایشان تاکید کردند توصیه برای بازگشت به نظام جهانی به معنای تسلیم شدن در برابر قدرت های زورگو و پذیرفتن نظام ناعادلانه جهان است اما ملت ایران در طول 30سال گذشته به این درخواست جاهلانه و غیرمنطقی پاسخ «نه» گفته است.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: تمام فشارهای 30سال گذشته بر ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی ایران برای پایین آوردن جایگاه رفیع و خاستگاه معنوی انقلاب بوده است که البته به نتیجه نرسیدند و در آینده هم به نتیجه نخواهند رسید.
فرمانده کل قوا خطاب به دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاه افسری امام حسین(ع) خاطرنشان کردند: شما پاسداران چنین حقیقت مقدس و هویت متعالی هستید و باید به این جایگاه خود افتخار کنید.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به شکل گیری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با حضور جوانانی مؤمن، پاک و دارای عزم راسخ و پولادین افزودند: نتیجه مجاهدت آن جوانان به ویژه در دوران دفاع مقدس آن شد که ملت ایران با رهنمودهای امام راحل(ره) توانستند قله ها را یکی پس از دیگری فتح کند و به پیش رود.
ایشان تاکید کردند: جوانان مؤمن امروز ایران اگر جلوتر از جوانان مؤمن اول انقلاب نباشند، عقب تر نیستند.
رهبر انقلاب اسلامی جوانان را به تجهیز خود در عرصه علم و دانش، سازندگی معنوی و روحی توصیه و خاطرنشان کردند: قدرت های استکباری غالبا تلاش می کنند تا هیبت و تشر خود را به ملت ها تحمیل کنند اما ابهت معنوی جوانان مؤمن و مجهز به علم قطعا بیشتر از هیبت مادی آنها خواهد بود.
حضرت آیت الله خامنه ای تاکید کردند: امروز دشمنان به خوبی می دانند که ایران اسلامی با داشتن سرمایه ارزنده ای از ملت و جوانان مؤمن و مصمم و دولتمردان و مسئولان پایبند به ارزش ها در مقابل هیچ تشر و هیبتی واهمه نخواهد داشت.
سردار سرلشگر جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در این مراسم در سخنانی وجود نیروی انسانی مؤمن، انقلابی، بصیر و شجاع و همچنین اندیشه ورزی و دستیابی به سطوح بالای دانایی را دو عامل اصلی نقش آفرینی سپاه در دهه چهارم انقلاب برشمرد و گفت: بر همین اساس و با توجه به تغییرات ساختاری مجموعه دانشگاه امام حسین(ع) به دو دانشگاه «افسری و تربیت پاسداری» و «دانشگاه جامع» تبدیل شده است.
وی وظیفه دانشگاه افسری با مقطع کارشناسی را تربیت و آموزش افسران سپاه و وظیفه دانشگاه جامع امام حسین با داشتن مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا را، تحقق مرجعیت علمی سپاه بیان کرد.
سردار سرتیپ علیرضا تمییزی فرمانده دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین(ع) نیز در سخنانی با اشاره به تحصیل بیش از سه هزار دانشجو در این دانشگاه، تقدم تزکیه بر تعلیم، کسب مهارت های علمی و کاربردی و توجه به دکترین جنگ نامتقارن را از جمله اهداف مصوب این دانشگاه برشمرد.
در ادامه این مراسم، تعدادی از فرزندان شهدا و همچنین جانبازان، آزادگان، اساتید، پژوهشگران، مدیران، مربیان و فرماندهان نمونه جوایز و دانش آموختگان برگزیده درجه خود را از فرماندهی کل قوا دریافت کردند.
در پایان ضمن برگزاری عملیات اعتماد به نفس، یگان های حاضر در میدان از مقابل فرمانده کل قوا رژه رفتند.
آزمایش مافوق صوت تونل باد در حضور رهبر انقلاب
فرمانده کل قوا همچنین دیروز با حضور در مرکز تحقیقات آیرودینامیک این دانشگاه از نزدیک در جریان چگونگی طراحی و ساخت تونل باد فوق صوت به وسیله محققان و کارشناسان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قرار گرفتند.
تونل باد فوق صوت از جمله مراحل بسیار مهم و دقیق در طراحی موشک و هواپیما است که به وسیله آن می توان ضریب دقت موشک و همچنین طراحی سازه را بررسی کرد.
به هنگام حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی در مرکز تحقیقات آیرودینامیک، آزمایش مافوق صوت تونل باد در حضور ایشان انجام شد.
حضرت آیت الله خامنه ای پس از این آزمایش ضمن تجلیل از مجاهدت علمی، محققان و کارشناسان سپاه برای طراحی و ساخت پیچیده ترین تجهیزات، تاکید کردند: برای جبران عقب ماندگی های علمی حتما باید از راه های «میان بر» استفاده شود و این راه ها را همانند دانش، باید کشف کرد.
ایشان با تاکید بر اینکه جوانان مؤمن و انقلابی ایران توانایی انجام هرکاری را دارند، افزودند: پیشرفت ها و موفقیت های امروز ایران اسلامی با سال های گذشته قابل مقایسه نیست و اکنون شتاب علمی کشور بسیار زیاد است.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: با وجود شتاب علمی زیاد، اما هنوز راه زیادی تا نقطه مطلوب و جبران عقب ماندگی های علمی باقی مانده است که با همت دانشمندان جوان کشور دست یافتنی است.
اگر تا پیش از این نخست وزیر زمان جنگ به فرشته نجاتی مانند می شد که ناگفته های فراوانی با خود دارد و روزی خواهد آمد تا باب جدید و نوینی را در حوزه سیاسی و گفتمانی کشور بگشاید، اگر چهره های جریانهای سیاسی می کوشیدند تا از میرحسین موسوی اسطوره ای بسازند و از حیثیت و وجهه پرداخت شده این چهره سیاسی هر بار در آستانه انتخابات منافع تبلیغاتی خود را تامین کنند، امروز که دیگر پرده برافتاده است، همه به درستی دریافته اند که این همه جز فضاسازی ذینفعان سیاسی نبوده است و میرحسین آن گونه که می گفتند، حرف خاصی برای گفتن ندارد.
حضور میرحسین و هر شخصیت دیگر البته به نشاط بیشتر فضای انتخاباتی خواهد انجامید و از این جهت باید از حضور چهره های مختلف در انتخابات استقبال کرد. اما آنچه در این میان وجود دارد، تحلیل شرایط ایجاد شده و ترسیم تفاوت هایی است که در جلوت تبلیغات وجود داشته است اما در خلوت افراد هرگز.
میرحسینی که وانمود می شد حرف های فراوانی برای گفتن دارد، با وجود گذشت مدتها از اعلام رسمی کاندیداتوری، گفتمان سکوت را برگزید. سخن گفتن صرف از فضای آزاد گردش اطلاعات، جمع کردن گشت های ارشاد، تنش زدایی در سیاست خارجی و از این قبیل حرف ها آن چیزی نیست که یک کاندیدای ریاست جمهوری بتواند به آنها اکتفا کند. نه حضور میرحسین موجی ایجاد کرد و نه سخنرانی های او جذابیت چندانی برای صاحبان رای داشت.
امروز این سوال از جانب هر دو جناح مطرح است که چرا میرحسین موضع خودش را روشن نمی کند و در پاسخ به سؤالات، مدام طفره می رود؟ چرا او حرف هایش را صریح نمی زند؟ چرا کلی گویی می کند؟
میرحسین سکوت کرد به این امید که در پس این سکوت بتوان جانب هر دو جناح را گرفت و آرای بخشی از دو جناح را در سبد مقصود گمارد؛ غافل از اینکه این موضع سست و غیرشفاف به ریزش آرا در هر دو جبهه خواهد انجامید. وقتی اصولگرایان از میرحسین پایبندی به اصول را نبینند و مخالفت با حریم شکنی ها را مشاهده نکنند، او را یک اصولگرای واقعی نخواهند دانست و به همین نسبت، وقتی اصلاح طلبان از میرحسین، دفاع از گفتمان اصلاحات و اهداف ساختار شکن اصلاح طلبان را نشنوند، به او وقعی نخواهند نهاد. این فضایی است که اگر بخواهیم واقع بینانه قضاوت کنیم، ایجاد شده است. میرحسین نه یک اصولگرای واقعی است و نه یک اصلاح طلب واقعی.
میرحسین موسوی در واکنش به بسیاری از سؤالات سکوت می کند. او حتی در مورد یک سؤال ساده مثل طرح سهام عدالت هم پاسخ روشنی ندارد: «می خواهم فراتر از بحث سهام عدالت صحبت کنم و وارد این بحث نشوم!»
انتظار می رفت میرحسین از طرح علنی نسبت خود با خاتمی و اصلاح طلبان پرهیز کند تا فضا لااقل برای بخشی از بدنه اصولگرا مشتبه شود. اما آنچه تحت عنوان نامه ها و پاسخ ها به خاتمی رقم خورد، این فضا را شکست و بزرگترین هدیه را در سبد جریان اصولگرا قرار داد. امروز اصولگراها می پرسند این چگونه ارزشمدار و اصولگرایی است که از خاتمی و سیاست های ساختار شکنانه اصلاحات حمایت می کند و حتی حاضر نمی شود تندروی ها و هتاکی ها به ساحت دین و کژروی ها و عقب نشینی های دولت اصلاحات را نقد کند. در واقع میرحسین با این نامه نگاری های شفاف بزرگترین اشتباه استراتژیک ممکن را مرتکب شد.
مجموع شرایط ایجاد شده، خواه ناخواه میرحسین را از جایگاه یک رقیب جدی احمدی نژاد خارج کرد. او اثبات کرد که حرف چندانی برای گفتن ندارد و موج هم نمی تواند درست کند. برنامه های مدون و روشنی هم ندارد. باختن با او هم به نظر چندان آبرومندانه نخواهد بود. از این روست که می توان میرحسین را گزینه ای سوخته تلقی کرد. گزینه ای که تنها فایده حضورش ادامه بازی های انتخاباتی و مشغول کردن رقیب بود.
برخی بر این باورند که خاتمی با توجه به این شرایط باز خواهد گشت. داعیان این تحلیل به جملات برخی هواداران او اشاره می کنند که تاکید داشته اند خاتمی مجبور است برگردد. به نظر می رسد این تحلیل هم چندان واقع بینانه نباشد. خاتمی همان اول هم برای آمدن تردیدهی جدی داشت و اکنون که کنار رفته است، قطعاً به این سادگی ها برنمی گردد. او حتی در سفر استرالیا هم نسبت به طرح احتمال بازگشتش به صحنه انتخابات واکنش نشان داد.
علاوه بر اینکه فضای سیاسی کشور تاب منتکشی و خواهش و تمنا را ندارد. مردم کارنامه آقای خاتمی و همراهانشان را خوب می شناسند و این فضاسازی ها چندان برایشان جذاب نخواهد بود. از همه مهم تر بازگشت دوباره خاتمی داستان را به شدت لوس خواهد کرد. این چه کاندیدایی است که هر روز یک تصمیم می گیرد و چند روز و هفته هم نمی تواند بر روی تصمیمش بایستد؟! یک روز می گوید نمی آیم. دیگر روز حرف از تردید می زند. روز سوم می گوید اینها تردید نبود، تدبیر بود؛ یا من می آیم یا میرحسین. بعد هم به یکباره اعلام کاندیداتوری می کند. باز هم تصمیمش عوض می شود و کنار می رود و بار دیگر میل آمدن می کند...! طبیعتاً این روند شخصیتی متزلزل از خاتمی به نمایش خواهد گذاشت. در ضمن اینکه سبد آرای او چندان قابل اطمینان و اعتماد برای او و همراهانش نیست و این بدین معنی است که حضور دوبارهاش یک ریسک تمام عیار بر سر هویت نیمه جان اصلاحات خواهد بود. یعنی همان چیزی که پیش تر سرمقاله نویس شهروند مورد اشاره قرار داد: «نامزدی سید محمد خاتمی پریدن اصلاح طلبان از آخرین طبقه ساختمان است؛ اگر پروازی در کار نباشد، استخوان اصلاح طلبان سخت تر خواهد شکست.»
کروبی هم کسی نیست که اصلاح طلبان بر روی او به اجماع برسند یا حاضر باشند همگی به اتفاق پشت سر او بسیج شوند. کروبی منتقد جدی تندروهای اصلاحات بوده و هست و حضور او در جایگاه ریاست جمهوری انتظارات اصلاح طلبان را برآورده نخواهد کرد. اصلاحات هیچ گاه نخواسته است کروبی را جدی بگیرد و اگر نبود تاسیس حزب اعتماد ملی معلوم نبود نشانه ای از شیخ اصلاحات باقی می ماند یا خیر.
با این اوصاف، اصلاح طلبان دو گزینه پیش رو دارند. نخست پذیرفتن شکست آبرومندانه و حضور با کاندیداهای متنوع برای شکستن آرای احمدی نژاد و دوم طرح نامی جدید که حرفی برای گفتن داشته باشد و بتواند موجی هر چند کوچک ایجاد کند.
در حالت اول علاوه بر میرحسین و کروبی کاندیداهای دیگری نیز از جانب اصلاح طلبان به میدان خواهند آمد تا فضا را برای حضور کاندیداهای متنوع اصولگرا هم باز کنند و در حالت دوم، حداقل میرحسین می بایست از صحنه خارج شود. کافی است برخی جریانات طی یک حرکت تاکتیکی دور او حلقه بزنند و بعد هم کم کم او را به کناری بکشند و این کاملاً محتمل است. برخی تغییر موضع 180 درجه ای سازمان مجاهدین و جبهه مشارکت را در همین راستا تحلیل می کنند. اما معضلی که خواهد ماند، گزینه سومی است که باید واجد شرایط لازم باشد. آیا اصلاح طلبان چنین گزینه ای دارند؟ و اگر دارند ریسک هزینه شدن او را می پذیرند؟
چندی پیش اخباری غیر رسمی از حضور حسن روحانی در عرصه انتخابات منتشر شد. کسی که سال ها حرفی از اقتصاد و مسائل کشور نزده بود و طی ماه های گذشته به یک باره در قامت کارشناس تمامی حوزهها به میدان آمده بود. اما روحانی حتی از جانب جبهه اصلاحات هم جدی گرفته نشد. حسن روحانی یک عضو جامعه روحانیت مبارز است که پیشتر هم واکنش هایی در طیف تندروی اصلاحات نسبت به کاندیداتوری او طرح شده بود. کسی که کارنامه اش در پیگیری مسائل هسته ای کشور به شدت قابل نقد است و درست به همین دلایل است که این چهره نمی تواند گزینه جدید و فضاساز اصلاح طلبان باشد.
به نظر می رسد آن چه اصلاح طلبان از این به بعد دنبال خواهند کرد، طرح گزینه های متعدد صرفاً برای شکست آرای محمود احمدی نژاد باشد. لذاست که در مواجهه نیز باید یک جبهه گسترده را در نظر گرفت نه یک فرد خاص. اصلاح طلبان پذیرفته اند که با این شرایط نتیجه چندان به سودشان رقم نخواهد خورد. از سوی دیگر، تا کنون عزمی برای طرح نامی جدید نداشته اند. رفتار سیاسی اصلاح طلبان به شدت سرگردانی آنها را نشان می دهد. این رفتار نه نظاممند بوده و نه هست. اگر برنامه ای پشت پرده بوده باشد، آن برنامه قطعاً بیبرنامگی است. البته حالت دوم یعنی طرح نامی جدید هنوز هم محتمل است اما بعید.
به نظر می رسد این اصولگرایانند که باید به جای خیره شدن به زمین بازی حریف، خطوط جدید بازی را ترسیم و تدوین کنند. نشاط فضای سیاسی لزوماً از طریق حضور فعال کاندیداها و نقدهای متقابل رقم نمیخورد. باید در فضای سکوت مرگبار جبهه اصلاحات و سرگردانی مفرط ایجاد شده سلسله سوژه هایی را در نظر گرفت که با یک نخ تسبیح مهره های سرگردان را وارد یک بازی تعریف شده کنند. اصولگرایان باید متصدی تعریف زمین بازی باشند. سر جمع این بازی استراگیجی اصلاحات را افزون خواهد کرد و فرصت ملاحظات جانبی را هم نخواهد داد. علاوه بر اینکه همه وادار خواهند شد در یک زمین از پیش تعریف شده بازی کنند؛ حتی بزرگان اصلاحات.
محمد مهدی تهرانی
معاون اول رئیسجمهور در این مراسم گفت: ظرفیت تولید سیمان تا پایان دولت هشتم، حدود 32 میلیون تن بود که با تلاش خستگیناپذیر و مخلصانه خدمتگزاران مردم در دولت نهم، این میزان به 64 میلیون تن افزایش یافته است.
در دولت نهم، حدود یکصد هزار طرح کلنگزنی شد که از این مجموعه، 53 هزار طرح به بهرهبرداری رسیده و بنا بر آمار موجود، هر ساله تقریبا شش برابر دولتهای گذشته کار شده است.
به گزارش خبرنگار «تابناک»، ظهر امروز، پرویز داودی در مراسم جشن خودکفایی صنعت سیمان ایران در کنگان بوشهر گفت: به لطف خدا، امروز شاهد برپایی جشن خودکفایی در تولید سیمان هستیم و هماکنون تولید سیمان کشور به دویست هزار تن در روز افزایش یافته است.
معاون اول رئیسجمهور در این مراسم گفت: ظرفیت تولید سیمان تا پایان دولت هشتم، حدود 32 میلیون تن بود که با تلاش خستگیناپذیر و مخلصانه خدمتگزاران مردم در دولت نهم، این میزان به 64 میلیون تن افزایش یافته است.
داودی افزود: با برنامهریزی انجام شده، تولید سیمان کشور تا پایان سال جاری، به 72 میلیون تن میرسد و بر پایه برنامه پیش روی، آمادگی صادرات پنج میلیون تن سیمان در سال را خواهیم داشت.
وی گفت: در چشمانداز بیست ساله کشور، ظرفیت تولید سیمان، 110 میلیون تن در سال پیشبینی شده که در آن صورت، بیش از بیست میلیون تن در سال صادر میکنیم.
دکتر داودی در سخنان خود به منبع استخراج آمار خود، مبنی بر کار به اندازه 24 سال در چهار سال دولت نهم (بر مبنای هر سال، معادل شش سال دیگر دولتها) اشارهای نکرد، اما توجه به این نکته ضروری است که با نزدیک شدن به هنگام انتخابات، نباید با تصاعدی کردن آمارها و کوچک شمردن تلاشها و زحمات دیگر دولتها و ناخواسته، همه اقدامات پس از انقلاب و تا پیش از دولت نهم را نفی کنند.
منبع: اقتدار ملی
معصومه ابتکار معاون رئیس جمهور سابق از احتمال کاندیداتوری خود در انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم خبر داد.
معصومه ابتکار عضو شورای شهر تهران در گفتگو با خبرنگار مهر، درباره اخبار ضد و نقیض منتشر شده پیرامون کاندیداتوری وی در انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم تاکید کرد : هر احتمالی وجود دارد.
وی در عین حال افزود : "فعلا" تصمیم نگرفته ام. پیش از این در پی آنکه برخی سایت های خبری از احتمال کاندیدا توری معاون رئیس جمهور سابق خبردادند ، سایت خبری ستاد انتخابات میر حسین موسوی دیگر کاندیدای انتخابات در خبری به نقل از ابتکار ، این موضوع را رد کرد. در روزهای اخیر سخنگوی شورای نگهبان از عدم ممنوعیت قانونی برای رئیس جمهور شدن زنان خبر داده است موضوعی که پیش از این و در انتخابات سابق با استناد به واژه شرط "رجل سیاسی" در قانون انتخابات ممنوع اعلام شده بود. |
عوامل نابودى جامعه
أَرْبَعٌ لا یَدْخُلُ بَیتتاً واحِدَةٌ مِنْها إِلاَّ خَرِبَ وَلَمْ یَعْمُرْ بِالْبَرَکَةِ: الخِیانَةُ وَ السَّرِقَهُ وَ شُرْبُ الخَمْرِ وَ الزّنا(1)
ترجمه
چهار چیز است که اگر یکى از آنها در خانه اى وارد شود، ویران مى گردد و برکت خدا آن را آباد نمى کند:
خیانت، دزدى، شرابخورى، و عمل منافى عفت!
شرح کوتاه
نه تنها خانه ها، که اجتماعات نیز از این قانون بر کنار نیستند:
هنگامى که خیانت در اجتماعى نفود کند روح اعتماد از آن برچیده مى شود.
و هنگامى که سرقت در اَشکال مختلف در آن راه یابد آرامش از آنها رخت بر مى بندد.
و هنگامى که میگسارى در میان آنها رایج گردد، افکارى ناتوان و فرزندانى معلول و جوانانى بى اثر خواهند داشت.
و هنگامى که دامان آنها آلوده بى عفتى گردد بنیان خانواده ها متزلزل خواهد گشت، و نسل آینده آنها به فساد کشیده خواهد شد.
نهج الفصاحه
فاطمه رجبی به اطلاعیهای که توسط میرحسین موسوی درباره مطلب یک هجویهنویس فاسد فراری، منتشر شده بود، پاسخ گفت.
این نویسنده و منتقد که در جمع دانشجویان ستادهای دکتر احمدینژاد، بعد از ظهر
روز پنجشنبه گذشته در دانشگاه امیرکبیر سخن میگفت، با بیان این که دو
نگاه سیاسی و غیرسیاسی میتوان به این ماجرا داشت، گفت: در
مورد اطلاعیه آقای موسوی یک نگاه سیاسی است که وی برای اطلاع جامعه از
محتوای آن هجویه و نه طنز این اطلاعیه را صادر کرده است. یعنی موسوی
افراد جامعه را به خواندن آن هجویه و مطالب مبتذل علیه من سوق داده است.
زیرا غیر از اصلاحطلبان کسی مطالب سایت فیلترشده این فرد را نمیخواند که
در این صورت او را هرگز نمیبخشم. مطلب دیگر این که وی برای مطرحشدن خود
به عنوان فردی دارای سعهصدر و شعار تحمل مخالف به این کار دست زده است.
اما ما خاتمی را با این شعارها دیدیم، او در مورد خود من به علت نوشتن
مقاله «سخنی با حافظان شریعت» به سه وزارتخانه دستور تعقیب و پیگیری داد.
نکته دیگر آن است که موسوی قصد جمعکردن آرای زنان جامعه را داشته است
وگرنه جمله «بازشدن یا بازبودن میدان سیاست برای زنان و ...» چه معنایی
دارد. مگر تاکنون میدان و عرصه سیاسی برای زنان باز نبوده است.
منبع :سایت اقتدار ملی
گروه سیاسی- چرخه تولید سوخت هستهای در مقیاس آزمایشگاهی خبری بود که محمود احمدینژاد 22 فروردین 85 و در حالی که مقامهای ارشد جمهوری اسلامی و سفرای برخی کشورهای همسایه در تالار آستان قدس رضوی جمع شده بودند، اعلام کرد تا پس از تعلیق طولانی مدت فعالیتهای ایران در دولت قبل، کلید حرکت رو به جلوی هستهای ایران را زده باشد.
با این حال، انبوه فشارهای داخلی و خارجی به مرد هستهای امروز ایران آنچنان بود که شاید کمتر کسی تصور میکرد وی طاقت تحمل همه این فشارها و عبور از آنها را داشته باشد تا جایی که احمدینژاد با همان نظریه شاخص خود در حوزه روابط بینالملل مبنی بر ایستادگی و عدم ارسال هیچگونه پالس عقبنشینی، 20 فروردین 86 به نطنز رفت و آنجا بود که اعلام کرد ایران وارد گروه کشورهای تولید کننده صنعتی سوخت هستهای شد.
رئیسجمهور معتقد است که باید در مقابل هر اقدام زیادهخواهانه غرب نه تنها یک گام به عقب بلکه به جلو برویم، و به همین علت هم بود که بهرغم صدور 3 قطعنامه علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل، احمدینژاد 20 فروردین 87 و باز هم در بازدید از نطنز از از بهره برداری 6 هزار سانتریفیوژ خبر داد.
اما احمدینژاد عصر پنجشنبه 20 فروردین 88 به نطنز نرفت بلکه به یک مجتمع تولید سوخت در اصفهان به نام FPM که البت نام آن تاکنون کمتر شنیده شده بود، رفت و این بار نیز با اعلام دو دستاورد مهم در صنعت هسته ای کشور، تصریح کرد: دستاورد اول بسته بندی سوخت و آماده کردن آن برای قرار گرفتن در راکتورها و تولید نیرو و دستاورد دوم آزمایش دو نوع سانتریفیوژ جدید با ظرفیت چند برابراست که حاصل تلاش و نوآوری و سازندگی دانشمندان و جوانان عزیز این سرزمین است.
رییس جمهور با بیان اینکه تراز شایستگی ملت ایران رسیدن به جامعه نمونه است، اظهارداشت: به فضل الهی، طلیعه های تحقق چنین جامعه ای پیدا شده و باید موانع را به سرعت از پیش پا برداریم و دلها را بیش از گذشته به هم گره بزنیم، افق نگاه را به دور دست الهی خیره کنیم و با گام های استوار حرکت کنیم.
متن کامل سخنان رییس جمهور در آیین بزرگداشت روز ملی فناوری هسته ای- اصفهان به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر واجعلنا من خیر اعوانه و انصاره والمستشهدین بین یدیه
خدای بزرگ را سپاسگزارم که پی در پی و به طور مستمر عنایات خود را شامل حال ملت بزرگ ایران می گرداند. خدایی که به فکر و اندیشه و به همت دانشمندان و جوانان و مدیران این سرزمین، برکت و شکوفایی عنایت می کند، به گونه ای که مسیر های طولانی و قله های سنگین را پی در پی و با سرعت طی می کنند و نتایج شیرین آن را در اختیار ملت ایران و جامعه بشری قرار می دهند. امروز 20 فروردین روز ملی فناوری هسته ای است و شاهد دو دستاورد مهم در صنعت هسته ای کشور هستیم.
دستاورد اول بسته بندی سوخت و آماده کردن سوخت برای قرار گرفتن در راکتورها و تولید نیرو و دستاورد دوم آزمایش دو نوع سانتریفیوژ جدید با ظرفیت چند برابر سانتریفیوژ های موجودی که به طور کامل حاصل تلاش و نوآوری و سازندگی دانشمندان و جوانان عزیز این سرزمین است. امروز ما حلقه های مختلف مدیریت سوخت هسته ای را به طور کامل و به صورت بومی در اختیارداریم. ارزش این دستاورد زمانی بیشتر معلوم می شود که بدانیم در همه این دوران، بدخواهان ملت ایران سنگین ترین محدودیت ها را تحمیل و سنگین ترین فشارهای سیاسی و تبلیغاتی و روانی را وارد کردند و حتی تا مرز تهدید نظامی و ادبیات خشن نظامی هم پیش رفتند. اما به فضل الهی، به لطف ایستادگی ملت ایران، به لطف همبستگی بی نظیر و اتحاد ملت و حرکت پشت سر رهبری عزیز قطار پیشرفت و تعالی ملت ایران،با سرعت روز افزون و در مسیر درست در حال حرکت است.
من دو مطلب را می خواهم عرض کنم. یکی در باره علت اصلی پیروزی های ملت ایران و شکست های پی در پی بدخواهان و مطلب دوم درباره ادامه راه و مسایل جهانی است.
بسیار روشن است که ایمان به خدای متعال، کار برای خدا، اخلاص در عمل و ارزش های ذاتی ملت ایران نظیر استعدادهای شگرف انسانی،قدرت خلاقیت و ذکاوت و خودباوری و اعتماد به نفس و امید به آینده، مجاهدت مستمر و خستگی ناپذیر محققان و دانشمندان و کارشناسان و تسلیم و اراده قوی و البته دست های رو به آسمان یک ملت مومن و شجاع و مقاومت و ایستادگی رمز پیروزی ملت ماست. راه آینده همین است. اگر بنا باشد که ملت ایران جایگاه شایسته خود را در جهان احراز کند که صد البته شایستگی ملت ایران بسیار و بسیار بالاتر از موقعیت کنونی است و اگر بخواهیم قله های تعالی و کمال رابه سرعت طی کنیم، راه همین است.
گرچه راهی طولانی آمده ایم اما در مقایسه با نقطه آرمانی در ابتدای راهیم. تراز شایستگی ملت ما رسیدن به جامعه نمونه است، جامعه ای که در آن اخلاص، ایمان، عدالت و برادری، عشق، محبت و معنویت و اخلاق، علم و فناوری، عزت واقتدار و کرامت انسانی در اوج خود باشد. جایگاه شایسته ملت ایران پرچمداری حرکت در این مسیر است. البته به فضل الهی، طلیعه های تحقق چنین جامعه ای پیدا شده و باید موانع را به سرعت از پیش پا برداریم و دلها را بیش از گذشته به هم گره بزنیم. افق نگاه را به دور دست الهی خیره کنیم و با گام های استوار حرکت کنیم.
بدون تردید ملت ایران و جوانان این سرزمین این شایستگی و توانایی را دارند و می توانند جامعه ای نمونه و شاهد را برپا کنند. من موفقیت بزرگ عزیزان مان در تکمیل حلقه های مدیریت سوخت را به همه ملت ایران، رهبری گرانقدر و عزیز و دانشمندان و جوانان صمیمانه تبریک می گویم و از همه دست اندرکاران این کار عظیم، کارشناسان، کارمندان، متخصصان، دانشمندان و مدیران و به ویژه جناب آقای آقازاده هم تبریک می گویم و هم تشکر می کنم.
اما بحث دومم؛ شاهد بودید که طی سال های طولانی به ویژه سال های اخیر بدخواهان ملت ایران چگونه در برابر حرکت رو به جلو و پیشرفت ملت ما صف آرایی کردند. با دروغ و با تحمیل تلاش کردند که حرکت ملت ایران را یا متوقف و یا منحرف کنند و از همه توان خود استفاده کردند، حتی از قوانین و سازمان های بین المللی هم در حد اعلی سوء استفاده کردند. استفاده ابزاری از شورای امنیت، آژانس انرژی اتمی، واژه های زیبا و عناوین انسانی، شعارهای ضد جنگ و ضد توسعه سلاح و سلاح اتمی، زدن نقاب صلح، دوستی و احترام به ملت ها. از همه اینها برای مقابله با پیشرفت ملت ایران سوء استفاده کردند.
آنها هر چه بر تلاش های خودشان بیشتر اضافه کردند، اراده ملت ایران و سرعت حرکت ملت ایران بیشتر شد. ذهن شما را می خواهم ببرم به چند سال قبل از این، تا بعد ببینیم امروز چه باید بکنیم.
در سال 84 بعد از انتخابات، به اتفاق جمعی از دوستان هم به اصفهان سفر کردیم هم به نطنز.
گرد و غبار گرفته بود، سایه غم هم بر او سنگینی می کرد، وقتی که با این جوانان و متخصصین مواجه شدیم، چهره غمگین و افسرده آنها همه وجود انسان را به درد می آورد. نگاه کردیم دیدیم همه جا پلمپ شده است. در نطنز حتی اره برقی هم پلمپ شده بود. معنایش این است که اگر آنها فرصت کنند و فرصت پیدا می کردند و به آنها میدان داده می شد، حتی در دبیرستان های ما، رشته های تجربی و ریاضی و در دانشگاه ها، رشته های مهندسی و رشته های فنی، آنها را هم پلمپ می کردند. کما این که ادعا و تقاضا کرده بودند که در اسناد موجود است. آنها حتی آزمایشگاه های دانشگاه های ما را هم تحت فشار قرار داده بودند.
طبیعی بود که ملت ما چنین شرایطی را نمی پذیرد و نمی پذیرفت. بالاخره ملت ایران تصمیم گرفت به معادله ظالمانه یک طرفه زورگویان عالم، پایان دهد و تصمیم گرفت بدون توجه به ادعاها و گزافه گویی ها و خودخواهی ها و زورگویی های آنها مسیر پیشرفت خودش را مستقلاً انتخاب کند و با تکیه و همت بلند جوانان خود این مسیر را طی کند.
البته سر وصدا خیلی شد. آدم کش های حرفه ای، کسانی که انبارهایشان را پر از سلاح اتمی کردند و از آن استفاده کردند و صدها هزار انسان بی گناه را به خاک و خون کشیدند و حنجره هایشان را پاره کردند که امنیت جهانی به خطر افتاد، صلح جهانی به خطر افتاد و از موضع طلب کاری و غرور، شروع به تعامل با ملت ایران کردند.
بسیار روشن بود که ملت بزرگ ایران، ملت پیوسته به خط امامت و ولایت نمی تواند تحقیر زشت گویان و بدکاران عالم را تحمل بکند. از یک طرف فشار رو به تزاید و افزایش و از یک طرف هم ایستادگی و مقاومت ستودنی ملت ایران.
از ابتدا معلوم بود که در پایان این معادله، کدام طرف پیروز است. روشن است، دلدادگان به خدا، دلبستگان به ارزش های الهی با آرمان های بلند انسانی وقتی که متحد و همدل می ایستند، سنت خدا است که طعم شیرین پیروزی را بچشند. آنها تهدید به قطعنامه کردند، از آژانس استفاده کردند، تهدید به تحریم اقتصادی کردند، در پاسخ به آنها اولین زنجیره سوخت راه افتاد و در 20 فروردین 1385 پیوستن ایران به مجموعه کشورهایی که توان تولید سوخت دارند رسماً و در جوار بارگاه ملکوتی امام رضا (ع) اعلام شد. پس از آن سر و صداها اضافه شد، هر گامی که علیه ملت ایران برداشتند از این طرف یک گام بلند رو به جلو برداشته شد، تا بالاخره صحنه انحرافی حل و فصل مسائل در میدان سیاسی در هم شکست و قرار شد موضوع هسته ای از طریق قانون و مقررات و در چارچوب حقوقی مورد رسیدگی قرار بگیرد.
این آن لحظه ای بود که بنده اعلام کردم در تیر ماه 1386 که از نظر ما مسئله هسته ای ایران خاتمه یافته است. علت هم روشن بود، آنهایی که قوانین را نوشتند، خودشان به قوانین نوشته خود هم پایبند نیستند. به ملت ایران دیکته می کردند که برای استفاده از حقوق قانونی خود باید تبعیت چند کشور ویژه را بپذیرید و وقتی که دیدند این تحمیل کارساز نیست. مسیر تعامل عوض شد و از همان روز ملت ایران گام به گام رو به جلو و بدخواهان ملت ایران گام به گام عقب رفتند.
امروز در چه شرایطی هستیم؟ همه دنیا پذیرفته است که ملت ایران یک ملت قانونمدار، صلح جو و عدالت محور است. یک ملتی است که خواسته های خود را به رغم دشمنان و دشمنی ها محقق خواهد کرد. همه پذیرفته اند که ملت ایران یک قدرت بزرگ جهانی است. البته قدرت صالح و قدرت انسانی، قدرتی که اقتدار او برخاسته از فرهنگ و تمدن و اندیشه و عشق به انسانها است و نه متکی به سلاح و خشونت طلبی و زورگویی.
همه دنیا می داند که ملت ایران مخالف خشونت، جنگ و استفاده از سلاح و زور در مناسبات انسانی است و همه دنیا می داند که ملت ایران در مسیر تحقق خواسته های خود یکپارچه و تا آخر می ایستد.
در سال گذشته بسته ای را پیشنهاد داده ایم به مدعیان علیه ملت ایران، یک بسته جامع که همه مسایل مهم امروز جامعه بشری را در بر می گیرد و اعلام آمادگی کردیم که حاضریم در چارچوب این بسته گفتگو و تعامل کنیم.
آنها یک بسته ای را به ما تقدیم کردند ودو دور هم مذاکره هم انجام شد اما به نتیجه روشنی نرسید.
منطق روشن ما این بود باید در ابتدا چارچوب گفتگو ها معین شود و آغاز گفتگوها باید بر پایه موضوعات مشترک و دغدغه های عمومی باشد و اگر بتوانیم در این مرحله به موفقیتی دست پیدا کنیم، راه برای گفتگو روی موضوعات اختلافی باز خواهد شد، اما آن گفتگوها به نتیجه ای نرسید. علت این بود که آنها اصرار داشتند که توقف فعالیت های صلح آمیز هسته ای را به ملت ایران تحمیل کنند. روشن بود که ملت ایران زیر بار این تحمیل نمی روند. امروز اعلام کردند که حق استفاده از چرخه سوخت و مدیریت سوخت حق مسلم ملت ایران است و آنها فقط می خواهند مطمئن شوند که انحرافی به سمت سلاح پیدا نخواهد شد.
برای چندمین بار اعلام کردند که سلاح اتمی خطر ناک است، چیز بدی است و برای بشریت مضر است و اعلام کردند که آماده گفتگو با ملت ایران هستند. خوب مواضع ملت ایران روشن است، ملت ایران از ابتدا هم اهل منطق و گفتگو بوده است، اما گفتگویی بر پایه عدالت و احترام کامل به حقوق و قوانین.
گفتگوی یک طرفه، گفتگوی مشروط، گفتگوی در فضای تهدید، این را هیچ انسان آزاده ای نمی پذیرد، اما اگر عدالت باشد یعنی برابری طرفین، احترام باشد، احترام به حقوق مسلم طرفین، ملت ایران همواره آماده گفتگو بوده است.
امروز شرایط جهان عوض شده است. بسته ای را ما سال گذشته پیشنهاد دادیم به نظرم می رسد که باید با توجه به تحولات جهانی موضوعات جدیدی را در آن بسته اضافه بکنیم تا گفتگوها، گفتگوهای جامع و موثر و راه گشا باشد. گفتند سلاح هسته ای بد است و می خواهند خلع سلاح کنند، ما از این حرف استقبال می کنیم و آمادگی داریم در مدیریت خلع سلاح جهانی مشارکت فعال داشته باشیم.
البته ملت ایران براساس عدالت، اول از دانه درشت ها شروع خواهد کرد، نه با زور، بلکه با منطق و با قانون. ما آمادگی داریم در حل مشکلات اقتصاد جهانی مشارکت فعال داشته باشیم، البته باید به گونه ای عمل کنیم که همه ملت ها، دولت ها و جامعه بشری احساس مشارکت کنند.
شنیدیم که بعضی از این کسانی که گفتند می خواهیم خلع سلاح کنیم و بمب اتم چیز بدی است، در ادامه گفتند تا خلع سلاح کامل جهانی، ما بمب های خودمان را حفظ می کنیم. این از آن تناقض ها، خودخواهی ها و بی عدالتی هایی است که راه را برای حل مسائل جهانی می بندد. کسی که می خواهد سلاح های اتمی را منهدم بکند، اول باید از خود شروع بکند، نمی شود عده ای دور هم جمع شوند بگویند ما داریم، اما می خواهیم دیگران نداشته باشند. باید از خودشان شروع بکنند، ما حاضریم راه و منطق مان را به آنها بیاموزانیم.
البته قبلا هم گفتیم امروز کسانی که سلاح اتمی انباشته می کنند،به لحاظ سیاسی عقب افتاده سیاسی هستند، دوران سلاح، زور، تبعیض به پایان رسیده. عصر، عصر ملت ها، فرهنگ، منطق،محبت و عشق و برادری است. البته اگر آماده باشند ما آمادگی داریم به آنها کمک کنیم. آنها هم باید راه گفتگو با ملت ها را یاد بگیرند، ادبیاتشان را عوض کنند. من دیروز هم در جمع مردم اصفهان اعلام کردم، اگر کسانی صادقانه و براساس عدالت و احترام پا پیش بگذارند، ملت ایران استقبال خواهد کرد، ما از تغییرات واقعی استقبال می کنیم.
می گفتند خوب این آقا که خیلی تغییر داده، خیلی کارهای مهمی کرده،شما هم دو قدم بردارید، می گفتم: چه اتفاقی افتاده، آیا سیاستی عوض شده است، آیا تصمیم مهمی گرفته شده است. ما منتظر تغییر هستیم، ما از تغییر استقبال می کنیم،ضمن اینکه در تمام این عرصه ها ملت ما همواره یک گام جلوتر از آنهابوده است. ما فکر می کنیم دوران تغییرات بزرگ فرا رسیده است، تغییر در اندیشه ها، ارزش ها و نگاه ها.
اگر کسی خودش را برتر از دیگران بداند، خود را حاکم دنیا بداند، به ملت ها و حقوق ملت ها بی احترامی کند، یا همان سیاست های آقای بوش را در ادبیاتی جدید و در بسته بندی جدید بخواهد دنبال کند، بداند که سرنوشت آن، سرنوشت آقای بوش است. ما نصیحت می کنیم اگر می خواهید تغییر اتفاق بیفتد، باید اولا بر پایه صداقت باشد و بعد بر پایه عدالت و احترام. ملت ایران اهل عدالت، احترام،منطق و اهل گفتگو است.
والسلام علیکم و رحمه الله وبرکاته
رجا نیوز
آقای میر حسین موسوی که به عنوان نامزد ریاست جمهوری پا به میدان گذاشته است اخیرا در پاسخ به اظهار لطف خاتمی مبنی بر کنار رفتن به نفع وی اظهار داشت که سال ها افتخار می کردم که شما رییس جمهور ما هستید ودر تازه ترین اظهاراتش خطاب به آقای هاشمی نیز گفته است از حمایت شما افتخار می کنم . در جمع اعضای ستادش نیز نکاتی متذکر شده که قابل تامل است . ضمن احترام کامل به ایشان و اظهار خوشحالی از این که پس از 20 سال عزلت نشینی سیاسی باز به عرصه آمده، برای روشن شدن افکار عمومی چند سؤال اساسی دراذهان تداعی می کند.
1) دلیل استعفای شما از نخست وزیری در شهریور سال 67 چه بود؟چه اتفاقی افتاده بود که بدون اطلاع امام و رییس جمهور وقت، آیه الله خامنه ای از سمت خود کناره گیری کردید ؟آن چه در نامه امام اشاره شده گلایه جنابعالی از مجلس به خاطر عدم تایید همه وزرا ی کابینه باعث این استعفا شده است {شایان ذکر است بر اساس قانون اساسی، پیش از باز نگری در صورت تشکیل مجلس جدید، دولت مظف بود مجددا برای کابینه خود رای اعتماد بگیرد که این شرط در متمم قانون اساسی حذف شده است . زمانی که مجلس سوم تشکیل شد با این که گرایش اکثریت مجلس چپ(هوادارانش) بود ولی میر حسین نتوانست برای همه وزرای کابینه اش رای اعتماد مجدد بگیرد از این رو دراعتراض به عملکرد مجلس بدون اطلاع امام و رییس جمهور وقت، آیه الله خامنه ای، استعفا کرد که مورد اعتراض شدید امام قرار گرفت امام طی بیانیه ای خطاب به میرحسین فرمودند:" جناب آقاى موسوى، نخست وزیر محترم.
نامه استعفاى شما باعث تعجب شد.حق این بود که اگر تصمیم بدین کار داشتید، لااقل من و یا مسئولین رده بالاى نظام را در جریان مىگذاشتید.در زمانى که مردم حزب اللَّه براى یارى اسلام فرزندان خود را به قربانگاه مىبرند چه وقت گله و استعفا است. شما در سنگر نخست وزیرى، در چهارچوب اسلام و قانون اساسى، به خدمت خود ادامه دهید. در صورتى که نسبت به بعضى از وزرا به توافق نمىرسید، چون گذشته عمل مىشود. این حق قانونى مجلس است که به هر وزیرى که مایل بود رأى دهد.تعزیرات از این پس در اختیار مجمع تشخیص مصلحت است، که اگر صلاح بداند به هر میزان که مایل باشد در اختیار دولت قرار خواهد داد.همه باید به خدا پناه بریم؛ و در مواقع عصبانیت دست به کارهایى نزنیم که دشمنان اسلام از آن سوء استفاده کنند.مردم ما ازاین گونه مسائل در طول انقلاب زیاد دیدهاند، این حرکات هیچ تأثیرى در خطوط اصیل و اساسى انقلاب اسلامى ایران نخواهد داشت." صحیفه نور، ج21، ص: 124
براستی جنابعالی که در آخرین سال نخست وزیری تان آن هم در آن شرایط بحرانی که به تازگی ایران قطعنامه را پذیرفته بود به خاطر عدم تایید یکی دوتن از وزرایتان بدون اطلاع امام ورییس جمهور استعفا داده اید در صورت رییس جمهور شدن با مجلس هشتم چگونه تعامل خواهید کرد ؟ آیا اگر مجلس با شما نیزهمانند دکتر احمدی نژاد برخورد کند هر هفته چند بار استعفا خواهید داد؟! آیا با این روحیه می توان عنان کشوری در دست گرفت که مجلس آن این گونه با رییس دولت برخورد می کند ومجمع تشیص مصلحت، آن گونه ؟ آیا در صورتی که جنابعالی پیروز شوید ورییس مجمع تشیص مصلحت و جریان ایشان رسما از پایان پذیرفتن مدارا سخن بگوید وبه هر مناسبتی به شما حمله کند چه خواهید کرد ؟ در برابر بیش از 40 هزار سیاه نمایی وبیش از 3000 تخریب که نسبت به دولت نهم انجام شده اگر یک دهم این حجم نسبت به دولت جنابعالی صورت گیرد چه عکس العملی از خود نشان خواهید داد؟
2) همان طور که خود بهتر می دانید آیه الله خامنه ای در دور دوم ریاست جمهوری اشان بر تغییر جنابعالی تاکید داشتند ودلیل آن را عدم کارآمدی شما وکابینه اتان می دانستند"هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود در این خصوص مینویسد: «آیتالله خامنهای تمایلی به نامزد شدن مجدد نداشتند و با اصرار ماها و نیز خواست امام پذیرفتند و همان موقع نظرشان را راجع به کابینه گفتهاند و اکنون حجت دارند، ولی نمیخواهند از نظر امام تخلف کنند... نظر آقای خامنهای این است که این ها خوب کار نکردهاند و جایز نیست دوباره مأمور تشکیل کابینه شوند...." ود رنهایت با نامه نگاری135 نفر از نمایندگان به حضرت امام ره با بیان این که "جریانى خاص و گسترده و طیفى معلوم و مشخص، تغییر دولت را حمایت و همراهى مىکند" تهدید کردند که "چون دولت جدید تجربه و تلاش و امکانات فراوانترى ندارد و از داشتن اکثریتى قاطع در مجلس و بین مردم برخوردار نیست، به موفقیتهاى لازم دست نخواهد یافت و در نتیجه کشور دچار بحران مى شود." پس از این نامه نگاری، اظهار نظر محسن رضایی مبنی بر ضرورت ابقای جنابعالی وآسیب دیدن جنگ در صورت تغییر دولت، نیز در معرفی مجدد شما به مجلس مؤثر بود. البته روشن بود که امام برای حفظ وحدت در آن شرایط جنگی وبحرانی که جنگ در راس امور می دانستند برغم قولی که به آیه الله خامنه ای داده بودند که خود بر انتخاب نخست وزیر تصمیم بگیرند، با این فشارها یی که از سوی جریان مقابل صورت می گرفت از شخصیتی ولایت پذیر ی مثل آیه الله خامنه ای بخواهند کوتاه بیایند تا در این شرایط کشور دچار بحران نشود. اکنون فکر می کنید پس از 20 سال کنار بودن از کار اجرایی، در شما توانایی اداره مطلوب کشور ایجاد شده باشد که معظم له در جایگاه رهبری از شما رضایت داشته باشند ؟
3) جنابعالی در شرایط جنگی مسؤولیت اجرایی کشور را به عهده داشتید؛ شرایطی که کشور با روش کوپنی اداره می شد و همه چیز در کنترل دولت بود؛ مردم حتی برای گرفتن سیب زمینی نیز باید ساعت ها در صف می ایستادند. در آن زمان مردم به خاطر شرایط جنگی همه سختی ها را تحمل می کردند و دم بر نمی آوردند ولی امروز شرایط تغییر کرده اگر در زمستان 30 درجه زیر صفر قیمت گوجه افزایش یابد وزیر را به مجلس فرا می خوانند و از رییس جمهور توضیخ می خواهند؛ در مطبوعات تیتر اول می شود و مردم هم برایشان قابل تحمل نیست. فکر می کنید با آن تجربه آن دوران می توان امروز کشور را اداره کرد. البته پر واضح است که دیگر مردم بعد از گذشت 30 سال از انقلاب حاضر به پذیرش آزمون و خطای مسؤولان نیستند.
4) در اظهاراتی که در جمع اعضای ستادتان داشتید فرموده بودید :« ما همه امسال دور هم برای تغییر اساسی جمع شده ایم. میل به تغییر از روی هوا و هوس نیست. بلکه به دلیل نیازی است که احساس می کنیم کشور به آن دارد. افرادی که به این مساله فکر می کنند و در این جا حضور دارند چنین چیزی را در ذهن دارند که روندها، روندهای مناسبی برای پیشرفت کشور نیست و خطراتی متوجه کشور است و برنامه هایی که اجرا می شود، شایسته خواسته های به حق مردم نیست. آن چه که باعث این حرکت شده است و ما دور هم جمع شده ایم، این است که حرکت ها متناسب با عظمت انقلاب و اهدافی که انقلاب اعلام کرده است و ظرفیت هایی که انقلاب ایجاد کرده، نیست و چه بسا انحرافاتی هم در این رابطه وجود داشته باشد.» .» لطفا بفرمایید آیا در شرایطی که کارگزاران و حزب مشارکت عنان کشور را در دست داشتند روند را برای پیشرفت کشور مناسب تر می دیدید که برغم دعوت های مکرر برای حضور در صحنه انتخابات احساس وظیفه نمی کردید؟ آیا وقتی که در 8سال دوران به اصطلاح اصلاحات در سایه سار جامعه مدنی که جنابعالی در نامه اخیرتان به آقای خاتمی به آن افتخار کرده اید! مهمترین ارزش های اسلام و انقلاب مورد تهاجم قرار گرفت،تظاهرات علیه خدا جایز شمرده شد، استیضاح امام زمان (عج) در ملا عام از سوی دبیر کل حزب مشارکت در دستور کار قرار گرفت، امام حسین (ع) خشونت طلب خوانده شد، افکار امام از سوی اکبر گنجی عضو حزب مشارکت، قدیمی و کهنه و شایسته موزه تاریخ دانسته شد، جامعه مدنی به جای جامعه ولایی ومهدوی نشست، انقلاب از مسیر خودش منحرف شد یا اکنون که شعارهای امام و انقلاب در بلندترین تریبون سیاسی جهان، سازمان ملل، توسط رییس جمهور عزیزمان به گوش جهانیان می رسد ونسیم روح بخش اسلام ناب امام فضای جهان را آکنده از عطر وجود خود ساخته است؟ آیا زمانی که در سایه سیاست های منفعلانه دولت اصلاحات تمامی سایت های هسته ای ما در زیر دوربین های آژانس مهر و موم شده بود و کشورهای زورگوی اروپایی و آمریکا اجازه داشتن حتی 3سانتریفیوژ را به ما نمی دادند واز این بدتر حتی دانشمندان هسته ای ما را از تحقیق و مطالعه در این باره محروم کرده بودند کشور ، در حال پیشرفت بود یا اکنون که در سایه ایستادگی و مقاومت دولت نهم بویژه شخص دکتر احمدی نژاد به غنی سازی اورانیوم رسیده، هزاران سانتریفیوژ در اختیار داریم؟ آیا جز این است که دستیابی به ماهواره امید و تکنولوژی موشک پرتاب ماهواره قبل از کره شمالی که سال ها در این زمینه کار کرده است با برنامه ریزی و مدیریت دولت نهم به دست آمده است؟ پیشرفت های شگرف در حوزه بهداشت و درمان که بر کمتر کسی مخفی مانده است در تاریخ ملت ایران بی نظیر است. در صنایع دفاع نیز با دستیابی به پیشرفته ترین سلاح های موشکی، قایق های پرنده و.... دشمن را در تمایل به حمله نظامی به ایران نا امید کرد. در تولید سیمان که ساعت ها وقت مردم را در صف نصفه شب تا به صبح می گرفت به جشن خود کفایی رساند. فولاد نیز که یکی از عمده ترین مواد اولیه کارخانه های ما را تشکیل می دهد، با رسیدن به مرز 18 میلیون تن که 8 میلیون آن مربوط به این دولت است، بزودی کشور را به خود کفایی می رساند.آقای موسوی! قرار بود طبق وعده ای که به اعضای ستادتان داده اید انصاف را رعایت کنید واز تخریب دیگران بپرهیزید، ولی چه شده است که در همان جمع از جاده انصاف خارج شده، با نادیده گرفتن پیشرفت های دولت نهم سخنان خود را با تخریب آغاز کرده اید؟!
5) در ابتدا قبل از ورود به عرصه انتخابات، جنابعالی را به اصول گرایی نزدیک تر می دانستم ولی با نامه ای که خطاب به آقای خاتمی نوشته اید بسیاری از حقایق روشن شد؛ در این نامه آمده است" برای سالها به عنوان یک شهروند از این که شخصیت عزیزی چون شما ریاست این جمهوری را برعهده گرفته است، لذت میبردم و به آن افتخار میکردم زمانی که نسل نوخاسته تلالو آرمانهای خود را در آن چهره ملاقات میکرد و به هیجان میآمد به همراه آنان خود را جوان میدیدم. این احساس همچنان که هنوز با آنان باقیمانده است با اینجانب نیز هست و ذخیرهای است برای اسلام و انقلاب و سعادتی که مردم ما به راستی مستحق آنند. بسیار تاسف خوردهام که مخالفان چگونه میتوانند نقشی را که در بزنگاهی خطیر از انقلاب اسلامی برای اصلاحطلبی برعهده گرفتید نبینند و یا موافقان با امید افزایش مطالبات از تاکید بر دستآوردهای بزرگی که داشتهاید چشمپوشی کنند، تا جایی که فضا برای غفلت از آنها باز شود؛ غفلت نه فقط از کامیابیهای دورانسازی که درکشان به مرور زمان و یا نگاههای عمیق نیاز دارد که حتی حقیقت روشنی چون نقش دولت شما در انشای پیشرفتهای بدست آمده در زمینه انرژی هستهای و یا ارتقای موقعیت جهانی نظام و کشور.
خود میدانید که اینجانب چون شما راه درست را اصلاحات همراه بازگشت به اصول، و نیز پیرایش و نوزایی در این مسیر تلقی میکنم و اگر مختصات زمانه ایجاب نمیکرد برای تداوم این طریق کسی را مناسبتر از پایهگذار آن نمیدانستم." مطالب فوق و حمایت صریح حزب مشارکت از جنابعالی، موضوع را بر مردم آشکار کرد که سکوت شما در سال های سیاه به اصطلاح اصلاحات از سر رضایت و باورمندی آن راه انحرافی بوده است و همان طور که اظهار داشته اید هنوز هم به آن افتخار می کنید!
6) در نامه به آقای خاتمی "پیشرفت های بدست آمده در انرژی هسته ای و ارتقای موقعیت جهانی نظام و کشور "را از ثمرات دوران ریاست آقای خاتمی دانسته که "درکشان به مرور زمان و یا نگاههای عمیق نیاز دارد"! براستی به این جملاتی که نوشته اید باور دارید یا فقط در راستای تبلیغات انتخاباتی به خامه قلم در آورده اید؟! این در حالی است که خود حضرت عالی در جمع اعضای ستادتان اظهار داشته اید :«ما درسال های اخیر در مواردی که تلاش و ثبات مدیریت داشته ایم، پیشرفت خوبی کسب کرده ایم. تکنولوژی هسته ا ی و صنایع موشکی و سلول های بنیادی جزو آن ها هستند. سال گذشته سال رشد و شکوفایی این استعدادهایی بود که از طریق رهبری اعلام شده بود و پیشرفت های خوبی داشت و از کسانی که به این مساله کمک کردند باید تقدیر کنیم. از خود دولت هم که زحمت کشیده، باید تقدیر کنیم.» مردم سالاری( 15/1/88 ص3 ) این در حالی بود که در دولت آقای خاتمی به تعلیق، افتخار می شد و در مجلس ششم برای پذیرش تعلیق کامل هسته ای طرح سه فوریتی ارایه می گردید! در باره ارتقای جایگاه ایران در جهان نیز در سایه شعار غرب پسند گفتگوی تمدن ها حاصل نشد، چرا که در همان شرایط و در حالی که نامه ذلیلانه دولت اصلاحات مبنی بر آمادگی کامل جهت پذیرش تعلیق و خلع سلاح حزب الله لبنان ودست برداشتن از حمایت از فلسطین نوشته شد، آمریکا، ایران را محور شرارت خواند و همواره مورد تهدید اسراییل و آمریکا به حمله نظامی قرار داشتیم. ولی در سایه ایستادگی دولت نهم وسیاست تهاجمی به دشمن که بارها مورد تحسین مقام معظم رهبری قرار گرفته است و اقتضای روحیه حماسی ملت ایران است، سایه تهدید از سر ایران برداشته شد و ایران اسلامی به اوج عزت و اقتدار رسید که دیگر نه تنها قادر به تهدید ما نیستند بلکه سناتورها ی دموکرات آمریکا، دبیرکل اتحادیه عرب و دیگران بر این نکته اعتراف می کنند که نمی توان ایران را در منطقه به حساب نیاورد، تنها راه، مذاکره با ایران است .
7) طرح اقتصادی برای مهار تورم وکاهش بیکاری که به اعضای ستاد ارایه شده از این قرار است :« حمایت از تولید داخلی و صیانت از اقتصاد ملی در مقابل بحران بزرگ اقتصادی جهان قویا دنبال خواهد شد. تورم و بیکاری از مشکلات اساسی اقتصاد کشور است که تنها با عزم ملی و تلاش دولت و کمک مردم عزیز می توان بر آن ها غلبه کرد." سپس برای جلب آرای برنجکاران نیز به این نکته اشاره شده است" امروزه کار به جایی رسیده که در حالی که برنج کشاورزان در دست آن ها مانده، برنج پاکستانی و هندی در شمال کشور خرید و فروش می شود و پسته آمریکایی کم کم به بازارهای داخل راه پیدا می کند." پس از آن با تعمیم ادعای فوق به محصولات صنعتی اظهار داشته اید" اکنون می توانید حدس بزنید که در مورد محصولات صنعتی وضع چگونه است." اولا دادن یک طرح کلی مبنی بر این که اقتصاد کشور تنها با عزم ملی وحمایت از تولید داخلی حل می شود امری بدیع نیست، تقریبا همه این را می دانند. استراتژی دولت نهم نیز در این 4سال بر همین قرار گفته است درست به همین دلیل است که هم در محصولات صنعتی و هم در محصولات کشاورزی کشور مان رشد چشم گیری داشته است که از جمله آن ها می توان به صدور بیش از 100هزار خودرو به خارج از کشور اشاره کرد. شایسته است شخصیتی که خود را برای ریاست جمهوری نامزد کرده برای حل معضلات اقتصادی طرحی جامع ارایه کند و از کلی گویی و شعار بپرهیزد. و از تلاش ها و دستاورد های دولت کار و تلاش غفلت نکند. درباره اظهاراتی که در جهت دلسوزی برای برنجکاران داشته اید، مردم فراموش نمی کنند که در زمان دولت جنابعالی برنجکاران شمال، حق نداشتند برنج خود را با نرخ مصوب جز به دولت بفروشند! وجالب این که خروج هر محموله برنج به دون مجوز دولت از استان، قاچاق محسوب می شد! حتما یادتان هست که مسافرانی که از استان مازندران و گیلان بیش از 20 کیلو برنج سوغات می آوردند در ایست های بازرسی مصادره می شد! راستی اگر دولت اجازه واردات برنج را ندهد و برنج قیمت افزایش یابد جنابعالی و دوستانتان در باره گرانی این کالای استراتژیک چه قصیده هایی که نمی سرایند! لطفا به تیتر های روزنامه های سال گذشته مدعیان اصلاحات به هنگام افزایش قیمت برنج مراجعه کنید. محض اطلاع، دولت در چند روز گذشته تعرفه واردات برنج افزایش یافت تا نرخ برنج داخلی تعدیل شود.
8) در باره سیاست خارجی نیز با ذکر کلیاتی اکتفا کرده اظهار داشته اید" باید تحرک در حوزه سیاسی خارجی مان را گسترش دهیم و تمایل خود را برای تعامل با همه جهان با حفظ ارزش های خودمان اعلام کنیم. از هر نوع ماجراجویی و ایجاد حادثه چه در سطح دیپلماتیک و سطوح دیگر باید خودداری کنیم" این کلیات مورد قبول همه است؛ خوب است برای اجرای آن طرج عملیاتی وبرنعامه مشخص ارایه کنید. نکته دیگر این که اخیرا دادن نسبت "ماجراجویی" به دولت نهم در ادبیات جنابعالی و آقای محسن رضایی و دیگر دوستانتان باب شده است! در حالی که رهبر معظم انقلاب سیاست دولت نهم را مورد تاکید قرار داده و از سیاست های منفعلانه دولت اصلاحات به شدت انتقاد کرده، فرموده اند" هیچکس احتجاجى بر علیه دستگاه و نظام، نسبت به این ممشایى که آقاى رییسجمهور در باب مسئلهى هستهاى تشریح کردند، ندارد. راه همین است. ما آن راه دیگر را هم تجربه کردیم؛ روشن شد. البته روشن بود، حالا سندهاى اینها هم یک روزى انشاءاللَّه منتشر خواهد شد. کلمهکلمهى حوادث این روزهاى گوناگون ثبت و یادداشت و ضبط شده است؛ یک روزى در اختیار افکار این ملت قرار خواهد گرفت و انشاءاللَّه روشن خواهد شد که در این مدت چه گذشته است."( دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهورى اسلامى (18/7/85)) مردم نیز تفاوت نگاه دولت ها را به خوبی می دانند.
9) جنابعالی با بیان این که «متاسفانه پنهان کردن اطلاعات تبدیل به یک تکنیک شده است»، گفته اید:« نظام اجرایی و اقتصادی ما واقعا به راه درست نمی رود مگر این که ما دست از این کارها برداریم. اطلاعات مربوط به نفت و قراردادهای نفتی باید برای مردم بازگو و گفته شود، حق مردم این است که از آن اطلاع داشته باشند. باید بدانیم مردم با حکومت و نظام دشمن نیستند ولی طالب صداقت و شفافیت هستند.» سپس افزوده اید" آن ها که فرنگ نشسته اند و محاسبات دقیقی دارند، یقینا می توانند محاسبه کنند که ما چقدر ذخیره ارزی داریم یا نداریم، ولی کارشناسان مسوول و دلسوز کشور و نمایندگان کشور و مردم ما به دلیل این که اطلاعات پنهانی و سری است، اطلاعی از آن ندارند. فقط صرف گفتن این که برای چند دوره دولت های بعدی هم ذخیره ارزی داریم که نمی تواند قانع کننده باشد" براستی دادن این اطلاعات به مردم فقط در این دولت می بایست انجام می گرفت یا در دولت های گذشته هم می بایست کسانی که شعار خود را "دانستن حق مردم است" قرار داده بودند برای مردم شفاف بیان می کردند؟ آیا در 8 سال دولت شما و دولت های 16 ساله آقایان خاتمی و هاشمی این اطلاعات به مردم داده شد که امروز این انتظار را از دولت نهم داشته باشیم؟ طبیعتا در آن هنگام اگر کسی چنین چیزی را مطالبه می کرد در پاسخش گفته می شد که ما نماینده مردم هستیم و آن ها به ما رای داده اند واعتماد دارند و نیازی به بیان اطلاعاتی نیست که دشمن از آن سوأ استفاده می کند. والبته این منطق درستی است چرا که اطلاعات دشمن اگر از سوی مقامات رسمی کشور تایید شود برای او بسیار نافع تر است ودانستن این گونه اطلاعات نیز چندان برای آحاد مردم سودی ندارد.ازجمله اموری که مایل به شفافیت آن هستیدآن است که "می خواهیم یک لیست و سندی به مجلس و ملت داده شود که ما حدود 270 میلیارد دلار پول نفت را کجا هزینه و صرف چه کردیم؟» یا یک میلیارد دلار از بودجه 86 که دیوان محاسبات مجلس ایراد گرفته در کجا هزینه شده است؟ در این موضوع هم این برای اولین بار است که در 30 سال انقلاب از دولت خواسته می شود که این اطلاعات دقیق را به مردم بدهند البته مسؤولان نظارتی که باید بدانند این اطلاعات را دراختیار دارند وجالب این که کسانی این اطلاعات را می خواهند که در دوره مسؤولیتشان حتی از دادن این گونه اطلاعات به مسؤولان مربوطه مشکل داشتند. آقای میر حسین! چگونه است که شما ایراد دیوان محاسبات مجلس به بودجه 86 که دولت در پی برطرف کردن ایراد آن است خوب توجه دارید ولی از واریز نشدن 6میلیارد دلار پول نفت به خزانه که همان دیوان محاسبات تذکر داده است غفلت می کنید ؟ آیا شفافیت د ریک جا مطلوب است ودر جای دیگر نامطلوب؟!
10) آقای میر حسین ! آیا احزاب افراطی مشارکت وسازمان مجاهدین و تجکیم وحدت را می شناسید و نسبت به مواضع آن ها در برابر امام و ارزش های انقلاب واقفید؟ آیا از نقش این گروه ها در زمین زدن آقای خاتمی اطلاع دارید؟ اگر دارید چگونه به حمایت این احزاب تن می دهید و اگر اطلاع ندارید باید در کفایت سیاسی شما تامل کرد