... و باردیگرخواص
تاریخ : 29/9/88
نگاهی به انحراف برخی از خواص- مخصوصا طی چند ماه اخیر- بیندازید. هر یک از آنها به همان اندازه که از «عروه الوثقی»ی رهبری دور شده اند به همان اندازه از چشم ملت افتاده اند، تا آنجا که کار برخی از آنان به رسوایی کشیده و به اعماق ناکجاآباد سقوط کرده اند.
1- اینجا مدینه است، مسجد النبی(ص) و ظهر یکی از روزهای جمعه هزار و چهارصد و چند ده سال قبل. نمازجمعه برپاست و رسول خدا(ص) به امامت ایستاده و خطبه می خواند. ناگهان صدایی در فضا می پیچد، جارچی یکی از کاروان های تجاری است که از ورود کاروان به مدینه خبر می دهد. نمازگزاران از گوشه چشم به یکدیگر نگاه می کنند، بسیاری از آنان وسوسه شده اند، وسوسه پیشدستی در خرید کالای از راه رسیده، اما، نمازجمعه است، با آنهمه سفارش، و رسول اکرم(ص) برترین و شایسته ترین خلق خدا، امامت جمعه را برعهده دارد. اگر تا پایان نماز صبر کنند، دیگران در خرید پیشی می گیرند. بسیاری از نمازگزاران دو دل می شوند. این پا و آن پا می کنند و سرانجام، شماری از آنان که چندان هم اندک نبودند، آهسته و پاورچین صف های نماز را ترک می کنند و چند قدم که دورتر می شوند، گام ها را بلند برمی دارند و به سوی صدا و محل اتراق کاروان می دوند... رسول خدا(ص) غمزده می شود- شاید- و خدای سبحان به ملامت می فرماید: «چون تجارتی یا لهو و بازیچه ای ببینند به سوی آن می شتابند و تو را -ای پیامبر- در نماز تنها می گذارند...» آیه 11 سوره جمعه. می گویند فقط 8 یا 12 تن از نمازگزاران بر جای ماندند و نمازجمعه آن روز را ترک نکردند و رسول خدا(ص) فرمود؛ اگر این عده نیز می رفتند، عذاب الهی نازل می شد.
2- اینجا تهران است، دانشگاه تهران و هزار و چهارصد و چند ده سال بعد از آن روز مدینه، باز هم ظهر یکی از روزهای جمعه است، امام جمعه منصوب امام خمینی(ره) و امام بعد از ایشان به خطبه ایستاده است. یک روز جمعه از روزهای جنگ 8 ساله تحمیلی است. مدتی است دشمن به بمباران شهرها و مناطق مسکونی روی آورده است.
از چند روز پیش تهدید می کرد که روزجمعه مراسم نمازجمعه را در دانشگاه تهران بمباران می کند. جمعیت در دانشگاه تهران و خیابان های اطراف موج می زند، همیشه همینطور بوده و هست، وقتی تهدید دشمن در میان است، حضور جمعیت بیشتر و پرشورتر می شود و آن روز جمعه هم... آقا در میانه خطبه است که بمبی قوی با صدایی مهیب در میان نمازگزاران و در زمین چمن منفجر می شود، تعدادی از نمازگزاران به خون می غلتند و پاره های بدن آنها تا دهها متر آن طرف تر پرتاب می شود. صدای جمعیت به الله اکبر بلند می شود و شعار «خونی که در رگ ماست، هدیه به رهبر ماست» به آسمان برمی خیزد. نمازگزاران با صلابت ایستاده اند. چند نفری به انتقال مجروحان مشغولند-14 شهید و 88 مجروح- امام جمعه به خطبه ادامه می دهد. در رکعت دوم نمازعصر و به هنگام قنوت، سر و کله جنگنده های عراقی در آسمان تهران پیدا می شود، برای بمباران آمده اند، مثل روزهای قبل. صدای انفجار بمب ها و شلیک پی در پی ضدهوایی ها فضا را پر کرده است. نمازگزاران اما به نماز مشغولند. هیچکس از جای خود تکان نمی خورد.
جمعه شب- شب همان روز- سیمای ملکوتی حضرت امام(ره) بر صفحه تلویزیون دیده می شود؛
«من فراموش نمی کنم قصه روزجمعه را که آنطور باشکوه، با نورانیت، با استقامت گذشت. آنطور مردم با طمأنینه، با آن صداهایی که می آمد، با آن رگبارهایی که می آمد، من ملاحظه می کردم، نگاه می کردم، مخصوصاً نگاه می کردم ببینم در بین مردم چه وضعی هست، ندیدم حتی یک نفر را که یک تزلزلی درش پیدا باشد. و آن وقت امام جمعه آنطور با آن طنین قوی صحبت کرد، مردم آنطور گوش کردند، آنطور فریاد زدند که ما برای شهادت آمدیم». صحیفه امام(ره) جلد 19، ص 195
3- اینجا کوفه است، دارالخلافه حضرت امیرعلیه السلام و باز هم هزار و چهارصد و چند ده سال قبل. علی(ع) به خطبه ایستاده است و با دلی گرفته، زبان به ملامت گشوده است «یا اشباه الرجال و لارجال ای نامردان مردنما... دلم از دست شما پرخون است، جرعه جرعه اندوه به کامم ریختید... دشمنان به پیکارتان برخاسته اند و شما دست به جنگ نمی گشائید، تابستان شما را فراخوان می دهم، می گوئید هوا گرم است و زمستان، سرما را بهانه می آورید...» خطبه 27 نهج البلاغه.
4- اینجا ایران است، همین چند سال پیش... امام راحل ما (ره) پیرمردها را به ماندن دعوت می کند، اجازه می خواهند که بروند و می روند، نوجوانان در شناسنامه های خود دست می برند تا سن خویش را برای رفتن به جبهه قانونی نشان بدهند. جوانان برای رفتن روی مین از یکدیگر سبقت می گیرند، پیرزن دستکش و جوراب پشمی را که با دستهای لرزان خود بافته است برای رزمندگان می فرستد همراه با چند خط که یکی از دانش آموزان روستا برایش نوشته است «فرزندان نادیده ام! از من بپذیرید... چه کند بی نوا ندارد بیش»...
5- و امام راحل ما رضوان الله تعالی علیه می فرمود؛ « من با جرأت مدعی هستم که ملت ایران و توده میلیونی آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسول الله-صلی الله علیه و آله- و کوفه و عراق در عهد امیرالمومنین و حسین بن علی- صلوات الله و سلامه علیهما- می باشند. آن حجاز که در عهد رسول الله- صلی الله علیه و آله- مسلمانان نیز اطاعت از ایشان نمی کردند و با بهانه هایی به جبهه نمی رفتند، که خداوند تعالی در سوره «توبه» با آیاتی آنها را توبیخ فرموده و وعده عذاب داده است.(26) و آنقدر به ایشان دروغ بستند که به حسب نقل، در منبر به آنان نفرین فرمودند. (27) و آن اهل عراق و کوفه که با امیرالمومنین آنقدر بدرفتاری کردند و از اطاعتش سر باز زدند که شکایات آن حضرت از آنان در کتب نقل و تاریخ معروف است. و آن مسلمانان عراق و کوفه که با سیدالشهدا-علیه السلام- آن شد که شد. و آنان که در شهادت دست آلوده نکردند، یا گریختند از معرکه و یا نشستند تا آن جنایت تاریخ واقع شد.» وصیت نامه حضرت امام (صحیفه جلد 21 ص 410 )
6- و اکنون به موضوع اصلی یادداشت پیش روی نزدیک می شویم و این سوال را پی می گیریم که چرا لغزش و انحراف خواص در دوران حضرت امیرعلیه السلام، لغزش مردم را به دنبال داشت و فاجعه می آفرید، اما در این دوران وقتی خواص می لغزند، به جای آن که مردم را بلغزانند و به انحراف بکشانند، خود رفوزه می شوند و سقوط می کنند؟ راستی چرا...؟!
7- پاسخ این سوال را باید در دو تفاوت عمده میان دوران ما- بعد از انقلاب اسلامی- با دوران حضرت امیر علیه السلام جستجو کرد.
الف: تعداد خواص آلوده در دوران ما در مقایسه با دوران مولایمان حضرت امیرالمومنین علیه السلام - با احتساب جمعیت- بسیار اندک و کم شمارتر است. علی(ع) یاران مخلص و پا به رکاب اندکی داشتند تا آنجا که نخلستان های خلوت کوفه و چاه های تاریک آن دیار، مخاطب دردهای فروخورده و غصه هایی بود که در گلوی مبارک مولایمان مانده بود. چه تنها بود علی مظلوم(ع) آن روز که یاران به حق پیوسته خویش را به خاطر می آورد و در حالی که اشک در چشمان مبارک و خدایی اش نشسته بود، می فرمود؛ «کجایند برادران من که راه حق را سپردند و با حق رخت به دیار باقی بردند؟ کجاست عمار؟ کجاست ابن تیهان؟ کجاست ذوشهادتین؟ و کجایند همانندهای ایشان؟...» خطبه 182 نهج البلاغه.
و اما، در این دوران تعداد بزرگان صاحب اندیشه و خواص مومن و پا به رکاب که از ژرفای دل پیرو امام راحل (ره) و خلف حاضر او هستند بیرون از حد شمار است.
ب: دومین تفاوت عمده این دوران با دوران مولای مظلوممان حضرت امیرعلیه السلام را باید در شور و شعور و ایمان و پاکباختگی مردم در ایران اسلامی و ناآگاهی اکثریت مردم در دوران امیرمومنان(ع) و رخوت و سستی آنان جستجو کرد. نکته ای که امام راحل(ره) بارها به آن اشاره فرموده اند و نه فقط مردم ما و ملت های مسلمان به وضوح شاهد آن بوده اند، بلکه دشمنان تابلودار انقلاب نیز به آن اعتراف دارند. بیهوده بود- اما بی حساب نبود- که وزیر دفاع وقت آمریکا در دوران ریاست جمهوری ریگان با صراحت توأم با وقاحت گفته بود «ریشه ملت ایران باید از بیخ و بن کنده شود»! و دهها شاهد مثال دیگر.
8- نتیجه آن که مردم دوران حضرت امیر علیه السلام به علت ناآگاهی و بینش کمتر، از نقشه اصلی راه بی خبر بودند و چشم به دهان خواص داشتند و چنین بود که وقتی یکی از خواص می لغزید و از راه راست منحرف می شد، جماعتی از مردم را نیز با خود به لغزش و انحراف می کشید و اما، مردم در دوران ما به دلیل برخورداری از بینش عمیق و تجربه گرانقدری که در حرکت پا به پای خویش با امام راحل(ره) و خلف حاضر او کسب کرده اند، نقشه راه را می شناسند و از این روی، چشم به دهان رهبر دارند نه خواص و دقیقاً به همین علت است که لغزش و انحراف خواص در این دوران نمی تواند لغزش و انحراف مردم را در پی داشته باشد، چرا که معیار مردم برای ارزش گذاری هر یک از خواص، میزان نزدیکی مواضع و عملکرد آنان با رهبرانقلاب- یعنی همان خط اسلام ناب محمدی(ص)- است بنابراین بسیار طبیعی و بدیهی است که در این دوران، وقتی یکی از خواص می لغزد نه فقط مردم را نمی لغزاند، بلکه خود از دایره انقلاب و نظام بیرون افتاده و سقوط می کند.
نگاهی به انحراف برخی از خواص- مخصوصا طی چند ماه اخیر- بیندازید. هر یک از آنها به همان اندازه که از «عروه الوثقی»ی رهبری دور شده اند به همان اندازه از چشم ملت افتاده اند، تا آنجا که کار برخی از آنان به رسوایی کشیده و به اعماق ناکجاآباد سقوط کرده اند.
حسین شریعتمداری
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظّم انقلاب اسلامی در پیامی درگذشت فقیه بزرگوار آیت الله آقای حاج شیخ حسینعلی منتظری رحمت الله علیه را تسلیت گفتند.
متن پیام به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
اطلاع یافتیم که فقیه بزرگوار آیت الله آقای حاج شیخ حسینعلی منتظری رحم? الله علیه دارفانی را وداع گفته و به سرای باقی شتافته اند. ایشان فقیهی متبحّر و استادی برجسته بودند و شاگردان زیادی از ایشان بهره بردند. دورانی طولانی از زندگی آن مرحوم در خدمت نهضت امام راحل عظیم الشأن گذشت و ایشان مجاهدات زیادی انجام داده و سختی های زیادی در این راه تحمل کردند. در اواخر دوران حیات مبارک امام راحل امتحانی دشوار و خطیر، پیش آمد که از خداوند متعال میخواهم آن را با پوشش مغفرت و رحمت خویش بپوشاند و ابتلائات دنیوی را کفاره ی آن قرار دهد. اینجانب درگذشت ایشان را به همه ی بازماندگان بویژه همسر مکرّمه و فرزندان محترم آن مرحوم تسلیت میگویم و رحمت و مغفرت الهی را برای وی مسألت میکنم.
سید علی خامنه ای
29/ آذر/ 1388
متن کامل وصیتنامه سید احمد خمینی همیشه سعی کنند در خط رهبری حرکت کنند و از آن منحرف نشوند که خیر دنیا و آخرت در آن است و بدانند که ایشان موفقیت اسلام و نظام و کشور را می خواهند . بسم الله الرحمن الرحیم با امید به رحمت واسعه حضرت حق جل جلاله و ایمان به حقانیت آنچه حضرت خاتم الانبیاء محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلم آورده است و با اقرار به تبعیت محض از معصومین بزرگوار بخصوص مولای متقیان امیر مومنان و خلیفه بلافصل رسول اکرم صلی الله علیهما و آلهما . اینجانب احمد خمینی فرزند امام خمینی رضوان الله تعالی علیه در تاریخ 30/ شهریور 71 هجری شمسی مطابق با 23/ ربیع - الاول/1413 قمری چند سطری به عنوان وصیت می نویسم تا به این اصل اسلامی عمل کرده باشم . 1. وصی خود فرزندم حسن خمینی را قرار دادم تا در صورت امکان به آنچه مورد نظرم است عمل نماید انشاءالله خداوند به ایشان پاداش خیر دهد . 2. مرا حتی المقدور نزدیک پدر عزیزم و مراد و امامم دفن کند تا شاید به حساب حضرت امام فاتحه ای هم نصیب من سراپا گناه گردد و خداوند به خاطر آن حضرت مورد لطفم قرار دهد . 3. بعد از من کار مرقد حضرت امام با ایشان است تا به کمک و هدایت برادر عزیزم جناب حجة الاسلام آقای انصاری که با در نظر گرفتن تمامی جهات بهترین فرد و دلسوزترین شخص نسبت به حرم حضرت امام است کارهای آنجا را بعد از من دنبال کند، بعد از من حسن خمینی تولیت آن مزار شریف را عهده دار باشد . 4. کلیه اعلامیه ها و کتابها و نوشتجات حضرت امام قدس سره بعد از من در اختیار حسن خمینی است که هرگونه می خواهد چاپ و منتشر کند و در صورتی که وضع مالی خانواده ام خوب نباشد از درآمد آن برای گذران زندگیشان استفاده کند والا بهتر است پول حاصل از آن به فقراء و یا خرج حرم امام گردد درآمد آن مال همه افراد خانواده است، کار مؤسسه نشر امام نیز با صلاحدید حسن آنگونه که تشخیص می دهد است . 5. کتابهائی که در دفتر فرهنگی است و متعلق به من است در صورتی که خانواده ام (فاطی) احتیاج مادی داشته باشد بفروشند و پولش را در اختیار او بگذارند ولی بهتر است همه بچه ها از آنها استفاده کنند در صورتی که نه احتیاج مادی باشد و نه بچه ها از آن استفاده می کنند به کتابخانه آیت الله العظمی آقای نجفی سپرده شود تا طلاب از آن استفاده کنند و اگر حرم امام دارای کتابخانه شد در آنجا گذارده شود . 6. کلیه اثاث منزل که مال من است به همسرم بخشیدم، البته اثاثی که مربوط به من است خیلی ناچیز است . 7. من شخصا در هیچ بانک و مؤسسه ای و یا شرکتی و از این قبیل وجهی ندارم و اگر مختصر پولی در بانک تعاون اسلامی دارم شهریه های مراجع بزرگوار قم است که باید صرف فقراء گردد . 8. وجوهی که نزد خودم است یا پول شخصی و یا وجوه شرعیه است که جای هر کدام مشخص و روی هر کدام نوشته شده است، اگر به پولی برخورد شد که مشخص نبود از اموال خودم محسوب نگردد. کلیه وجوهی که سهم مبارک و یا خیرات است در اختیار رهبر بزرگوارمان حضرت آیت الله خامنه ای دامت برکاته قرار گیرد تا در موارد مقرره اش صرف گردد . 9. به فرزندان عزیزم حسن و یاسر (رضا) و علی سفارش می کنم که متدین و با تقوی باشند و دوست دارم در حوزه علمیه قم درس دینی بخوانند و در موقعش متلبس به لباس روحانیت شوند. معتقدم اینطور بیشتر محفوظ می مانند و سفارش مادرشان فاطی عزیزم که زن فاضل و بسیار متدینی است را به آنها می کنم او زن عارف مسلکی است که مورد علاقه شدید امام بود، نکند خدای ناکرده بعد از من به او کم محبتی شود، نکند خدای ناکرده صدای فرزندان نسبت به او بلند شود. او لطیف و دانا است و گوش دادن به نصایح او مسلما به نفع فرزندان است . سفارش مادرم که جان عزیزم فدای او باد را می کنم - او سختیها و مرارتهای بسیار کشیده است و همیشه انیس و مونس اماممان بوده است - فرزندانم و فاطی خیلی مواظب ایشان باشند، امروز خدمت به خانم روح امام را شاد می کند . فاطی عزیزم تو خود بهتر از همه می دانی که دیر یا زود همه رهسپار دیار آخرتیم، سعی کن زندگی عادی خود را ادامه دهی و راضی باشی به رضای حق جل و اعلا . 10.بین خود و خدای خود رضایت کامل دارم که تمام تلاشم برای تقویت اسلام و نظام و امام بوده است و از این جهت در آرامش کامل بسر می برم البته من هم مانند همه کسانی که درگیر کارهای مختلف مبارزاتی و سیاسی هستند بی اشتباه نبودم و به این اعتراف می کنم ولی تنها کسانی اشتباه نمی کنند که کاری نمی کنند. در زد و خوردهای سیاسی ممکن است کارهائی انجام داده باشم که مناسب شان امام و یا یاران امام نبوده باشد، تقاضایم از خدا و یاران امام این است که مورد عفوم قرار دهند. من در جهت مصلحت امام به هیچ فرد و گروهی رحم نکرده ام و خیلی ها را در این راستا رنجانده ام که هنوز هم از این جهت ناراحت نیستم، از همه بخصوص مادر، فاطی، خواهرها و بچه هاشان و قوم خویشان مادری و پدری، نسبی و سببی امید عفو و دعای خیر دارم . به حسن و برادرانش این توصیه را می نمایم که همیشه سعی کنند در خط رهبری حرکت کنند و از آن منحرف نشوند که خیر دنیا و آخرت در آن است و بدانند که ایشان موفقیت اسلام و نظام و کشور را می خواهند. هرگز گرفتار تحلیل های گوناگون نشوند که دشمن در کمین است . خداوندا عبد تو پیش تو می آید و تنها امیدش به تو است عبدی شرمگین و گناهکار او را به رحمت و بزرگواری خود ببخش یا ارحم الراحمین والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته برای من 10 سال نماز و روزه بدهید. وصیتنامه های قبل از این تاریخ فاقد ارزش است . احمد خمینی - 23/ ربیع الاول/ 1413 منبع:رجانیوز |
مصوبات فرهنگی عمده ترین پیشنهادات دور سوم سفرهای استانی
استاندار گلستان گفت: مصوبات فرهنگی و اجتماعی از نظر کمی و کیفی بیشترین مصوبات پیشنهادی دور سوم سفر رئیس جمهور به استان است.
مهندس جواد قناعت" استاندار گلستان در مراسم گشایش چهارمین نمایشگاه سراسری کتاب گلستان اظهار داشت: با توجه به دغدغه های رهبر معظم انقلاب در خصوص توجه به فرهنگ و همچنین سخنان رئیس جمهوری درخصوص اتخاذ رویکرد فرهنگی در دور سوم سفرهای استانی، هم اکنون مصوبات پیشنهادی در بخش های مختلف آماده شده و در این بین مصوبات فرهنگی و اجتماعی از مهمترین این مصوبات است.
به گفته وی، در کنار توجه به سایر حوزه ها، توجه به حوزه فرهنگ قطعا در اولویت اول ما خواهد بود.
قناعت با بیان اینکه گسترش فرهنگ مطالعه و دسترسی آسان و ارزان شهروندان از اهداف برگزاری نمایشگاههای کتاب در نقاط مختلف کشور است خاطرنشان کرد: در دین اسلام به موضوع کتاب و علم آموزی سفارش فراوان شده است و در قرآن کریم 250 بار کلمه کتاب و یا موضوع در خصوص کتاب آمده است و این امر نشاندهنده نگاه عظیم دین اسلام به موضوع کتاب و کتابخوانی است.
منبع: اقتدارملی
کسی که دنیا شکارش نکرده
حضرت آیه الله علامه حسن زاده آملی در سخنرانی خود که به نظر می رسد در مجلس بزرگداشتی که برای تکریم از شخصیت علامه برگزار شده بیان شده مطالب جالب و مهمی را درباره رهبر معظم انقلاب اسلامی بیان کرده اند.
علامه حسن زاده آملی در بخش هایی از سخنان خود درباره حضرت آیت الله خامنه ای گفته اند: "رهبر عظیم الشانتان را دوست بدارید. عالمی، رهبری،موحدی،سیٌاسی، دینداری، انسانی ربانی، پاک، منزٌه، کسی که دنیا شکارش نکرده. من داعیه ندارم از کسی - همان که عرض کردم
نه شکوفه ای نه برگی نه ثمر نه سایه دارم همه حیرتم که دهقان به چه کار کشت ما را؟
قدر این نعمت عظما را که خدا به شما عطا فرموده ، قدر این رهبر ولیٌ- در همان عبارات که سرور عزیزم جناب استاد حداد عادل عبارت آوردند- رهبری ولیٌ، وفیٌ، الهی .
مبادا، توجه داشته باشید مبادا ؛ آقایان اول انقلاب یادتان هست؟ چقدر فرقه برخواستند که می خواستند کشور را تجزیه کنند؟
حواستان باشد. مبادا این وحدت ما را، مبادا این جمعیت ما را ، مبادا این کشور علوی را، این نعمت ولایت را از دست شما بگیرند.
خدایا به حق پیغمبر و آل پیغمبر سایه این بزرگمرد ، این رهبر اصیل اسلامی حضرت آیه الله معظم خامنه ای عزیز را مستدام بدار.
الهی آمین، الهی آمین ،الهی آمین به عدد کلماتت آمین"
منبع:شمال نیوز
پیشنهاد رئیسجمهور به اجلاس جهانی تغییرات آب و هوا:
سال 2011 به عنوان "اصلاح الگوی مصرف و کاهش آلودگی در جهان " نامگذاری شود
رییسجمهور با اشاره به برنامهها و تلاشهای ایران برای حفاظت از محیط زیست، راهکارهای جمهوری اسلامی ایران برای استقرار عدالت، و حفظ محیط زیست جهانی را تشریح و تبیین کرد.
اجلاس تغییرات آب و هوا در دانمارک
متن کامل سخنرانی رییس جمهوری اسلامی ایران به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و الصلوة و السلام علی سیدنا و نبینا محمد و آله الطاهرین و صحبه المنتجبین
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه والمستشهدین بین یدیه
جناب رئیس ، رؤسای محترم کشورها و دولتها ، خانمها، آقایان
خداوند بزرگ را از اعطای فرصت حضور در این نشست سپاسگزارم. از دولت و ملت دانمارک به خاطر میزبانی خوب و از دبیرخانه برای تلاشهای مستمر آنان تشکر میکنم و امیدوارم تلاشها به نتیجه مناسب برسد.
دوستان و همکاران
آب و هوا متعلق به همه ملتها و از نعمتهای بزرگ خداوند است که چرخش متعادل آن موجب دوام حیات بالنده بشری است و بهم خوردن تعادل آن، در زندگی کل جامعه بشری تاثیرات شدید منفی برجای میگذارد.
متاسفانه این نعمت در یک مسابقه کاملاً مخرب در معرض آسیب جدی قرار گرفته است.
لطفاً به این گزارهها توجه کنید:
- غلظت گازهای گلخانهای در جو، طی دهههای اخیر 35% و دمای زمین حدود1 درجه سانتیگراد افزایش یافته است.
- تعادل آب و هوا در بیشتر مناطق جهان مختل شده است.
- طوفانهای بزرگ، سیلها و خشکسالیهای گسترده و بحران غذا در راه و سطح بیابانها رو به گسترش است.
تغییر اکو سیستمها موجب اخلال جدی در چرخههای حیات جانوران و حیوانات در خشکی و دریا شده است.
- سالانه میلیونها نفر بر اثر آسیبهای ناشی از هوای آلوده، جان خود را از دست
میدهند و بیماریهای پوستی و تنفسی رو به افزایش است.
- اگر انتشار گازهای گلخانهای با همین سرعت افزایش یابد به زودی سطح این گازها به دو برابر پیش از دوران صنعتی شدن میرسد، یعنی به جای کاهش 50 درصدی،
50 درصد افزایش مییابد و حیات طبیعی را با چالش جدی مواجه مینماید.
عالیجنابان
با شنیدن این مطالب، هم اینک گزارههای مشابه و مرتبطِ متعددی در ذهن شما تداعی شده است، اما سئوال این است که علت چیست ؟
پاسخ اولیه این است که علت، افزایش مصرف سوخت فسیلی و دخالت گسترده و مخرب در طبیعت است.
اما سئوال اصلی و جدی تر آن است که عامل تشدید تمایل به مصرف سوخت فسیلی و دخالت در طبیعت کدام است.
میخواهم پاسخ این سئوال را در دو سطح تحلیل نمایم.
سطح الف: مبنایی و کلان
آیا پدیده تغییر آب و هوا تنها یک مشکل زیست محیطی است یا قبل از آن یک موضوع فرهنگی، رفتاری و اقتصادی میباشد.
با نگاهی به تحولات فکری و اجتماعی در حداقل دو قرن گذشته شاهد حاکمیت مادیگرایی بر اندیشه و رفتار و مناسبات حاکم بر بخشهای وسیعی از جهان هستیم.
حیات نظام سرمایه داری، وابسته به توسعه شدید مصرف کالا و دخالتهای گسترده در طبیعت است.
یک مسابقه بی امان در دامن زدن به مصرف برای افزایش درآمد کلان سرمایه داران در
جریان است.
برنامهریزی توسعه، مبتنی بر گسترش مصرف گرایی، طراحی و تبلیغ و در بخشهایی از جهان، مصرف گرایی به یک ارزش اجتماعی بدل شده است. تولید برای مصرف بیشتر و مصرف برای تولید بیشتر یک چرخه و فرایند پایان ناپذیر تخریبی است.
دیدید که با خلق حدود سی هزار میلیارد دلار دارائیهای کاغذی و غیرواقعی و دامن زدن به مصرف چه مشکلاتی را در بحران اقتصادی اخیر پدید آوردند.
بر اساس جهان بینی مادی، لذت و سود فردیِ حداکثری یک هدف استراتژیک و تغییر ناپذیر است.
توسعه مصرف، حذف رقبا و تسخیر بازارهای جهانی، انحصار در تولید فنآوریهای نوین و جلوگیری از خودکفایی ملتها از مظاهر همین تفکرند.
این اندیشه به این مقدار بسنده نمیکند بلکه دامن زدن به مسابقات تسلیحاتی و جنگ، تشدید مصرف سلاح و افزایش تقاضا برای خرید آن را نیز مباح میداند.
جز این است که همه اینها، محصول جهان بینی نظام سرمایه داری و اقتصاد لیبرالیستی و نیازمند مصرف هرچه بیشتر سوخت ارزان و تخریب طبیعت است.
ب: سطح سیاسی
دسترسی و شیوه استفاده از منابع انرژی دنیا یکی از عوامل مهم جنگها و کشمکشهای بینالمللی بوده و انرژی همواره یک موضوع امنیتی و سیاسی بوده است.
انرژی و نفت به مدت یک قرن مولفه اساسی و راهبردی سیاستهای امنیتی و خارجی دولت امریکا را شکل داده، همانگونه که برای امپراطوریهای قبل از آن همین نقش را ایفا کرده، است. در این مدت مناطق نفت خیز جهان همواره آماج جنگها و لشگرکشیها به منظور سلطه بر منابع انرژی بودهاند.
لطفاً توجه کنید؛
امریکا با کمتر از 5% جمعیت جهان، 25% از نفت و انرژی و بیش از 18% از چوب و حدود 14% آب دنیا را مصرف میکند و حدود 40% خودروهای جهان در آن کشور در حرکتند. این دولت معادل اکثریت کشورهای جهان بودجه نظامی و در تمام نقاط درگیری و جنگ، حضور فعال دارد.
کشورهای مشهور به پیشرفته صنعتی با حدود 20% از جمعیت جهان 85% انرژی را مصرف و به تبع آن بیشترین آلودگی را منتشر مینمایند.
معلوم نیست اگر دیگران نیز از رفتار این کشورها تبعیت نمایند چه اتفاقی رخ خواهد داد.
دولتمردان امریکایی و دوستانشان با تاکید بر توسعه تولید سوخت فسیلی، با روشهای زورمدارانه از گسترش فنآوریهای جدید در استفاده از منابع انرژیهای تجدید شونده و پاک
ممانعت مینمایند. همزمان با امتناع از پذیرش تعهدات بینالمللی و با وعدههای بدون پشتوانه مانع از تحقق یک عزم جهانی برای کنترل نشر آلودگیها میشوند.
معلوم است که وضعیت موجود آب و هوا ناشی از اندیشه، رفتار خودخواهانه و خودبرتر بینی تعدادی از دولتها و زیاده طلبانی است که به دنبال منافع حداکثری و تسلط بر ثروتهای جهان، بدون توجه به پیامدهای آن، هستند.
ادامه وضع موجود ناممکن است و به انهدام حیات بشری منجر خواهد شد.
دوستان و همکاران
اینک سئوال این است که راه حل چیست ؟
بر اساس آنچه ذکر شد معلوم است که راه حل اصلی و کلیدی بازگشت به ارزشهای انسانی و الهی است.
خداوند انسان را عزیز داشت و اکرام فرمود. برای او خیر، نیکی، رشد و کمال را پسندید. حقوقی برای او قرارداد و او را به یکتاپرستی و توجه به حق و عدالت دعوت فرمود و رضایت نداد که تبعیض و بیعدالتی حاکم شود.
خداوند از انسانها خواسته است به حقوق یکدیگر احترام بگذارند، به یکدیگر عشق و محبت بورزند، در پیشرفت و تعالی یار و یاور هم باشند، شادی و غم و داشتههای خود را با هم تقسیم و در راه سعادت و رفاه دیگران فداکاری کنند. عدالت و انصاف را پایه رفتار خود با انسانها و طبیعت قرار دهند و از زیادهخواهی و برترجویی خودداری کنند.
خواسته است که شکر نعمتهای الهی از جمله مراتع، جنگلها، آبها و هوا را با استفاده صحیح از آنها به جا آورند و با اَعمال خود زمینه فساد و تباهیِ خشکیها و دریاها را فراهم نکنند.
اگر چنین جهانبینی و معرفتی که توسط پیامبران الهی به بشریت عرضه شده است مبنای زندگی قرار گیرد بدون تردید تخریب محیط زیست مهار خواهد شد و زمین فرصت مییابد تا خود را بازسازی و شرایط مناسبتری را برای ادامه حیات فراهم نماید.
بر همین اساس پیشنهاد مینماید:
1- کارگروهی متشکل از اندیشمندان دلسوز بشریت از کشورهای داوطلب، در بازه زمانی معین و از منظر جهانبینی الهی و انسانی که اکثریت مردم جهان به آن معتقدند، معیارهای سعادت بشر و جامعه بشری را استخراج و در اختیار همگان قرار دهند.
- میتوان با اصلاح معیارها، مصرف را متعادل نمود و برخورداری عمومی در سطح جهان را به صورت عادلانه توزیع کرد.
- میتوان جامعه سعادتمندی را برپا کرد که در عین برخورداری مناسب و عادلانه، زندگی در فضایی صمیمی جریان داشته باشد و مسابقه برتری جویی به مسابقه مهرورزی تبدیل و مصرف در حد ضرورت کنترل گردد.
2- نظام اقتصادی نوین مبتنی بر موارد پیش گفته و بر پایه عدالت و کرامت انسانها تعریف و سازماندهی گردد. الگوی تولید متکی بر نیاز واقعی و نه برای توسعه مصرف تدوین و ارائه گردد.
3- کشورهای صنعتی مشهور به پیشرفته، تعهدات بین المللی را بپذیرند و همزمان سازوکار روشن و کارسازی برای مهار دولتها و بخشهای اقتصادی متمرد، از جمله الزام به پرداخت جریمه به کشورهای خسارت دیده، پیشبینی و اعمال شود.
4- نقل است که بیش از 250 میلیارد دلار در لشگرکشی به افغانستان و حدود 1000 میلیارد دلار در جنگ عراق هزینه شده است.
آیا با هزینه 50 میلیارد دلار در زیرساختها و توسعه اقتصادی، افغانستان به یک کشور آباد تبدیل نمیگردید و با هزینه 200 میلیارد دلار در توسعه فنآوریهای جدید و استفاده مناسب از انرژی فسیلی، سطح آلایندهها به قبل از دوره صنعتی برنمیگشت. در حالی که انتشار گازهای گلخانهای، هزاران برابر بیش از تروریستها که منفورترین موجوداتند، موجب کشتار بیسروصدای انسانها میشود، آیا همه اهداف کنوانسیون با مصرف کمتر از نیمی از بودجه نظامی دولت امریکا محقق نمیشود. آیا بهتر نیست بخشی از اعتبارات نظامی کشورهای اصلی پیوست یک به ارتقاء رفاه مردم و کاهش آلودگیها اختصاص یابد.
5- با ترک نگاه سودمدار و انحصار طلب، فنآوریهای نوین برای متنوع کردن منابع انرژی و همچنین استفاده از منابع پاک و تجدید پذیر مانند باد، خورشید، امواج دریا، حرارت زمین و انرژی هستهای به صورت ارزان در دسترس همه کشورها قرار گیرد تا مجبور به استفاده کم بهره و در عین حال گسترده از منابع فسیلی نشوند.
6- جهت اجرای هرچه بهتر تامین بودجه و اهداف بلند مدت کنوانسیون، کشورها متناسب با ایجاد آلودگی در گذشته، در صندوق تسهیلات جهانی محیط زیست متعهد شوند و منابع صندوق، با سازوکار عادلانه و خارج از سلطه آلوده کنندگان اصلی، توزیع گردد.
آیا بهتر نیست با خلع سلاح عمومی هزینه تولید و نگهداری سلاحهای هسته ای صرف توسعه فنآوریهای نوین و رفاه و رفع فقر شود.
7- پیشنهاد میشود سال 2011 "سال اصلاح الگوی مصرف و کاهش آلودگی در جهان " اعلام و برای توسعه فرهنگ قناعت انسانی برنامه ریزی گردد.
عالیجنابان، خانمها و آقایان
جمهوری اسلامی ایران در اصل پنجاهم قانون اساسی خود وظیفه حفاظت از محیط زیست را برگرفته از آموزههای قرآنی و ارزشهای الهی دانسته و آن را یک وظیفه همگانی اعلام کرده است و در این راستا دولت به برنامه ریزیهای زیر توجه داشته است:
1- کاهش در مصرف انرژی از طریق ارتقاء استانداردها در صنایع و تولیدات، مدیریت مصرف و حذف یارانههای انرژی در یک برنامه معین و زمانبندی شده.
2- گاز سوز کردن وسیع خودروها، صنایع و نیروگاهها
3- ایجاد دسترسی به گاز طبیعی برای بیش از 90% شهرها و بسیاری از روستاها
4- مطالعه گسترده برای استفاده از انرژیهای پاک از جمله بادی و خورشیدی و همچنین برنامهریزی برای تولید سوخت هستهای و 20 هزار مگاوات برق هستهای
جمهوری اسلامی ایران ضمن حمایت از پروتکل کیوتو و تقویت آن آمادگی خود را برای ادامه همکاریها به خصوص در زمینه استفاده مطلوب از منابع انرژی، بومی سازی فنآوریهای زیست محیطی، متناسب با حمایت مالی و تکنولوژیکی مکانیزم توسعه پاک با تور فراگیری و یا بصورت دوجانبه اعلام مینماید و آماده است نتایج تحقیقات و تجربیات خود در استفاده از انرژیهای پاک را در اختیار سایر کشورها قرار دهد. در این راستا پیشنهاد تشکیل بانک یا مرکز تکنولوژی برای انتقال به کشورهای گروه 77 و چین تحت نظر دبیرخانه کنوانسیون را تسلیم میدارد.
امیدوارم با مسئولیت پذیری دولتهایی که مسبب وضع امروز هستند و با همکاری همگان، این نشست تاریخی و مهم بتواند به توافقات و سازنده نائل آید و پاسخ مناسبی به مطالبات گسترده ملل و جوامع ارائه نماید.
با تقدیر از همه دوستداران طبیعت و حیات انسانی و گروههای مردمی که با سخنرانیها و تجمعات و روشنگریهای خود موجب تحریک حساسیت مثبت نسبت به ضرورت صیانت از محیط زیست شدهاند، از خداوند بزرگ، توفیق همگان در خدمت به بشریت، احیای ارزشهای الهی و انسانی، استقرار عدالت و پاکی و حفظ محیط زیست جهانی که تحت رهبری صالحان و انسان کامل امکان پذیر خواهد شد را مسئلت دارم.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
منبع:اقتدارملی
حمایت محکم رییس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از مقام معظم رهبری
آیت الله یزدی: به هاشمی گفتم چکاره مملکتید که کمیته صیانت از آراء درست کرده اید؟
در زمان ریاست بنده در قوه قضائیه دخترش پرونده داشت و به بنده میگفت پرونده را ببندم، من میگفتم که بگو بیاید دادگاه و من پرونده را بررسی کنم، چگونه شما میخواهید پرونده را ببندید در حالی که قوه قضائیه را قبول ندارید و دختر شما در دادگاه حاضر نمیشود، در این نظام روحانی داشتیم که حکم اعدام پسر خود را به خاطر اسلام صادر کرد، کسی که حکم اعدام پسر خود را در اسلام امضا کند، به آیات اسلام عمل کرده است. زن و بچه نباید از اسلام مهمتر باشد. آقای هاشمی گفتهاند که مهدی ما هیچ مشکلی ندارد و برای بازرسی دانشگاه آزاد رفته است و در جای دیگر میگوید برای کسب مدرک دکترای خود رفته است و وقتی صحبت پرونده میشود، میگوید مشکلی ندارد و هر دادگاهی بگوید میآید ولی صحبتهای رئیس قوه قضائیه اینگونه نیست... نظام آنقدر محکم است که اگر در برابرش بایستید، بیشتر به عقب رانده خواهید شد...
رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم گفت: به ولایت نزدیک شوید، اگر بیایید رهبری استقبال میکند، چند بار ایشان در صحبتهایشان از توبه کردن افراد صحبت کردند، رهبری در صحبتهای خود حجت را تمام کردند.
آیتالله شیخ محمد یزدی ظهر امروز در دیدار با مدیران گروه تبلیغی اعزام مبلغ سازمان اوقاف و امور خیریه کشور با بیان اینکه همه چهره سران فتنه را شناختهاند، اظهار داشت: من ناراحتم، شخصیتی که لباس روحانیت بر تن دارد، امروز به عنوان یک جوک در جامعه مطرح شده است و به او شیخ اصلاحات هم میگویند، چه کسی این شخصیت را تزلزل داده است، در همین سفر اخیر وی به قم اگر از او مراقبت نمیشد معلوم نبود چه اتفاقی برایش میافتاد.
از مرکب شیطان پیاده شوید
وی با بیان اینکه مردم برای حفظ دین قیام کردند، تصریح کرد: آقای موسوی چه افتخاری به همراه دارد، در دوران نخست وزیری همه میدانند که چه فکری داشت، من در مجمع تشخیص مصلحت به آقای موسوی گفتم، شما در روز قیامت چه پاسخی خواهید داشت که شورای نگهبان را اینگونه متهم میکنید، البته هر وقت که من و امثال من در جلسه حضور نداریم، این آقایان حرف میزنند و در جلساتی که ما هستیم هیچ نمیگویند، من به آنها میگویم که از مرکب شیطان پیاده شوید و علیه اسلام کاری نکنید.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه آقای هاشمی را ما میشناسیم و خدمات بسیار خوبی انجام داده است، بیان داشت: خدا عاقبت ما را ختم به خیر کند، در فراز و نشیب زندگی همه جا خطر در کمین ما است، اگر به خدا پناه نبریم، لغزش به سراغ ما خواهد آمد.
وی ادامه داد: من در آخرین برخورد با وی گفتم میخواهم بدون تعارف بگویم، شما با رهبر فاصله گرفتهاید، امروز شایسته نیست این وضعیت را داشته باشید، ما در تاریخ انقلاب دیدیم کسانی که قبل از انقلاب مقامات عالیه داشتند و امروز به عنوان منافق در جامعه زندگی میکنند و اخیرا هم جایزه حقوق بشر به آن تقدیم شد، این عبرت نیست برای شما، آقای هاشمی پاسخ داد که من ادبیات شما را قبول ندارم ولی شاید با ادبیات خودم یک چیزی بگویم.
ناطقین خبرگان از هاشمی خواستند فاصله اش را کم کند
آیتالله یزدی گفت: تمام کسانی که در نطق پیش از دستور اجلاس اخیر وقت گرفتند، گفتند آقای هاشمی این فاصله را کم کنید و من شخصا چند بار درباره وی با رهبر معظم انقلاب صحبت کردم، متاسفانه نماز جمعهای که خواندند همه یادشان است و در آخر نماز با تردیدی که مطرح کردند، تمام زحماتی که رهبری کشیده بودند را خنثی کردند، چه تردیدی وجود دارد، کسی که ما دعوت کردیم تا در شورای نگهبان حاضر شود و شبهاتی که دارد را مطرح کند و حرفهای خود را بزند و او حاضر نشد و فقط آقای محسن رضایی آمد.
وی ادامه داد: آقای هاشمی از شما میپرسم، شما چکاره بودید که کمیته نظارت بر آرا مردم را تشکیل دادید، شما رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام هستید و باید به وظیفه خود عمل کنیم.
آقای هاشمی تقابل ایجاد می کند
آیتالله یزدی تصریح کرد: همین الان هم که وی سکوت کرده بودند و همه دوستداران نظام به وی توصیه کردند این فاصله را کم کند، رهبر معظم انقلاب هم گفتند که با دفع مخالفم ولی برخیها دوست دارند که دفع شوند، آقای هاشمی سکوت را شکستند و در مشهد سخنرانی کردند، میگوید که حکومت سپاه و بسیج دارد و این طرفیها دانشگاه، اساتید و نخبه دارند.
وی اضافه کرد: شما دارید بین سپاه، بسیج، دانشگاه و اساتید تقابل ایجاد میکنید، در حالی که در سپاه دانشگاه و دانشجو وجود دارد، اختراعاتی که در نیروهای مسلح ما صورت میگیرد، ریشه دانشگاهی دارد، این چه تعبیریست که شما میکنید.
هاشمی در زمان ریاست بنده در قوه قضاییه گفت پرونده دخترش را ببندم
وی ادامه داد: در زمان ریاست بنده در قوه قضائیه دخترش پرونده داشت و به بنده میگفت پرونده را ببندم، من میگفتم که بگو بیاید دادگاه و من پرونده را بررسی کنم، چگونه شما میخواهید پرونده را ببندید در حالی که قوه قضائیه را قبول ندارید و دختر شما در دادگاه حاضر نمیشود، در این نظام روحانی داشتیم که حکم اعدام پسر خود را به خاطر اسلام صادر کرد، کسی که حکم اعدام پسر خود را در اسلام امضا کند، به آیات اسلام عمل کرده است.
زن و بچه نباید از اسلام مهمتر باشد
آیتالله یزدی با بیان اینکه زن و بچه آدم نباید از اسلام مهمتر باشد، خاطرنشان کرد: آقای هاشمی گفتهاند که مهدی ما هیچ مشکلی ندارد و برای بازرسی دانشگاه آزاد رفته است و در جای دیگر میگوید برای کسب مدرک دکترای خود رفته است و وقتی صحبت پرونده میشود، میگوید مشکلی ندارد و هر دادگاهی بگوید میآید ولی صحبتهای رئیس قوه قضائیه اینگونه نیست.
آیا زندانیانی که خونریزی کرده و مسجد را به آتش کشیده اند،باید آزاد شوند
وی با بیان اینکه آقای هاشمی گفتهاند که زندانیانی که دستگیر شدهاند آزاد شوند، یادآور شد: زندانیانی که در جمعشان یا به خاطر آنها مسجدی آتش کشیده شده است، خون مردم بیگناه ریخته شده است، باید آزاد باشند و هرچه میخواهند بگویند.
رهبری حجت را تمام کردند
وی با بیان اینکه آقای هاشمی فاصله خود را با رهبری کم کنید، تصریح کرد: با ولایت نزدیک شوید، اگر بیایید رهبری استقبال میکند، چند بار ایشان در صحبتهایشان از توبه کردن افراد صحبت کردهاند، رهبری در صحبتهای خود حجت را تمام کردند، هم برای سران فتنه، کسانی که در دام فتنه افتادهاند و هم برای مسئولان، طلبهها و مراجع تقلید، نظام آنقدر محکم است که اگر در برابرش بایستید، بیشتر به عقب رانده خواهید شد.
در ابتدای این دیدار رئیس مرکز اعزام مبلغ سازمان اوقاف و امور خیریه کشورگزارشی از عملکرد این مرکز ارائه کرد.
نامه مجمع دانشجویان حزبالله دانشگاه علم و صنعت به سیدحسن خمینی
مجمع دانشجویان حزبالله دانشگاه علم و صنعت ایران به حجتالاسلام سیدحسن خمینی، مسوول موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) نامه نوشت.
به گزارش گروه دریافت خبر خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در این نامه آمده است:
جناب آقای حجتالاسلام سید حسن خمینی
مسوول محترم موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)
با سلام و عرض احترام؛
همانگونه که مستحضرید جامعه دانشگاهی کشور در مقاطع مختلف تاریخ انقلاب اسلامی، همواره بر تبیین و پیروی از خط امام خمینی تاکید داشته است. در روزهای گذشته هم مظهری از تعصب مقدس دانشجویان نسبت به راه امام خمینی(ره) در سراسر کشور جلوه گر شده است. حال با توجه به موضعگیریها و عدم موضعگیریهای برخی مسوولان و جملاتی که این روزها به درست و غلط از امام نقل شده است این سوال مطرح میشود که آیا آن موسسه محترم همچنان جملات ذیل را که در صحیفه امام ـ این مرجع جامع سخنان امام خمینی ـ درج شده است، کما فی السابق معتبر می داند و یا خیر؟!
پاسخگویی جنابعالی در این خصوص موجب می شود تا هرگونه ابهام پیرامون گفتمان امام، رفع شده و صحیفه امام خمینی همچنان بعنوان مرجعی جهت حل اختلافات و قضاوت درباره میزان قرابت افراد و جریانها به امام خمینی شناخته شود.
همچنین خواهشمند است در صورتی که آن موسسه، جملات ذیل را از درجه اعتبار ساقط میداند اعلام رسمی نمایید تا ما نیز تکلیف خود را بدانیم.
*آغوش کشور و انقلاب همیشه براى پذیرفتن همه کسانى که قصد خدمت و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده است ولى نه به قیمت طلبکارى آنان از همه اصول، که چرا مرگ بر آمریکا گفتید! چرا جنگ کردید! چرا نسبت به منافقین و ضدانقلابیون حکم خدا را جارى مىکنید؟ چرا شعار نه شرقى و نه غربى دادهاید؟ چرا لانه جاسوسى را اشغال کردهایم و صدها چراى دیگر.
صحیفه امام جلد21 ص286
* خوشحالی من روزی است که به زاغهنشینان عنایت شود (همان ج 11 صفحه 248)
* ما درصدد خشکانیدن ریشههاى فاسد صهیونیزم، سرمایهدارى و کمونیزم در جهان هستیم. ما تصمیم گرفتهایم، به لطف و عنایت خداوند بزرگ، نظامهایى را که بر این سه پایه استوار گردیدهاند نابود کنیم؛ و نظام اسلام رسول اللَّه صلى اللَّه علیه و آله و سلم- را در جهان استکبار ترویج نماییم و دیر یا زود ملتهاى دربند شاهد آن خواهند بود. ما با تمام وجود از گسترش باجخواهى و مصونیت کارگزاران آمریکایى، حتى اگر با مبارزه قهرآمیز هم شده باشد، جلوگیرى مىکنیم.
صحیفه امام، ج21، ص 82
* راهى جز مبارزه نمانده است، و باید چنگ و دندان ابرقدرتها و خصوصاً آمریکا را شکست، و الزاماً یکى از دو راه را انتخاب نمود: یا شهادت، یا پیروزى. که در مکتب ما هر دوى آنها پیروزى است. ج 21 ص 83
* جنگ ما جنگ عقیده است، و جغرافیا و مرز نمىشناسد و ما باید در جنگ اعتقادىمان بسیج بزرگ سربازان اسلام را در جهان به راه اندازیم.
صحیفه امام جلد 21 ص 87
* امروز جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استکبار و جنگ پابرهنهها و مرفهین بىدرد شروع شده است و من دست و بازوى همه عزیزانى که در سراسر جهان کولهبار مبارزه را بر دوش گرفتهاند و عزم جهاد در راه خدا و اعتلاى عزت مسلمین را نمودهاند، مىبوسم.
صحیفه امام جلد11 ص 85
* اگر بندبند استخوانهایمان را جدا سازند، اگر سرمان را بالاىدار برند، اگر زنده زنده در شعلههاى آتشمان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستىمان را در جلوى دیدگانمان به اسارت و غارت برند هرگز امان نامه کفر و شرک را امضا نمىکنیم.
صحیفه امام جلد11 ص 98
* خلاصه کلام اینکه ما باید بدون توجه به غرب حیلهگر و شرق متجاوز و فارغ از دیپلماسى حاکم بر جهان در صدد تحقق فقه عملى اسلام برآییم.
صحیفه امام جلد21 ص 292
* مسوولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست. انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمدارى حضرت حجت است ... مردم عزیز ایران باید سعى کنند که سختیها و فشارها را براى خدا پذیرا گردند تا مسئولان بالاى کشور به وظیفه اساسىشان که نشر اسلام در جهان است برسند و از آنان بخواهند که تنها برادرى و صمیمیت را در چارچوب مصلحت اسلام و مسلمین در نظر بگیرند.
صحیفه امام، جلد21، ص: 327
* نه از ارتباط با متجاوزان خشنود شوید و نه از قطع ارتباط با آنان رنجور، همیشه با بصیرت و با چشمانى باز به دشمنان خیره شوید و آنان را آرام نگذارید که اگر آرام گذارید، لحظهاى آرامتان نمىگذارند.
صحیفه نور، ج21، ص: 329
* سلمان رشدى اگر توبه کند و زاهد زمان هم گردد، بر هر مسلمان واجب است با جان و مال تمامى همّ خود را به کار گیرد تا او را به دَرک واصل گرداند.
صحیفه امام جلد 21 ص 269
* شما نترسید از این چهار نفر آدمى که نمىفهمند اسلام چه است؛ نمىفهمند فقیه چه است؛ نمىفهمند که ولایت فقیه یعنى چه. آنها خیال مىکنند که یک فاجعه به جامعه است! اینها اسلام را فاجعه مىدانند، نه ولایت فقیه را.
صحیفه امام جلد10 ص 221
* هر کس از هرجا صبح بلند میشود بگوید من شورای نگهبان را قبول ندارم ، من قانون اساسی را قبول ندارم ،من مجلس را قبول ندارم ، من رئیسجمهور را قبول ندارم ، من دولت را قبول ندارم. نه ! همه باید مقید به این باشید که قانون را بپذیرید ، ولو برخلاف رای شما باشد. باید بپذیرید، برای اینکه میزان اکثریت است ؛ و تشخیص شورای نگهبان که این مخالف قانون نیست و مخالف اسلام هم نیست ، میزان است که همه باید بپذیریم.
صحیفه امام جلد 14 صفحه 378
*البته همه مىدانیم که کشور ما در حال جنگ و انقلاب سختیها و مشکلاتى را تحمل کرده و کسى مدعى آن نیست که طبقات محروم و ضعیف و کم درآمد و خصوصاً اقشار کارمند و ادارى، در تنگناى مسائل اقتصادى نیستند؛ ولى آن چیزى که همه مردم ما فراتر از آن را فکر مىکنند مسئله حفظ اسلام و اصول انقلاب است. مردم ایران ثابت کردهاند که تحمل گرسنگى و تشنگى را دارند، ولى تحمل شکست انقلاب و ضربه به اصول آن را هرگز نخواهند داشت.
صحیفه امام، جلد21، ص: 86
*من بار دیگر از مسئولین بالاى نظام جمهورى اسلامى مىخواهم که از هیچ کس و از هیچ چیز جز خداى بزرگ نترسند و کمرها را ببندند و دست از مبارزه و جهاد علیه فساد و فحشاى سرمایه دارى غرب و پوچى و تجاوز کمونیزم نکشند که ما هنوز در قدمهاى اول مبارزه جهانى خود علیه غرب و شرقیم.
صحیفه امام، ج21، ص: 326
*مگر بیش از این است که ما ظاهراً از جهانخواران شکست مىخوریم و نابود مىشویم؟ مگر بیش از این است که ما را در دنیا به خشونت و تحجر معرفى مىکنند؟ مگر بیش از این است که با نفوذ ایادى قاتل و منحرف خود در محافل و منازل، عزت اسلام و مسلمین را پایکوب مىکنند؟ مگر بیش از این است که فرزندان عزیز اسلام ناب محمدى در سراسر جهان بر چوبههاىدار مىروند؟ مگر بیش از این است که زنان و فرزندان خردسال حزب اللَّه در جهان به اسارت گرفته مىشوند؟ بگذار دنیاى پست مادیت با ما چنین کند ولى ما به وظیفه اسلامى خود عمل کنیم.
صحیفه امام، ج21، ص: 328
بدینوسیله از شما مسوول محترم آن موسسه که وظیفه خطیر تنظیم و نشر آثار بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی را بر عهده دارد، میخواهیم ضمن بررسی این موارد جواب را به صورت مکتوب منتشر نمایید.
والعاقبه للمتقین
مجمع دانشجویان حزبالله دانشگاه علم و صنعت ایران
زمان ترخیص مازندران از بیمارستان مشخص نیست؟
نداشته های مازندران، اشتغال ندارد،توان اقتصادی ندارد ، طرح های کلان کشوری ندارد، کشاورزی مدرن ندارد ، صنعت پایدار ندارد ، گردشگری ندارد ،طرح جامع کار آمد ندارد،آزادراه ، بزرگراه ، جاده مناسب ندارد ، همدلی بین مدیران ندارد،آینده نگری ندارد و در هجوم داشته ها و نداشته ها مدیریت مطلوب ندارد.
کشور عزیر ایران اسلامی 30 استان دارد . تهران ، یزد ، اصفهان ، شیراز، آذربایجان غربی و شرقی ، خراسان رضوی ، جنوبی و شمالی و استانهای دیگر به علاوه مازندران که در این صف ایستاده و چون مازندران قد کوتاهی دارد خوب دیده نمی شود، همه آن را نمی بینند. شاید این کوتاه قدی به خاطر بیماری خاص ، سوء تغذیه ، ارثی و بسیاری از عوامل دیگر باشد که باید درمان شود. درمانی که بارها و بارها تصمیم گرفته شد اما انجام نشد.
شاید پزشک متخصص خوب پیدا نشد ، شاید هم مشکلات مالی ،شاید هم نداشتن پشتوانه قوی و حامی وشاید مازندران«بی کس و کار» باشد و بالاخره همه اینها دست به دست هم داد و امروز مازندران روی تخت بیمارستان با این همه ثروت و دارایی بستری است و حال و روز خوشی ندارد. هر چه فریاد می زنیم بیماری مازندران روز به روز عود می کند و از درمان خبری نیست.
استانهای دیگر که روز و روزگاری با سرطان بدبختی و فقر دست و پنجه نرم می کردند امروز سرحال و قبراق سرگرم فعالیت های کلان کشوری هستند ولی ما امور جاری استان را نمی توانیم رتق و فتق کنیم. اگر سری بر آمار و داشته های مازندران بزنیم نشان می دهد که ما چه داریم ولی کجا هستیم اما آنها چه داشتند و حالا کجا هستند.
مازندران آب دارد ، هوای خوب دارد ، خاک حاصلخیز دارد، معادن زیر زمینی دارد ، جاذبه های توریستی بی نظیر دارد، میراث فرهنگی و آثار تاریخی دارد ، دریا دارد ، نفت دارد ، گاز دارد ، مسافر فراوان دارد، مرکبات دارد ، برنج دارد ، مدیران با سابقه در سطح کلان کشوری دارد، نزدیکی به پایتخت دارد، نخبه علمی دارد ،افراد دلسوزکه بازی گرفته نمی شوند دارد ، هنرمند دارد ، ورزشکار در سطح ملی و جهانی دارد و با همه این ظرفیت های بی نظیر مشکلات طاقت فرسا و بیکاری هرچه بخواهی دارد
و حالا نداشته های مازندران، اشتغال ندارد،توان اقتصادی ندارد ، طرح های کلان کشوری ندارد، کشاورزی مدرن ندارد ، صنعت پایدار ندارد ، گردشگری ندارد ،طرح جامع کار آمد ندارد،آزادراه ، بزرگراه ، جاده مناسب ندارد ، همدلی بین مدیران ندارد،آینده نگری ندارد و در هجوم داشته ها و نداشته ها مدیریت مطلوب ندارد.
و در آخر چیز هایی که می تواند داشته باشد تا به مرز واقعی توسعه نه مرز غیر واقعی آماری نزدیک شود. با مدیریت صحیح و دلسوزانه می تواند مثل کشور های توسعه یافته که می بایست از آنها الگو بگیریم گردشگری که باید اولویت اول مازندران باشد همراه با طرح های توریستی در آمد زا داشته باشد. صنعت پایدار و مادر در 76 درصد بخش کوهستانی و مرتع نه در 24 در صد بخش جنگلی داشته باشد، کشاورزی مدرن همراه با سیاست های صنایع تبدیلی متناسب با منطقه داشته باشد، با اجرای طرح ساماندهی سواحل همراه با مدیریت یکپارچه، ساحلی زیبا بدون نوار ساحلی بدون استفاده و متروکه حتی یک متر، داشته
باشد.استخراج نفت و گاز در دریای خزر و احداث پالایشگاه که صحبتش هست ولی به عمل نرسید به همراه اشتغال ، اقتصاد و توسعه چشمگیر داشته باشد.
ثبت جهانی جنگل بی نظیر مازندران بوسیله مرکز جهانی یونسکو به منظور حفظ و نگهداری و جلوگیری از تخریب آن به عنوان ذخیره گاه جنگلی داشته باشد.شناسایی یکی از موارد توسعه مثلا گردشگری به عنوان شاخص ترین عنصر توسعه و تلاش در جهت رشد و بالندگی این عنصر به مراتب بیشتر از عناصر دیگر که مازندران به واسطه آن در کشور شناخته شود داشته باشد، با وجود ذخایر معادن عظیم ذغال در سوادکوه ، وجود ریل راه آهن ، نزدیکی به تهران و با توجه به نیاز کشور، صنایع بزرگ و مادر مثل کک سازی و فولاد که با حرفش قند در دل مردم سالها آب شده است داشته باشد و داشته های زیاددیگری که مازندران می تواند با همراهی و همدلی ، وجدان کاری ، یکدستی و یکپارچگی و مدیریت دلسوزانه داشته باشد. انشاءالله
روح الله عالی – خبرنگار وعضوشورای اسلامی شهر زیراب
منبع خبر:دریانیوز