انفجار بمب در میان عزاداران فاطمی دومین مسجد اصلی شیعیان زاهدان
انفجار بمبی قوی در میان عزاداران فاطمی در مسجد امام علیابن ابی طالب علیه السلام زاهدان باعث شهادت دهها تن از عزاداران شد.
به گزارش خبرنگار رجانیوز از زاهدان، این بمب قوی ساعت 19:30 روز پنجشنبه در میان عزاداران منفجر شد. هنوز گزارش دقیقی از تعداد شهدا و مجروحین این اقدام تروریستی خبری منتشر نشده است اما برخی شاهدان عینی از شهادت بیش از 40 نفر و مجروح شدن دهها تن دیگر خبر میدهند.
مسجد امام علیابن ابی طالب (ع) زاهدان پس از مسجد جامع این شهر دومین مسجد اصلی شیعیان است. این مسجد محل اصلی گردهماییهای شیعیان انقلابی این شهر میباشد. در زمان دفاع مقدس نیز این مسجد محل اعزام رزمندگان به جبههها بوده است.
صبح امروز حجتالاسلام رسایی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در این مسجد به حمایت از دکتر احمدینژاد سخنرانی کرده بود و حامیان دکتر احمدینژاد از این مسجد به عنوان یکی از پاتوقهای اصلی روشنگریهای خود استفاده میکردند. حدود 10 سال قبل نیز بمبی در این مسجد منفجر شده بود.
در حالی که پس از سفر رهبر انقلاب به کردستان و بیانات روشنگرانه ایشان درخصوص ریشههای تفرقهافکنی مزدوران میان شیعه و سنی، فضای همدلی بسیار مثبت شده بود، به نظر میرسد این اقدام تروریستی علیه عزاداران فاطمی در راستای ادامه تحرکات تفرقهافکنانه و خنثی کردن اثرات مثبت ایجاد شده باشد.
اخبار تکمیلی متعاقباً ارسال میشود
در بیانیه جامعه اسلامی دانشجویان مطرح شد؛
نگاه ابزاری به زن، چرا؟
پایگاه خبـری انصارنیوز
چه بد عرصهایست برای زنان این مرز و بوم که در تناقض حرفهای شما سرگردان شدهاند و نمیدانند این همه نگاه ابزاری به زنان برای چه؟ شعارهایی که این روزها در فضای انتخاباتی شنیده میشود حاکی از نگاه ابزاری به وجود زن و نادیده گرفتن جایگاه حقیقی زن در جامعه اسلامی است و در واقع وسیلهای برای جمعکردن آرای بیشتر است و این حاکی از آن است که برای برخی هدف وسیله را توجیه میکند.
جامعه اسلامی دانشجویان پیرامون سواستفادههای انتخاباتی از جایگاه زنان در چند روز گذشته بیانیهای صادر کرد که متن آن به شرح زیر است:
چه بد عرصهای است ایام انتخابات برای زنان این مرز و بوم
این نامه خطاب به همه نامزدهای محترم ریاستجمهوری مینویسیم و خواهشمندیم که بندهای آن را در سلوک تبلیغات و سخنان خود رعایت نمایند.
نامزدهای محترم در این عرصه که چشمها به شما دوخته شده است تا از کلام و مرام شما سیاستهای انقلاب و جمهوری اسلامی را جستوجو کنند و چه بد عرصهای است برای زنان این مرز و بوم که در تناقض حرفهای شما سرگردان شدهاند و نمیدانند این همه نگاه ابزاری به زنان برای چه؟ شعارهایی که این روزها در فضای انتخاباتی شنیده میشود حاکی از نگاه ابزاری به وجود زن و نادیده گرفتن جایگاه حقیقی زن در جامعه اسلامی است و در واقع وسیلهای برای جمعکردن آرای بیشتر است و این حاکی از آن است که برای برخی هدف وسیله را توجیه میکند.
در واقع مطرح کردن این مطلب بیپایه و اساس از نظر ما چیزی جز خودنمایی و جبران فرصتسوزیهای گذشته نیست. چرا برای زنان سهمبندی میکنید این نوع سهمبندی برای زنان چیزی جز نگاه مالکانه به جایگاههای مدیریتی را نشان نمیدهد در جایی که امام راحل زنان و مردان را در این انقلاب دارای سهم مساوی میدانند و انقلاب ما را مدیون زنان دانستهاند، شما را چه شده است که زنان را سوژه شانتاژ تبلیغات خود کردهاید و با وعدههای وزارتهای خاص با نگاهی غیراسلامی میخواهید به آنها ارج دهید.
زنان ما ثابت کردهاند در جایی که شرایط و زمینه مناسب جهت رشد و شکوفایی آنها تامین گردد به بالاترین رتبههای مدیریتی خواهند رسید و جایگزینی بخشنامهای بدون توجه به شایستهسالاری نه تنها هیچگاه خواست زنان توانمند نیست بلکه توهینی است به هویت انسانی آنها.
زنان ما از ابتدای شکلگیری انقلاب در جایگاههای حساسی توانمندی خود را نشان دادهاند و پس از 30 سال به برکت این انقلاب با ایجاد فضای مناسبتری جهت شکوفایی استعدادهای زنان مطمئنا بر توانایی آنان افزوده شده استفاطمه زهرا شهیده است
مردم با شعورند و دیندار
پایگاه خبـری انصارنیوز
فاطمه رجبی - روزنامه «کلمه» شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها را «رحلت» نوشته و تسلیت گفته است / از این روی رنگ سبز آنها را، رنگ لجنی خواندم که عین واقعیت است.
. امروز صبح یک روحانی عالیمقام دارای کرسی درس خارج در قم، زنگ زد و با صدایی که از شدت خشم و اندوه میلرزید گفت: روزنامه «کلمه» شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها را «رحلت» نوشته و تسلیت گفته است[؟!]
گفت: چرا «رحلت» و چرا «شهادت» نه! گفت: اگر امام بود از جماران یک بیانیه میداد و وضع این گروه را روشن میکرد. و گفت: ...
گفتم: کسانی که دل به آرای «وهابیون و وابستگان آنها» خوش کردهاند معلوم است که شهادت زهرای مرضیه سلام الله علیها را «رحلت» میخوانند و گفتم: فاطمه سلام الله علیها، نزد این سیاسیکاران اسلامستیز و مذهببرانداز چه معنایی دارد و چه جایگاهی؟! شیرین عبادی باشد، فرح پهلوی باشد یا... یک حرفی! اینها اسلامشان ابزاری است، ابزاری است برای کسب قدرت، و قدرتشان برای چپاول ثروت! همین.
2. گفتم: از این روی دیروز رنگ سبز آنها را که با آن مردم را، شعور مردم را، مقدسات مردم و ایمان مردم را، رنگ کردهاند، رنگ لجنی خواندم که عین واقعیت است. مردم اصفهان، پلیدترین افراد را در استقبال از نامزد سازمان نامشروع مجاهدین و حزب وابسته مشارکت دیدند که با این رنگ سبز، مسجد را آلوده کردهاند و پس از آن تا نیمههای شب در خیابانها پایکوبی نمودند.
استادیوم آزادی، همین رنگشدهها را دید که پرچمهای «یاحسین و یازهرا و محمد» را زیرانداز نمودند و احمدینژاد را به دلیل بردن نامهای پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله وسلم، فاطمه زهرا سلام الله علیها و امام عصر عجلالله تعالی فرجه الشریف، در سخنرانیهایش، «مرگباران» نمودند. در حضور فردی که غاصب لباس روحانیت و عامل اعمال خلاف شرع است. همان کسی که «اخلاق»، «دیانت»، و «معنویتش» شامل امریکا و اسرائیل میشود. و از گفتن «مرگ بر امریکا» دلش که مالامال از عشق به غرب است، به درد میآید و آن را ممنوع میکند!
3. رنگ لجنی امروز علامتی شده که تجمعکنندگان در پارکها و پایکوبیهای مختلط به صاحب آن رای میدهند. تکرار هاشمی 2005. و حضرت فاطمه سلامالله علیها، مظلومه شهیده، این انتخابات را مانند سرنوشت آنان در 84 خواهد کرد.
انشاء الله
انتظاری غیر از تخریب و عداوت نداریم دکتر الهام: احمدینژاد حلقه تنگ مدیریتی را شکست و خواب ماندگاری کسانی را که خواب صدارت و وزارت دهها ساله فرزندان خود را بر مسند وزراتخانهها میدیدند بر هم زد سخنگوی دولت نهم گفت: احمدینژاد 3میلیون بیکار را از دولت اصلاحات تحویل گرفت و اکنون از این رقم یک میلیوننفر شاغل هستند. غلامحسین الهام در جمع دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی کرمان اظهار داشت: شوراها و انجمنهای غیررسمی به دولتهای گذشته خط میدادند و دولت مجبور بود در مسیر این گروهها به خاطر سهمخواهی آنها پیش رود، اما اکنون با شکستهشدن این انحصار دیگر دستی بر قدرت سلطه بر مردم ندارند. وی خاطرنشان کرد: حکوت طعمهای برای اندوختن ثروت نیست و منابع متعلق به مردم است، احمدینژاد حلقه تنگ مدیریتی را که عدهای برای خود درست کرده بودند، شکست و باز کرد و خواب ماندگاری کسانی را که خواب صدارت و وزارت دهها ساله فرزندان خود را بر مسند وزراتخانهها میدیدند بر هم زد و امروزه ظرفیتهای مدیریتی کشور گسترش داده شده و محدودیتی در آن نیست و همه مردم میتوانند با اتکا بر ظرفیتهای خود در مدیریت کشور سهیم شوند. وی افزود: سوم خرداد یکی از نقاط حساس و فداکاری در کشور است، ما که انقلاب را با همه زجرهایی که گذشتگان برای آن کشیدهاند به ارث بردهایم و در برابر آن مسؤول هستیم و اکنون پس از سالها سختی برای تداوم انقلاب فرصتهای حساس بسیاری داریم که پیش روی ملت قرار دارند و انتخابات یکی از این فرصتها است. وی ادامه داد: انتخابات تداوم ارزشهای انقلاب است و آزادی با این انقلاب میسر شده و ارزیابی مطالبات انقلاب در انتخابات رقم میخورد و انقلاب اسلامی یک گام بلند را در نگرش نو به موازنه جهان با انتخابات برداشت ما امروز میراثدار حرکت بزرگی هستیم که آرمان خیلی از انسانها است. وزیر دادگستری تصریح کرد: آینده مطلوب با انتخابات رقم میخورد، نگرش ما به انتخابات در درون برای مستحکم کردن اساس انقلاب و آرمانهای آن و برآوردن مطالبات مردم است و نگرش بیرونی به آن برای از بین بردن اساس انقلاب توسط دشمنان است و سوم تیر سال 1384 بازنگری در رجعت به اصول انقلاب بود، زیرا در مسیر انقلاب دچار انحراف شده بود و مردم را با وضعیتی مواجه کرد که مطالبات خود را با گفتمان امام راحل مطابق ندیدند. وی گفت: مردم بازنگری مدیریت کشور را در انتخابات ضروری و مهم دانستند چون نگرشها، دیدگاهها، گفتمان، اهداف جامعه و دولتمردان، با اهداف امام راحل در طول تاریخ انقلاب تغییر کرده بود که مهمترین آن عدالتخواهی بود که باید در انقلاب متجلی میشد و این بود که ضرورت تغییر در جامعه احساس شد و مردم با انتخابات بزرگ در سال 1384 این خواسته خود را عملی کردند. وی افزود: مسیر نظام در حال پیشرفت به سلطنت موروثی بود و رهبری چند سال قبل که عدهای میخواستند، دانشجو و مردم را از جریانات سیاسی خارج کنند، ایستاد و گفت که این موضع بسیار خطرناک و فسادآوری است و موجب میشود که مطالبات مردم نابود و قدرت دست یک عده بیفتد و خارج کردن مردم از جریانات سیاسی، مستقیم وارد شدن در فساد و انحصارطلبی است و این یعنی ایجاد حجاب در بین مردم و مسؤولان کشور. الهام با اشاره به اینکه روحیه ثروت و خانوادهپرستی در نظام، مسؤولان را از مسیر خدمتگزاری منحرف میکند، خاطرنشان کرد: عدم تعلق به قدرت مهمترین ظرفیتی است که حکومت را از فساد جدا میکند که این گفتمان رهبری و امام راحل است. وی افزود: بنگاههای زودبازده اقتصادی، کشور را از انحصار عدهای خاص بیرون آورد و همه مردم به منابع مالی و اقتصادی دسترسی پیدا کردند و همین حمایت و استقبال مردم از این روند بود که موجب شد، انحصار اقتصادی و چنبره مخوف و مافیایی حاکم بر آن شکسته شود و سرمایه به بدنه کشور تزریق شود. وی افزود: در این زمینه 80 درصد منابع به سمت خاصی میرفت و احمدینژاد 3 میلیون بیکار را از دولت اصلاحات تحویل گرفت و اکنون از این رقم یک میلیون نفر شاغل هستند که حرکتهای احمدینژاد در مسیر گفتمان امام راحل منجر به این تغییر شده است. الهام اظهار داشت: چند کار مهم انجام شده، اول اینکه ساختار اداری کشور تغییر کرده که دولت بتواند پرشتاب به سوی اهداف گامهای بلند و محکمی بردارد و تامین مسکن برای همگان در کشور با طرح مسکن مهر محقق شده است و برداشتن قیمت از روی زمین که مهمترین موضوع کسب در آمد، مافیا از این مسیر بود و سفرهای استانی که در راستای اصل 48 بوده تا با شناسایی ظرفیتهای هر استان سرمایهها به سمت و سوی مردم سرازیر شود. وی خاطرنشان کرد: عدالت با گوشت و خون مردم عجین شده و به خاطر آن زیر تانک رفتند و در برابر گلوله دشمنان سینه سپر کردند و هرگز از عدالت نگذشتند، احمدینژاد در طول چهار سال از ایران یک قدرت هستهای به وجود آورد و در طول دو سال گذشته کشور را به قدرت فضایی تبدیل کرد و هزینه این عزت، سرفرازی ملت ایران در جهان است و هر ایرانی در هر گوشه از جهان به ایرانی بودن و هویت خود میبالد و افتخار میکند و در کنار آن مظلومان جهان هم احساس وجود میکنند. وی گفت: فضای تحریم حاکم برکشور شکسته شد و عمق خاکریز دشمن به دانشگاه کلمبیا رفت، دیروز در خانه با دشمن میجنگیدیم و امروز در خاک دشمن با هوش، ذکاوت، عقل و اندیشه میجنگیم و احمدینژاد دستهای بسته دانشمندان جوان ایرانی که گوشه خانهها نشسته بودند را آزاد کرد. الهام افزود: دستاورد دولت نهم انرژی هستهای و آزادسازی مغزها است و ما انتظاری غیر از تخریب و عداوت از دشمنان نداریم و میدانیم که آنها تکریم و احترام نمیکنند، توانستن الگوی ملتها شده و ما توانستیم و همیشه با کسانی که هویت ما را نشانه گیرند، در جنگ هستیم. پایگاه خبـری انصارنیوز
شهادت مظلومانه بی بی دو عالم حضرت فاطمه زهرا بر همه گان تسلیت باد
کروبی: به تمام شعارهایم عمل میکنم
کروبی در ادامه عنوان کرد: اندیشهای وجود دارد که به جمهوریت اسلامی اهمیت نمیدهد و رای برای آن ملاک و مهم نیست و از هر ابزاری استفاده میکند تا جمهوریت اسلامی را زیر سوال ببرد؛ اما اراده مردم است که شخص رئیس جمهور را انتخاب میکند .
حجتالاسلام والمسلمین مهدی کروبی در جمع مردم الیگودرز گفت : وارد میدان شدهام و خود را برای بدترین و سختترین شرایط آماده کردهام .
به گزارش ایسنا، کاندیدای دهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری با بیان این مطلب افزود: برای دفاع از حقوق مردم ، انقلاب ، امام ، شهدا و دفاع از چارچوب قانون اساسی بر اساس دیدگاه کسانی که آن را وضع کردهاند، آمدهام.
دبیرکل حزب اعتماد ملی با بیان اینکه برای عزت و عظمت ایران سربلند آمادهام و قدرت دست و پنجه نرم کردن با مشکلات را دارم، خود را نیازمند رای مردم دانست و بیان داشت: اگر در انتخابات موفق شوم به تمام شعارهایم عمل خواهم کرد و در غیر این صورت خدا را شاکرم و تا پایان عمر برای منافع ملی و عظمت ایران که حاصل خون فرزندان این مرز وبوم است تلاش میکنم .
کروبی در ادامه عنوان کرد: اندیشهای وجود دارد که به جمهوریت اسلامی اهمیت نمیدهد و رای برای آن ملاک و مهم نیست و از هر ابزاری استفاده میکند تا جمهوریت اسلامی را زیر سوال ببرد؛ اما اراده مردم است که شخص رئیس جمهور را انتخاب میکند .
وی با بیان اینکه عدهای دیگر میگویند رای مشورتی و مصلحتی بوده و چیز مهمی نیست، گفت : یک اندیشه دیگری هست و آن هم اندیشه امام و کسانی که مبارزه کرده، عزت به بار آوردهاند و میگویند رای میزان است و مسئولین باید با رای این مردم انتخاب شوند .
کروبی با بیان این مطلب که شما در 22 خرداد حرکت حساسی را انجام خواهید داد، اظهارداشت : اندیشه عده زیادی در جامعه این است که به رای اهمیت میدهند؛ تصمیم نهایی با مردم بوده و آنها بودند که حماسه دوم خرداد، سوم خرداد و پانزده خرداد را آفریدند .
دبیر کل حزب اعتماد ملی بیان داشت : شما وضع سیاسی و اقتصادی کشور را میدانید، مردم در 22 خرداد در کنار صندوقهای رای حاضر میشوند و رسانهها باید خبرهای مربوط به حضور حداکثری آنها را انعکاس دهند ؛ حضور حداکثری مردم باعث میشود تا برخی به کما روند .
کروبی با بیان اینکه ما مشکلات زیادی داریم، دستمان خالی است و کسانیکه در مقابل ما قرار گرفته در قله قرار دارند و ما در دشتیم، گفت: من از حقوق و آزادی مردم دفاع خواهم کرد و برای گرانی، تورم و رکود برنامه دارم.
وی در پایان افزود : از همشهریان خود و همه میخواهم با رای دادن از سرزمین خود دفاع کنند .
خبرسازی سایت ضد احمدینژاد نتیجهی عکس داد
شکست نهایی رؤیای ناشیانه تقابل دولت و روحانیت
رؤیای تقابل دولت و روحانیت همان چیزی بود که مخالفان دولت شب و روز بر طبل آن می کوبیدند تا روزی از این خیال موهوم واقعیتی بسازند؛ این همه البته راه به جایی نبرد و جز روسیاهی برای بانیان آن چیزی بر جای نگذاشت. تقابل آفرینی ها به جعل خبر در خصوص شرکت احمدینژاد در افتتاحیه بازیهای آسیایی دوحه و... ختم نشد. سرمقاله نویس شهروند نیز به میدان آمد و رسما مدعی شد: «دولت دکتر محمود احمدینژاد دورترین دولت تاریخ جمهوری اسلامی نسبت به نهاد روحانیت است.» او نوشت چون احمدینژاد از خانواده مرجعیت نیست و پدر یا اجداد او از علمای بزرگ نبوده اند، دولت از روحانیت دور افتاده است!
به گزارش رجانیوز، در این سیر فضا سازی ها بود که کم کم بازار انتخابات گرم شد و داعیه داران این میدان کوشیدند تا با اعمال برخی فشارها و فضاسازی ها از آنچه که تأخیر در اظهارنظر رسمی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و جامعه روحانیت مبارز در حمایت از کاندیداتوری دکتر احمدینژاد میخواندند، سوءاستفاده کنند. حتی مسیح مهاجری مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی خواستار رد صلاحیت احمدینژاد شد.
با این همه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که در انتخابات 84 علیرغم کاندیداتوری احمدینژاد از هیچ کاندیدایی حمایت نکرده بود، و تنها 24 تن از اعضای آن در بیانیه ای جداگانه اعلام حمایت رسمی خود از کاندیداتوری هاشمی رفسنجانی را اعلام کرده بودند، این بار حمایت اکثریت اعضای خود از احمدینژاد را رسماً اعلام کرد. این همه در حالی بود که رقیب انتخاباتی گذشته احمدینژاد هم چنان در صحنه انتخابات و در تقابل با دولت نقش آفرینی می کرد.
حمایت قاطع 31 نفر از اعضای جامعه مدرسین البته برای مخالفین دولت قابل پذیرفتن نبود. این حمایت برای برخی آنقدر سنگین بود که به ناچار به جعل خبر از آیتالله فاضل لنکرانی که نزدیک به 2 سال است چشم از جهان فرو بسته اند نیز روی آوردند.
روزنامه اعتمادملی وابسته به رقیب انتخاباتی دکتر احمدینژاد مدعی شد آیتالله فاضل لنکرانی در جلسه اخیر جامعه مدرسین جزو مخالفین حمایت از احمدینژاد بوده اند! این روزنامه اصلاح طلب نوشت: «آیتالله فاضللنکرانی که در این نشست مخالف حمایت جامعه مدرسین از احمدینژاد بود، بارها انتقادات خود از عملکرد دولت نهم را اعلام کرده است. وی یک سال پس از روی کار آمدن احمدینژاد خطاب به وی گفت: برای اینکه تشیع و اسلام محفوظ بماند باید اموری که در میان مردم از قداست مهمی برخوردار است، حفظ شود.»
این روزنامه همچنین مدعی شد شدیدترین انتقاد آیتالله فاضللنکرانی به اظهارات مشایی در مورد دوستی با مردم اسرائیل باز میگردد. این نوشته در حالی بود که انتقادات مطرح در خصوص مشایی مربوط به حدود 8 ماه گذشته است و آیتالله فاضل نزدیک به 2 سال است که دار فانی را وداع گفته اند!
روند خبرسازیها البته در همین جا هم متوقف نشد. سایت خبری نزدیک به یکی از آقازادهها ادعا کرد جمع زیادی از اعضای جامعه مدرسین با این اقدام مخالف بوده اند. این سایت حامی موسوی ذیل مطلبی با عنوان "چه کسانی با اعلام حمایت از احمدینژاد مخالف بودند؟" عکس و اسامی تعدادی از چهره های جامعه مدرسین را منتشر کرد و مدعی شد این افراد با حمایت احمدینژاد رسماً مخالفت کرده اند!
این سایت خبری نوشت: «در پی صدور بیانیه آیتالله محمد یزدی، رئیسجامعه مدرسین حوزه علمیه قم مبنی بر حمایت اکثریت اعضای این جامعه از محمود احمدینژاد در انتخابات ریاستجمهوری، خبرنگار "آینده" در قم، به فهرست علمای شاخص و برجسته جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که مخالف اعلام حمایت این جامعه از دکتر احمدینژاد بودهاند، دست یافت.»
به دنیال درج نام برخی چهره های جامعه مدرسین در این خبر جعلی، سیل بیانیه ها و تکذیبیه ها آغاز شد. دفتر جامعه مدرسین با انتشار اطلاعیه ای صحت گمانه زنی برخی سایت ها درباره انتشار فهرست مخالفان احمدینژاد در جامعه مدرسین را رد کرد. در این اطلاعیه آمده بود: «بهدنبال بیان نظر اکثر اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم توسط حضرت آیتالله یزدی ریاست محترم شورای عالی جامعه مدرسین مبنی بر حمایت از کاندیداتوری آقای دکتر محمود احمدینژاد در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اسلامی، اظهار نظرهای غیر کارشناسانه و گمانهزنیهای متعددی از سوی برخی رسانهها در این زمینه منتشر گردید که با کمال تأسف در مواردی کذب و حاکی از روش و منش غیر اخلاقی بود. بدینوسیله به اطلاع عموم میرساند که رأیگیری و اخذ نظرات در موضوع فوق مخفی و محرمانه صورت گرفته است و هرگونه اظهارنظر در این مورد غیر واقعی و بدون استناد و خلاف مقررات و عرف رسانهای میباشد.»
در عین حال آیت الله یزدی رأی جامعه مدرسین در حمایت از احمدینژاد را رأی اکثریت اعضای این نهاد دانست و گفت:«آنچه که در برخی رسانهها به نقل از افراد آگاه میزنند صحت ندارد؛ زیرا خود این افراد نا آگاه هستند و هرگز از رای افراد اطلاعی ندارند.»
وی همچنین افزود:«31 نفر از اعضای جامعه مدرسین که اکثریت اعضا را شامل میشود از آقای محمود احمدینژاد حمایت کردند و رای به وی را ترجیح دادند.»
در حالی که سایت خبری حامی میرحسین از آیت الله مکارم شیرازی با عنوان مخالف حمایت از کاندیدانوری احمدینژاد نام برده بود، دفتر ایشان نیز بیانیه ای منتشر کرد و نسبت به این ادعا واکنش نشان داد. در این بیانیه آمده است:«بارها این مطلب اعلام شده است که حضرت آیة الله مکارم شیرازی در عین احترام به تمام کاندیداهایی که از طرف شورای محترم نگهبان مورد قبول واقع شده اند از کاندیدای خاصی حمایت نمی کنند و اصولا شأن مرجعیت را این نمی دانند که به حمایت کاندیدای خاصی برخیزد. بنابراین آنچه در برخی از رسانه ها یا سایت های اینترنتی درباره نفی یا اثبات کاندیدایی از سوی ایشان آمده صحیح نیست. از خداوند بزرگ مسألت داریم که همه کاندیداهای محترم و علاقه مندان به ایشان حریم شرع و اخلاق را رعایت فرموده و انشاءالله انتخابات خوبی که مورد رضای پروردگار باشد داشته باشیم.»
آیت الله جوادی آملی از دیگر چهره های بود که به انتشار این خبر واکنش نشان داد. در بیانیه دفتر ایشان آمده است: «حضرت آیت الله جوادی آملی در خصوص نامزدهای محترم دهمین دوره ریاست جمهوری اثباتاً یا نفیاً نظری اعلام نفرمودند و همگان را برای حضور درکنار صندوقهای رأی تشویق نمودهاند.»
آیت الله مقتدایی نایب رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نیز فهرست منتشره در خصوص عدم حمایت اعضای جامعه مدرسین از احمدینژاد را تکذیب کرد. آیت الله مومن نیز با تکذیب برخی اخبار منتشر شده مبنی بر عدم حمایت وی از احمدینژاد گفت: «در وضع حاضر من احمدینژاد را از دیگر آقایان بهتر میدانم.»
این عضو جامعه مدرسین حوزه علیمه قم همچنین افزود: «متاسفانه افرادی به من مراجعه می کنند و ابراز می دارند که مطالبی به نام من در نشریات و سایت های خبری مبنی بر عدم حمایت از احمدینژاد یا تایید شخص دیگری منتشر شده است این درحالی است که بنده اعلام می کنم هر نظری که به نام اینجانب در خلاف نظر جامعه مدرسین منتشر شده است بیخود است و صحیح نیست. من هیچ جا از احمدینژاد نفی صلاحیت نکرده ام و یا نگفته ام که جامعه مدرسین نباید حمایت کند.»
مدیر سیاسی جامعه مدرسین حوزه علمیه نیز هر گونه گمانه زنی و انتشار لیست افراد جامعه مدرسین مخالف با حمایت از حمدی نژاد که از سوی برخی رسانه ها منتشر شده است را تکذیب کرد. حجت الاسلام سیدمحسن صالح، مدیر سیاسی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، در گفتوگو با رسا در خصوص انتشار اسامی برخی از اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه در مخالفت با حمایت از احمدینژاد گفت:«تمام این گمانهزنیها که از سوی برخی رسانهها و مطبوعات اعلام شده کذب محض است و هیچ پایه و اساسی ندارد.»
مدیر سیاسی جامعه مدرسین همچنین افزود:«هیچ یک از اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه از آرای دیگر اطلاعی ندارد و حتی بنده به عنوان مدیر سیاسی جامعه مدرسین از دیگر نظرات آگاه نیستم. »
این همه در حالی است که جامعه روحانیت مبارز نیز حمایت اکثریت اعضای خود از احمدینژاد را اعلام کرده است. اکنون به نظر می رسد با اعلام نظر رسمی شخصیت های حوزوی رویای چندین ساله مخالفان دولت بیش از پیش آشفته شده باشد. و طبیعی است که در فکر چاره ای برای حل رسوایی خبرسازی های خود باشند.
رضایی: سازمان تربیتبدنی را منحل خواهم کرد
محسن رضایی با اشاره به برنامهاش در خصوص ورزش گفت: من سازمان تربیت بدنی را منحل میکنم و وزارت ورزش را تشکیل میدهم تا مشکلات ورزش حل شود و وزیر آن نیز در مجلس پاسخگو باشد.
محسن رضایی کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری دهم عصر دوشنبه طی سخنانی در جمع مردم مازندران که در ورزشگاه سیدرسول حسینی ساری برگزار شد با اشاره به سابقه استان مازندران گفت: مازندران قبل و پس از انقلاب برای من سرشار از خاطرات است و این سرزمین، سرزمین علمای بزرگی است که به این سرزمین خدمت کردهاند و مازندران سرزمین علم، ادب و فرهنگ است.
وی افزود: سرداران شهید مازندران شناسنامه دیگری از مردم مازندران هستند و مازندران استان علم و ادب است.
این کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری دهم با اشاره به کارهای صورت گرفته در کشور گفت: در کشور ما کار و دلسوزیهای بسیاری صورت گرفته و ما منابع و سرمایههای بسیاری زیادی داریم اما با وجود این سرمایهها انتظارات مردم پاسخ داده نشده است
منبع: تابناک
روزنامه انگلیسی تایمز لندن:
احمدینژاد غرور ملی ایرانیان را ترمیم کرد/ شانس پیروزی اصلاحطلبان کمتر از چند ماه قبل شده است
یک روزنامه انگلیسی با اشاره به کاهش شانس پیروزی اصلاحطلبان و تأکید بر شانس بالای پیروزی دکتر احمدینژاد نوشت: احمدینژاد به دلیل بهبود روابط با کشورهای آفریقایی و امریکای لاتین و حفظ آرامش و خونسردی خود در زمانی که در دانشگاه "کلمبیا" در سال 2007میلادی سخنرانی می کرد و بهخاطر ترمیم غرور ملی از امتیازهای زیادی برخوردار است.
به گزارش رجانیوز، روزنامه تایمز لندن تأکید کرد: انگلیس و امریکا میخواهند ایرانیان را متقاعد کنند تا از احمدینژاد و سیاستهایش فاصله بگیرند اما به نظر می رسد باید 4 سال دیگر هم با رئیسجمهور ایران بسازند زیرا وی حتی یک وجب هم از موضع هستهای ایران کوتاه نیامده است.
تایمز در ادامه با اشاره به 3 نامزد دیگر انتخاباتی اعلام کرد که در میان این 3 نفر، 2 میانهرو و یک محافظهکار وجود دارد.
این روزنامه با ادعای اینکه "تمامی این نامزدها در یک مسئله توافق دارند و آن مدیریت نابسامان اقتصاد توسط احمدینژاد است"، اضافه کرد: به نظر می رسد که شانس ریاست جمهوری اصلاحطلبان چند ماه پیش بهتر از حالا بود ولی هم اکنون از شانس بسیار کمتری برخوردار هستند.
تایمز افزود: احمدینژاد به دلیل بهبود روابط با کشورهای آفریقایی و امریکای لاتین و حفظ آرامش و خونسردی خود در زمانی که در دانشگاه "کلمبیا" در سال 2007میلادی سخنرانی می کرد و بهخاطر ترمیم غرور ملی از امتیازهای زیادی برخوردار است.
تایمز در ادامه افزود: بسیاری از ایرانیان در داخل کشور احمدینژاد را به عنوان یک مذاکره کننده سرسخت، مسلط و محتاط می شناسند، علاوه بر این که وی از حمایت رهبر انقلاب نیز که از فاکتور های مهم ریاست جمهوری در ایران محسوب می شود، برخوردار است.
این روزنامه انگلیسی در پایان نوشت: اصلاح طلبان احتمالاً تأکید خواهند کرد که احمدینژاد با ادامه دادن برنامه هستهای و قبول تحریم ها هزینه بسیاری را در این راه تحمیل کرده است، با وجود اینکه برخی از ایرانیان این نظریه را قبول دارند اما با توجه به حمایت گسترده آنها از برنامه هستهای بسیار دشوار خواهد بود که رییس جمهوری بخواهد برای متوقف کردن آن تلاش کند.
هاشمی، انتخابات و مخالفانش
عطاءالله بیگدلی
ما را با هاشمی چهکار؟ اکنون این سؤال، سؤالی نابهجا است زیرا او را با همه سروکار است. انتخابات هنگام هیاهو است؛ اما فرصتی نیز هست که سخنها گفته شود و بر مبانی گَرد روشنی پاشیده شود. او هست و در جایگاهی مهم نیز قرار گرفته است و بسیاری برای ماندن، با او بودن را انتخاب کردهاند و برخی با او نبودن را. او اکنون به درستی یا به نادرستی؛ ملاکی شده است که کسانی خود را با آن میسنجند و جاذبه و دافعه نسبت به او ملاک خط کشی و صف بندی سیاسی است. گروهی مخالفت با او را مخالفت با انقلاب و رهبر فرزانهاش میدانند و گروهی موافقت با او را مخالفت با انقلاب و رهبری! و این از طرفههای روزگار ما است که موافقت با کسی در عین حال دو معنای کاملاً متضاد یافته است. در میان گروهی از اصولگرایان موافقت با او شرط اصولگرایی و در میان برخی دیگر، مخالفت با او اصل بدیهی ورود در حلقه رندان است.
ما را با چرایی این رخداد، اکنون کاری نیست. سؤال این مجال، سؤال از مخالفان او است، فارغ از سودای ارزشدهی و رنج قضاوت، گروههایی با او مخالفاند و مخالفان او را طیفهایی است که به وصف آنان می نشینیم. موافقان او را نیز طیفی است گسترده که از مقابله به تخالف آشکار میشوند و اما آن طیفها:
الف: مخالفان گفتمانی: ایران با تجددزدگی و غربگرایی داستانی دارد به بلندی مشروطه تا اکنون، روند نوسازی مغربی و مدرنیزاسیون باختر زده خواب هر شب روشنفکرانی بود که سودای فرنگ در سر میپروراندند و البته زود دریافتند که بیمدد روحانیونی که دین را مانعی در راه دشوار تجدد نمییافتند و به مدد قرائتی نوآورانه، "قابلیت جمع" را قابلیتی شدنی میدانستند، کار به جایی نمیرساندند. و این شد که روشنفکر و روحانی دست در دست هم "نوساز" شدند؛ چه، یافته بودند که نوسازیِ روشنفکر، انقلاب زا است. پس از جنگ، روشنفکران تکنوکرات که مهندسین دور دست از مبانی مغرب زمیناند(و البته "برنامه"های "عقلانی" برای "ادارهی" کشور دارند، یعنی برای اداره مرحله به مرحله اقتصاد و فرهنگ و سیاست. یعنی برنامههایی "کمیتپذیر" و "دارای شاخص" برای ارزیابی که کاملاً نظاممند و سنجشپذیر است؛ در دست دارند) همداستان شدند با روحانیونی که در سر ژاپنی اسلامی را اندیشه میکردند؛ و ساختند ایران را آنگونه که میخواستند، بسازند. یک الگوی جهانی، و مشارکتی فعال، شهروندانی خوب برای دهکده کوچک جهانی انسان مدرن. و البته تکنوکرات آنقدر از مبانی روشنفکری دور بود که روحانی، مبانی را در نیابد و فهم نکند که ژاپن، اسلامی نمیشود؛ مخصوصاً محاسن و تسبیح و سابقهی جنگ و جهاد تکنوکراتها دلربا بود و بوی نامطبوع تجددش به مشام نمیرسید و چه دیر فهم شد که الگو؛ الگو است و اگر خیاطش مسلمان هم باشد، لباسش فرنگی است و این گونه کلاه فرنگی به سر انقلاب رفت، کلاهی بس گشاد؛ و ما شهروندان خوبی شدیم و دوران "ثبات" آغاز شد، دوران برنامهریزی، دوران پیشبینی برای فردایی بهتر، دورانی که فرزندان ما میتوانستند برای خود برنامهریزی کنند، سرمایهداران با خیالی راحت، امنیت سرمایهگذاری داشته باشند. دوران پایان ماجراجویی.
برای برخی هاشمی بزرگترین روحانی تکنوکرات عصر روحانیت شیعه و بزرگترین وارد کننده مدرنیزاسیون به ایران پس از تشکیل ایران زمین از دوران مادها است. این گروه به وضوح این نوع توسعه را در تخالف با آموزههای اسلام ناب و گفتمان امام میدانند و دوران او را انحرافی تمام عیار از خط انقلاب. این سخن، سخنی بس شگرف است.
ب: مخالفان مدیریتی: بسیاری، هاشمی را ضرورت تاریخ دوران پس از جنگ میدانند و با الگوهای توسعه او خود را به زحمت نمیاندازند و معتقدند هر که بود، همان میکرد و اتفاقاً خوب هم کرد، توسعه، توسعه است و علم، علم؛ و غربی و شرقی و اشراقی و الحادی برنمیتابد. ساحت توسعه از انگ وصف، مبری است.
توسعه هاشمی نه تنها ضرورتی تاریخی است، بلکه مطلوبی ستودنی نیز هست؛ اما مدیریت هاشمی بر روند مدرنیزاسیون ایران مدیریتی ناصحیح و همراه با اسرافکاریها و هزینههای فراوان و کارهای غیرکارشناسی بوده است که از کنار آن مدیرانی غیرانقلابی فرصت رشد یافتهاند و فرهنگ اشرافیگری و سودجویی بر مدیران و بدنه کارشناسی نظام "عارض" شده است. ضمن آنکه این الگو میتوانست وجوهی بهتر از جمع میان ارزشهای اسلامی و پیشرفت غربی را فراهم ببیند و "ژاپنی اسلامی تر" را نوید دهد. عملکرد نامطلوب اقتصادی و تورمهای 50 درصدی، آزمون و خطا در طرحها و برنامهها، برخورد ناصحیح با مدیران و از همه مهمتر فضای بستهی سیاسی کشور و غلبهی نوعی دیکتاتوری و سرکوب سیاسی، دایره بسته مدیران، سردرگمی در عرصه فرهنگ و نداشتن برنامه جامع فرهنگی، طرد مخالفان، سیاست خارجی ماجراجویانه (مخصوصاً درماجرای میکونوس) و عدم توفیق در خارج کردن ایران از انزوا، عدم توفیق در جلوگیری از جنگ در خاورمیانه، شکست سیاستهای تعدیل و فشار بیش از حد بر طبقهی کارگر و طرح بحث شهید اقتصادی، اصرار بر پیشرفت یکجانبه بر اقتصاد و رها کردن جانب عدالت و فرهنگ، برخورد خشن با روزنامههای نیمه مخالف و... نمونهای از دهها انتقادات این دست مخالفان به هاشمی است. این گروه عملکرد و مدیریت هاشمی را بر نمیتابد و او را مدیری پر هزینه و پر حاشیه میدانند. این سخن، نیازمند شواهدی تاریخی است.
ج: مخالفان مَنِشی: برخی با گفتمان هاشمی و مباحث تئوریک و مدرنیزاسیون انقلاب و ایران کاری ندارند و اجمالاًبا آن موافقاند، مدیریت او را نیز دارای نقاط قوت انکار ناپذیر دانسته و نقاط ضعف را حمل بر توان کلی کشور و اقتضائات تاریخی و محیطی می دانند. اما آنچه را بر نمیتابند، اخلاقیات و منش و سلوک شخصی و رفتاری هاشمی است که در گیرودار جبر محیطی و اقتضائات تاریخی نیست. نوعی برخورد از موضع بالا با همگان و تمایل برای اندراج همه کسان ذیل مدیریت خود؛ عدم احترام به مخالف، مردمی نبودن، اشرافی زیستن شخصی و خانوادگی، تشکیل هزار فامیل و ویژه خواهی برای نزدیکان، نوعی اخلاق قبیلهخواهی و مَنشی شبیه شاهزادگان مسلمان عربستان و البته اضافه شدن رفتارها و سخنان اطرافیان و خانواده و البته شایعاتی در مورد ثروتهای افسانهای و بیضابطه و سرمایهگذاریهایی در کشورهای خارجی و... این دست منتقدان را قانع کرده است که شایسته است که مدیری در این سطح از نظام جمهوری اسلامی است، اخلاق و منشی دیگرگون پیشه کند و سادهزیستی و تواضع را سرلوحه قرار دهد. این گروه این نوع رفتار را مخالف سیرهیپیشوایان دین و امام(ره) می دانند و آن را بیشتر انحرافی اخلاقی و منشی میدانند که مخصوصاً به جایگاه نظام در نگاه تودههای فقیر و مستضعف (همان قشر آسیبپذیر) در بلند مدت ضرباتی هولناک وارد خواهد کرد.
د: مخالفان سیاسی: برخی نه با فکر او مشکل دارند، نه مدیریت او و نه اخلاق او؛ آنان رعایت بسیاری از آنچه را اخلاق کارگزارن علوی میدانیم مستحب الوفاء میدانند و سادهزیستی و تواضع را حداکثر امتیازی برای مدیران جمهوری اسلامی میدانند و نه وظیفهای لازم. ضمن آنکه در جهان امروز، بسیاری از این ارزشها رنگ باختهاند و مخالفان منشی هاشمی در شرح و بسط مخالفت خود راه بزرگنمایی و اغراق میپیمایند و این مسائل آنقدرها هم مهم نیست. ثروتمند بودن خانواده هاشمی از قبل از انقلاب نیز التیام بخش بسیاری ضربات است. مشکل این گروه با هاشمی بر سر دایرهی نفوذ و صندلی قدرت است. آنان میخواهند که هاشمی نباشد و آنان در جای هاشمی باشند و البته گاه فقط اختلاف همین است. قدرتمند بودن هاشمی برخی را میآزارد و معتقدند باید تعادل قدرت در حاکمیت رخ دهد و قدرتمند شدن بیش از حد یک نفر در جمهوری اسلامی به صلاح هیچکس نیست. این قشر از طیفی وسیع برخوردارند و از اصلاحطلب تا دوستان قدیمی روحانی او را شامل میشود. اگر هاشمی حاضر به حفظ و رعایت قواعد بازی سیاسی باشد و با این گروهها و احزاب و جریانات گتعاملی سازنده" و تعادلی را پیش بگیرد و سهم لازم را برای آقایان در نظر بگیرد، دیگر مشکلی رخ نخواهد نمود. اشکال هاشمی از دید اینان قدرتطلبی او است. او گهگاه قاعدهی بازی را رعایت نمیکند و این شکوهی دوستان را برمیانگیزد.
شاید بتوان به این فهرست کسان دیگری افزود و از ترکیب آن گروه هایی دیگر خلق کرد و تحلیل کرد. از سویی به گمانم آگاهان به فضای سیاسی کشور بازیهای طنزگونه حضور موسوی و کروبی و... را به جد نمیگیرند و میدانند که هاشمی را در این میانه نقشی سترگ است؛ هر چند نباید در نقش او غلو کرد. گذشته از تعارفات مرسوم، مخالفتها آشکار است و صفبندی دو جبهه روشن و سربازان و آتش و ضد و خورد میانهی میدان نباید نظرها را از سریر فرماندهی دوسو غافل کند. احمدینژاد با هاشمی مخالف است و توجیه و سرپوشگذاشتن بر این معنا به صلاح هیچکس نیست و البته کاری ناممکن، و برای مخاطب مزاحگون.
مخالفت مدیران هر کشوری با یکدیگر طبیعی است و به نظر میرسد بیش از آن که درصدد رفع و رجوع آن بود، باید فرهنگ تعامل با مخالف را در مسئولان و البته مردمان سرزمین ایران جستوجو کرد و شکوفایید. این بحث به کنار. سؤال چیزی دیگر است. احمدی نژاد در کدام دسته از مخالفان است؟!...