سفارش تبلیغ
صبا ویژن

طریق یار


املاک
رجانیوز
خانه دوست
کیهان
روزنامه ایران
انصار نیوز
تابناک
گوگل
یاهو
بولتن نیوز
رشد
آفتاب نیوز
صدرا نیوز
شمال نیوز
شهاب نیوز
امید نیوز
شیعه نیوز
دیدار نیوز
دریانیوز
یاسین
آوینی
طوبی
فرارو
صبح
شیعه آنلاین
تبیان
اقتدارملی
راسخون
ایران نیوز
دفتر رهبری
خبرگزاری موج
فرهنگ انقلاب اسلامی
کربلائی110
سرداران مازندران
مرکا
یاسین
خون های پاک
یاوران مهدی
بر و بچه های ارزشی
آوای قلبها...
یا زهرا (س) مدد
تنهاترین غریبه ...
مقام عظمای ولایت امر
سوز و گداز
مهر
نور
نصر
گنجینه
هر روز به روزیم
.*عکس*.
عاشق آسمونی
مذهب عشق
در تمنای وصال
کشکول
بهشت خوبان
کلوپ دوستان
آخرالزمان و منتظران ظهور
به بهانه تمدن
گلی از بهشت
دنیای واقعی
هسته ای
راه و راهنما
بانک مقالات روانشناسی
چهارراه
یوزر ژسورد نود32
رنگارنگ
پرسش مهر
نیم پلاک
راز
کیمیا
دیـــــــار عـــــــاشـقـــــان
طــــنـــیــن
منتظر سیاسی
دانشجو
دل بارانی
یاداشت های یک مادر
وباگی خالی از خنده
یادگاران
یه آسمان ستاره
جاذبه
بهترین ها برای ایرانیان
قرآن معجزه ای جاوید
توشه آخرت
صاعقه
بهترین ها برای شماا
مریم جون !
مروارید خلیج عشق
O2H-SMS
مهر بر لب زده
نهِ/ دی/ هشتاد و هشت
عاشقان علی
عقل وعاقل
پاتوق
شهید قنبر امانی
عاشقان
GOD....
عاشقان علی و فاطمه
چشم انتظار
یا علی گفتیم و عشق آغاز شد
متفکران
باران
ناوشکن جنگ نرم
شمیم ولایت
جهان نامرئی جن
با نام تو ای تنهاترین و بهترین
حرف های قشنگ
اهسته اهسته
کندلوئی
از عشق تا ابدییت
بصیرت ایرانی
پرهیزگاران، جوانمردان واقعی ...
اصول گرا
منطقه ممنوعه!
دکتر حسن عباسی
عشق بی انتها
منطقه آزاد چابهار
ترنج
پیوند
حدائق ذات بهجة
کلاهبردران
رد پا . . .
عزیز دل
رشادت
پسران جوان
اگه باحالی بیاتو
جادوی زندگی
مهاجر
استاد روازاده
غم دنیا رو دوشمه....
این نیز بگذرد
خاطرات این روزهای من
وبلاگ دختری دل شکسته
دختری به سوی آسمان
والفجر
شخصی
اصولی رایانه
دیارعاشقان
مهاجران
عشقی
پاد
.: شهر عشق :.
جنگ نرم
امیدزهرا omidezahra
روانشناسی جالب
همای سعادت
مـهــــدی یــاران
منطقه آزاد
کلبه شعر و مقاله و دانلود

جـــیرفـــت زیـبا
مهاجر
قرآن و اهل بیت(ع)تنها راه نجات
گدایی در جانان به سلطنت مفروش
آخرین منجی
حفاظ
سکوت سبز
صل الله علی الباکین علی الحسین
هنر و ادبیات
خادمین کهف الشهداء
عاشق خدا
فیاضی
خون شهدا
!! کتابهای رویایی !!
علمی
دهاتی
موجودات زنده
ثبت احوال کشور
دانلود رایگان کتاب
مسائل شیطان پرستی در ایران و جهان
صرفا جهت اطلاع
کانون فرهنگی شهدا
آزاد اندیشان
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
قلب خـاکی
از فرش تا عرش
رازهای موفقیت زندگی
حاج آقا مسئلةٌ
شیدایی
اسطوره عشق مادر
طلوع مهر
یادداشتهای فانوس
شهداشرمنده ایم _شهرستان بجنورد
گل نرگس
آموزه
.:: بوستان نماز ::.
روژمان
سایت مشاوره پرستاری نسرین ون آبادی
بوی سیب
دوستانه
نوری چایی_بیجار
عشق تابینهایت

برادران شهید هاشمی
پر شکسته
راه را با این (ستاره ها) می توان پیدا کرد
نجوا
یا ضامن آهو
روانشناسی آیناز
لنگه کفش
جوانان بیجار
منتظر ظهور
عکس
اواز قطره
* امام مبین *
انسان جاری
اخراجیها
سایت روستای چشام (Chesham.ir)
صبح امید
رقصی میان میدان مین
نــــــا کجــــــا آبـــــــاد دل مــــن ...
صفیر چشم انداز ایران
جاده های مه آلود
احادیث اهل بیت
ایران اسلامی
کبوتر نامه بر
مهندس محی الدین اله دادی
عاشق فوتبال20
راز خوشبختی
رایحه ظهور زنجان
آزادی بیان
مناجات با عشق
بزرگترین سایت خنده بازار
قرآن
پری دریایی
سکـوتـــ شبـانـه"
..::غریبه::..
به بهترین وبلاگ سرگرمی خوش امدید
سرچشمه عدالت و فضیـلت ؛ امام مهــدی علیه السلام
مطلع مهرورزی ومحبت
****سرچشمه****
بسوی ظهور
تَرَنّم عفاف
عصر پادشاهان
رگ روح
من وآینده من
کلبهء ابابیل
بیا ببین چه خبره اینجا-بدو بدو از دستت نره
یاور 313
امروز
هستی تنهاااااا.....
آموزش تست زدن کنکور
چه زیباست با او بودن
جلوه های عاشورایی
xXxXx کرجـــیـــهــا و البرزنشینها xXxXx
علی اصغربامری
دخترتاریخ
بغضتو بشکن....
Ahorayearyaii
غدیریه
پایگاه خبری تحلیلی فرزانگان امیدوار
قتیل العبرات
باشگاه خبرنگاران
بسیج رایحه عشق
رویای شبانه
برهوت تنهایی

خاطرات یک مرد مجرد
شهدا شرمنده ایم
باران
موزیک انلاین
YAS
الهگان
عشق
دانشجوی پارسی
بروبچ زابل
###@وطنم جزین@###
my twitter
welcome to my profile
ghamzade
یار کارگر
مسافر در شب...
مسکن
wanted
معرکه همون قلقلک
خطـــــــ خطی
چیزهای جالب
عشق یعنی ...
اخبار روز ایران وجهان
EMOZIONANTE
your memoirs
زندگی زیباست اما...
My Camera
*آوای سارا2*
نرگس 1
افسانه ی دونگ یی
قلب من
ماه مهربان من
کهکشان
love at the first sight
مسعود رضانژاد فهادانـ
یا د د اشت ها ی شخصی خو د م .
متین
معیار عشق
CHARMING OF ME
تا شقایق هست زندگی اجبار است .
هیئت عزاداری آسمانیان فاطمه الزهرا(س)
دریــــــــای نـــور
درباره ی رپ و دوست شدن با شما
بی خیال همه چی
دل شکسته

 



امام صادق(ع) مرد مبارزه  مرد علم و دانش  و مرد تشکیلات بود.

به گزارش بولتن، پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب اسلامی بیانات ایشان پیرامون عنصر جهاد، مبارزه و قیام در زندگی ائمه اطهار علیهم‌السلام را منتشر کرد که به این شرح است.
حرکت تشکیلاتی
امام صادق(ع) مرد مبارزه بود، مرد علم و دانش بود و مرد تشکیلات بود. مرد علم و دانش بودنش را همه شنیده‌اید. محفل درس امام صادق(ع) و میدان آموزشی که آن بزرگوار به وجود آورد، هم قبل از او و هم بعد از او در تاریخ زندگی امامان شیعه بی‌نظیر بود. همه‌ حرفهای درست اسلام و مفاهیم اصیل قرآن که در طول یک قرن واندی به وسیله‌ی مغرضان و مفسدان یا جاهلان تحریف شده بود همه‌ آنها را امام صادق(ع) به شکل درست بیان کرد.

اما مرد مبارزه بودنش را کمتر شنیده‌اید. امام صادق(ع) مشغول یک مبارزه‌ دامنه‌دار و پیگیر بود. مبارزه برای قبضه کردن حکومت و قدرت و به وجود آوردن حکومت اسلامی و علوی. یعنی امام صادق(ع) زمینه را آماده می‌کرد تا بنی‌امیه را از بین ببرد و به جای آنها حکومت علوی را که همان حکومت راستین اسلامی است بر سر کار بیاورد. اما آن بعد سوم را که اصلاً نشنیده‌اید، مرد تشکیلات بودن امام صادق(ع) است که یک تشکیلات عظیمی از مؤمنان خود از طرفداران جریان حکومت علوی در سراسر عالم اسلام از اقصای خراسان و ماوراءالنهر تا شمال آفریقا به وجود آورده بود. تشکیلات یعنی چه؟ یعنی این که وقتی امام صادق(ع) اراده می‌کند آن چه را که او می‌خواهد بدانند، نمایندگان او در سراسر آفاق عالم اسلام به مردم می‌گویند تا بدانند. یعنی از همه جا وجوهات و بودجه برای اداره‌ مبارزه‌ سیاسی عظیم آل علی جمع کنند. یعنی وکلا و نمایندگان او در همه‌ شهرها باشند که پیروان امام صادق(ع) به آنها مراجعه کنند و تکلیف دینی و همچنین تکلیف سیاسی خود را از آن حضرت بپرسند.

تکلیف سیاسی هم مثل تکلیف دینی واجب‌الاجرا است. امام صادق(ع) یک چنین تشکیلات عظیمی را به وجود آورده بود و با این تشکیلات و به کمک مردمی که در این تشکیلات بودند با دستگاه بنی امیه مبارزه می‌کرد. در هنگامی‌که پیروزی او بر بنی امیه حتمی بود، بنی‌عباس به عنوان یک جریان مزاحم و فرصت‌طلب آمدند میدان را گرفتند و بعد از آن امام صادق(ع) هم با بنی‌امیه و هم با بنی‌عباس مبارزه کرد.
 
شبکه‌ گسترده‌ تبلیغاتی

وقتى امام باقر(ع) از دنیا می‌رود بر اثر فعالیتهای بسیارى که در طول این مدت خود امام باقر(ع) و امام سجاد(ع) انجام داده بودند اوضاع و احوال به سود خاندان پیغمبر(ص) بسیار تغییر کرد؛ نقشه‌ى امام صادق(ع) این بود که بعد از رحلت امام باقر(ع) کارها را جمع و جور کند، یک قیام علنى به راه بیندازد و حکومت بنی‌امیه را - که هر روزى یک دولتى عوض می‌شد و حاکى از نهایت ضعف دستگاه بنی‌امیه بود- واژگون کند و از خراسان و رى و اصفهان و عراق و حجاز و مصر و مراکش و همه‌ مناطق مسلمان‌نشین که در همه‌ این مناطق شبکه‌ى حزبى امام صادق(ع) - یعنى شیعه، شیعه یعنى شبکه‌ حزبى امام صادق(ع)- شبکه‌ امام صادق همه جا گسترده بود، از همه‌ آنها نیرو بیاید مدینه و امام لشکرکشى کند به شام، حکومت شام را ساقط کند و خودش پرچم خلافت را بلند کند و بیاید مدینه و حکومت پیغمبر(ص) را به راه بیندازد؛ این نقشه‌ امام صادق بود. لذا وقتى که در خدمت امام باقر(ع) در روزهاى آخر عمرش صحبت می‌شود و سؤال می‌شود که قائم آل محمد کیست حضرت یک نگاهى می‌کنند به امام صادق(ع) می‌گویند که گویا می‌بینم که قائم آل محمد این است. البته می‌دانید که قائم آل محمد یک اسم عام است، اسم خاص نیست، اسم ولی‌عصر صلوات‌اللَّه‌علیه نیست. حضرت ولی‌عصر صلوات‌اللَّه‌علیه قائم نهایى آل محمد است، اما همه‌ کسانى که از آل محمد(ص) در طول زمان قیام کردند -چه پیروزى به دست آورده باشند چه نیاورده باشند- اینها قائم آل محمدند و این روایاتى که می‌گوید وقتى قائم ما قیام کند این کارها را می‌کند، این کارها را می‌کند، این رفاه را ایجاد می‌کند، این عدل را می‌گستراند، منظور حضرت ولی‌عصر(عج) نبود آن روز، منظور این بود که آن شخصى از آل محمد که بناست حکومت حق و عدل را به وجود بیاورد، او وقتى که قیام بکند این کارها را خواهد کرد و این درست هم بود.

کار پنهانی و تشکیلاتی به‌طور معمول در صورتی ‌که با اصول درست پنهان‌کاری همراه باشد، باید همواره پنهان بماند. آن روز مخفی بوده، بعد از آن نیز مخفی می‌ماند و رازداری و کتمان صاحبانش نمی‌گذارد پای نامحرمی بدانجا برسد. هرگاه آن کار به ثمر برسد و گردانندگان و عاملانش بتوانند قدرت را در دست گیرند، خود، دقایق کار پنهان خود را برملا خواهند کرد. به همین جهت است که اکنون بسیاری از ریزه کاریها و حتی فرمانهای خصوصی و تماس‌های محرمانه‌ سران بنی‌عباس با پیروان افراد تشکیلاتشان در دوران دعوت عباسی در تاریخ ثبت است و همه از آن آگاهند.
 
بی‌گمان اگر نهضت علوی نیز به ثمر می‌رسید و قدرت و حکومت در اختیار امامان شیعه یا عناصر برگزیده‌ آنان در می‌آمد، ما امروز از همه‌ رازهای سربه‌مهر دعوت علوی و تشکیلات همه‌جاگسترده و بسیار محرمانه‌ آن مطلع می‌بودیم.

تنها راهی که می‌تواند ما را با خط کلی زندگی امام آشنا سازد آن است که نمودارهای مهم زندگی آن حضرت را در لابه‌لای این ابهام‌ها یافته، به کمک آنچه از اصول کلی تفکر و اخلاق آن حضرت می‌شناسیم، خطوط اصلی زندگینامه‌ امام را ترسیم کنیم و آنگاه برای تعیین خصوصیات و دقایق، در انتظار قرائن و دلایل پراکنده‌ تاریخی و نیز قرائنی به‌جز تاریخ بمانیم.
نمودارهای مهم و برجسته در زندگی امام صادق(ع) بدین شرح می‌باشد:

1. تبیین وتبلیغ مسأله‌ امامت.

2. تبلیغ و بیان احکام دین به شیوه‌ فقه شیعی و نیز تفسیر قرآن به روال بینش شیعی.
 
3. وجود تشکیلات پنهانی ایدئولوژیک–سیاسی.
 
تبیین و تبلیغ مسئله امامت

امام صادق(ع) نیز مانند دیگر امامان شیعه، محور برجسته‌ دعوتش را موضوع «امامت» تشکیل می‌داده است. برای اثبات این واقعیت تاریخی، قاطعترین مدرک، روایات فراوانی است که ادعای امامت را از زبان امام صادق(ع) به روشنی و با صراحت تمام نقل می‌کند. امام در هنگام اشاعه و تبلیغ این مطلب، خود را در مرحله‌ای از مبارزه می‌دیده است که می‌بایست به طور مستقیم و صریح، حکام زمان را نفی کند و خویشتن را به عنوان صاحب حق واقعی ولایت و امامت به مردم معرفی نماید؛ و قاعدتاً این عمل فقط هنگامی صورت می‌گیرد که همه‌ی مراحل قبلی مبارزه با موفقیت انجام گرفته، آگاهی‌های سیاسی و اجتماعی در قشر وسیعی پدید آمده، آمادگی‌های بالقوه در همه‌جا احساس شده، زمینه‌های ایدئولوژیک در جمع قابل توجهی ایجاد گردیده، لزوم حکومت حق و عدل برای جمعی کثیر به ثبوت رسیده و بالاخره رهبر تصمیم راسخ خود را برای مبارزه‌ا‌ی نهایی گرفته است. بدون این همه، مطرح کردن نام یک شخص معین به عنوان امام و زمامدار محق جامعه، کاری عجولانه و بی‌فایده خواهد بود.
 
نکته‌ دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد، این است که امام در مواردی به این بسنده نمی‌کند که امامت را برای خویش اثبات کند؛ بلکه همراه نام خود، نام امامان به حق و اسلاف پیشین خود را نیز یاد می‌کند و در حقیقت سلسله‌ امامت اهلبیت علیهم‌السلام را متصل و جدایی‌ناپذیر مطرح می‌سازد. این عمل با توجه به اینکه تفکر شیعی، همه‌ زمامداران نا به حق گذشته را محکوم کرده و آنان را «طاغوت» به شمار میآورده، می تواند اشاره به پیوستگی جهاد شیعیان این زمان بهزمانهای گذشته نیز باشد. در واقع امام صادق(ع) با این بیان، امامت خود را یک نتیجه‌ قهری که بر امامت گذشتگان مترتب است، می‌شمارد و آن را از حالت بی‌سابقه و بی‌ریشه و پایه بودن؛ بیرون می‌آورد و سلسله‌ خود را از کانالی مطمئن و تردیدناپذیر به پیامبر بزرگوار(ص) متصل می‌کند.

روایت «عمروبن‌ابی‌المقدام» منظره‌ شگفت‌آوری را ترسیم می‌کند: روز نهم ذیحجه روز عرفه است. محشری از خلایق در عرفات برای ادای مراسم خاص آن روز گردآمده‌اند و نمایندگان طبیعی مردم سراسر مناطق مسلمان‌نشین، از اقصای خراسان تا ساحل مدیترانه، جمع شده‌اند. یک کلمه حرف به‌جا در اینجا می‌تواند کار گسترده‌ترین شبکه‌ وسایل ارتباط‌جمعی را در آن زمان بکند. امام، خود را به این جمع رسانده است و پیامی دارد. می‌گوید: دیدم امام در میان مردم ایستاد و با صدای هر چه بلندتر – با فریادی که باید در همه‌جا و در همه‌ گوش‌ها طنین بی‌افکند و به‌وسیله‌ شنوندگان به سراسر دنیای اسلام پخش شود- پیام خود را سه مرتبه گفت. روی را به طرف دیگری گرداند و سه مرتبه همان سخن را ادا کرد. باز روی را به سمتی دیگر گرداند و باز همان فریاد و همان پیام. و بدین ترتیب امام دوازده مرتبه سخن خود را تکرار کرد. این پیام با این عبارات ادا می‌شد: «أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ رَسُولَ اللهِ (ص) کَانَ الْإِمَامَ- ثُمَّ کَانَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ (ع) ثُمَّ الْحَسَنُ(ع) ثُمَّ الْحُسَیْنُ(ع)- ثُمَّ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ(ع) ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ(ع) ثُمَّ . . . »1

حدیث دیگر از ابی‌الصباح‌کنانی است که در آن، امام صادق(ع) خود و دیگر امامان شیعه را چنین توصیف می‌کند: «ما کسانی هستیم که خدا اطاعت ما را بر مردم لازم ساخته است. انفال و صفوالمال در اختیار ماست».

صفوالمال، اموال گزیده‌ای است که طواغیت گردنکش به خود اختصاص داده و دست‌های مستحق را از آن بریده بودند و هنگامی‌که این اموال مغصوب، با پیروزی سلحشوران مسلمان از تصرف ستمگران مغلوب خارج می‌شود، مانند دیگر غنایم تقسیم نمی‌شود تا در اختیار یک نفر قرار گیرد و به او حشمتی کاذب و تفاخری دروغین ببخشد، بلکه به حاکم اسلامی سپرده می‌شود و او از آنها در جهت مصالح عموم مسلمانان استفاده می‌کند. امام در این روایت، خود را اختیاردار صفوالمال و نیز انفال - که آن نیز مربوط به امام است - معرفی می‌کند و با این بیان، به روشنی می‌رساند که امروز حاکم جامعه‌ اسلامی اوست و این همه باید به دست او و در اختیار او باشد و به نظر او در مصارف درستش به کار رود.
 
امام در حدیثی دیگر، امامان گذشته را یک‌یک نام می‌برد و به امامت آنان و اینکه اطاعت از فرمانشان واجب و حتمی است، شهادت می‌دهد و چون به نام خود می‌رسد، سکوت می‌کند. شنوندگان سخن امام به خوبی می‌دانند که پس از امام باقر(ع) میراث علم و حکومت در اختیار امام صادق(ع) است. و بدین ترتیب، هم حق فرمانروایی خود را مطرح می‌سازد و هم با لحن استدلال‌گونه، ارتباط و اتصال خود را به نیای والامقامش علی‌بن‌ابیطالب(ع) بیان می‌کند. در ابواب «کتاب الحجه» از کافی و نیز در جلد 47 بحارالانوار از اینگونه حدیث که به صراحت یا به کنایه، سخن از ادعای امامت و دعوت به آن است، فراوان می‌توان یافت.

مدرک قاطع دیگر شواهدی است که از شبکه‌ گسترده‌ تبلیغاتی امام در سراسر کشور اسلامی یاد می‌کند و بودن چنین شبکه‌ای را مسلم می‌سازد. این شواهد چندان فراوان و مدلل است که اگر حتی یک حدیث صریح هم وجود نمی‌داشت، خدشه‌ای بر حتمیت موضوع وارد نمی‌آمد. مطالعه‌گر زندگینامه‌ مدون ائمه علیهم‌ا‌لسلام از خود می‌پرسد: آیا امامان شیعه در اواخر دوران بنی‌امیه، داعیان و مبلغانی در اطراف و اکناف کشور اسلامی نداشتند که امامت آنان را تبلیغ کنند و از مردم قول اطاعت و حمایت برای آنان بگیرند؟ پس در این صورت، نشانه‌های این پیوستگی تشکیلاتی که در ارتباطات مالی و فکری میان ائمه و شیعه به وضوح دیده می‌شود، چگونه قابل توجیه است؟ این حمل وجوه و اموال از اطراف عالم به مدینه؟ این همه پرسش از مسائل دینی؟ این دعوت همه‌جاگستر به تشیع؟ و آنگاه این وجهه و محبوبیت بی نظیر آل‌علی(ع) در بخشهای مهمی از کشور اسلامی؟ و این خیل انبوه محدثان و راویان خراسانی و سیستانی و کوفی و بصری و یمانی و مصری در گرد امام؟ کدام دست مقتدر، این همه را به وجود آورده بود؟ آیا می توان تصادف یا پیشامدهای خودبه‌خودی را عامل این پدیده‌های متناسب و مرتبط به هم دانست؟

با این همه تبلیغات مخالف که از طرف بلندگوهای رژیم خلافت اموی بی‌استثناء در همه‌جا انجام می‌گرفت و حتی نام علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) به عنوان محکومترین چهره‌ اسلام در منابر و خطابه‌ها یاد می‌شد، آیا بدون وجود یک شبکه‌ تبلیغاتی قوی ممکن است آل‌علی(ع) در نقاطی چنان دوردست و ناآشنا، چنین محبوب و پرجاذبه باشند که کسانی محض دیدار و استفاده از آنان و نیز عرضه کردن دوستی و پیوند خود با آنان، راههای دراز را بپیمایند و به حجاز و مدینه روی آورند؛ دانش دین را که بنا بر عقیده‌ شیعه، همچون سیاست و حکومت است، از آنان فراگیرند و در موارد متعددی بی‌صبرانه اقدام به جنبش نظامی -و به زبان روایات، قیام و خروج- را ازآنان بخواهند؟ اگر تسلیحات شیعه فقط در جهت اثبات علم و زهد ائمه علیهم‌السلام بود، درخواست قیام نظامی چه معنایی می‌توانست داشته باشد؟ ممکن است سؤال شود اگر به‌راستی چنین شبکه‌ تبلیغاتی وسیع و کارآمدی وجود داشته، چرا نامی از آن در تاریخ نیست و صراحتاً ماجرایی ازآن نقل نشده است؟ پاسخ به‌طور خلاصه آن است که دلیل این بی‌نشانی را نخست در پایبندی وسواس‌آمیز یاران امام به اصل معتبر و مترقی «تقیه» باید جست که هر بیگانه‌ای را از نفوذ در تشکیلات امام مانع می‌شد، و سپس در ناکام ماندن جهاد شیعه در آن مرحله و به قدرت نرسیدن آنان، که این معلول عواملی چند است. اگر بنی‌عباس نیز به قدرت نمی‌رسیدند، بیگمان تلاش و فعالیت پنهانی آنان و خاطرات تلخ و شیرینی که از فعالیتهای تبلیغاتی داشتند، در سینه‌ها می‌ماند و کسی از آن خبر نمی‌یافت و در تاریخ نیز ثبت نمی‌شد.
 
تبلیغ و بیان احکام دین به شیوه‌ فقه شیعی و تفسیر قرآن به روال بینش شیعی

این نیز یک خط روشن در زندگی امام صادق(ع) است. به شکلی متمایزتر و صریح‌تر و صحیح‌تر از آنچه در زندگی دیگر امامان می‌توان دید تا آنجا که فقه شیعه «فقه جعفری» نام گرفته است و تا آنجا که همه‌ کسانی که فعالیت سیاسی امام را نادیده گرفته‌اند بر این سخن هم‌داستان هستند که امام صادق(ع) وسیع‌ترین- یا یکی از وسیع‌ترین- حوزه‌های علمی و فقهی زمان خود را دارا بوده است.
 
 مقدمتاً باید دانست که دستگاه خلافت در اسلام، از این جهت با همه‌ دستگاههای دیگر حکومت متفاوت است که این فقط یک تشکیلات سیاسی نیست بلکه یک رهبری سیاسی- مذهبی است. نام و لقب «خلیفه» برای حاکم اسلامی، نشاندهنده‌ همین حقیقت است که وی بیش از یک رهبر سیاسی است؛ جانشین پیامبر(ص) است و پیامبر(ص)، آورنده‌ی یک دین و آموزنده‌ اخلاق و البته در عین حال حاکم و رهبر سیاسی است. پس خلیفه در اسلام، به‌جز سیاست، متکفل امور دینی مردم و پیشوای مذهبی آنان نیز هست.

با این آگاهی، به‌‌وضوح می توان دانست که فقه جعفری در برابر فقه فقیهان رسمی روزگار امام صادق(ع) فقط یک اختلاف عقیده‌ دینی ساده نبود؛ بلکه در عین حال دو مضمون متعرضانه را نیز با خود حمل می‌کرد: نخست و مهمتر، اثبات بی‌نصیبی دستگاه حکومت از آگاهی دینی و ناتوانی آن از اداره‌ی امور فکری مردم و دیگر، مشخص ساختن موارد تحریف در فقه رسمی که ناشی از مصلحت‌اندیشی فقها در بیان احکام فقهی و ملاحظه‌کاری آنان در برابر تحکم و خواست قدرتهای حاکم است.

امام صادق(ع) با گستردن بساط علمی و بیان فقه و معارف اسلامی و تفسیر قرآن به شیوه‌ای غیر شیوه‌ عالمان وابسته به حکومت عملاً به معارضه‌ با آن دستگاه برخاسته بود. آن حضرت بدین وسیله تمام تشکیلات مذهبی و فقاهت رسمی را که یک ضلع مهم حکومت خلفا به شمار می‌آمد، تخطئه می‌کرد و دستگاه حکومت را از بعد مذهبی‌اش تهی‌دست می‌ساخت.
نخستین حکمرانان بنی‌عباس که خود در روزگار پیش از قدرت، سالها در محیط مبارزاتی علوی و در کنار پیروان و یاران آل‌علی(ع) گذرانیده و به بسیاری از اسرار و چم وخمهای کنار آنان بصیرت داشتند، نقش متعرضانه‌ این درس و بحث و حدیث و تفسیر را پیش از اسلاف اموی خود درک می‌کردند. گویا به همین خاطر بود که منصور عباسی در خلال درگیریهای رذالت‌آمیزش با امام صادق(ع) مدتها آن حضرت را از نشستن با مردم و آموزش دین به آنان، و نیز مردم را از رفت‌وآمد و سؤال از آن حضرت منع کرد تا آنجا که به نقل از «مفضل‌بن‌عمر» - چهره‌ درخشان و معروف شیعی - هرگاه مسأله‌ای در باب زناشویی و طلاق و امثال ای‌ها برای کسی پیش می‌آمد به آسانی نمی‌توانست به پاسخ آن حضرت دست یابد.
 وجود تشکیلات پنهانی ایدئولوژیک-سیاسی به روال بینش شیعی
امام صادق(ع) در اواخر دوران بنی‌امیه، شبکه‌ تبلیغاتی وسیعی را که کار آن، اشاعه‌ امامت آل‌علی(ع) و تبیین درست مسأله‌ امامت بود رهبری می‌کرد؛ شبکه‌ای که در بسیاری از نقاط دوردست کشور مسلمان، به ویژه در نواحی عراق و خراسان، فعالیتهای چشمگیر و ثمربخشی درباره مسأله‌ امامت عهده‌دار بود ولی این تنها یک روی مسأله و بخش ناچیزی از آن است. موضوع تشکیلات پنهان در صحنهی زندگی سیاسی امام صادق(ع) و نیز دیگر ائمه علیهم‌السلام، از جمله مهمترین و شورانگیزترین و در عین حال مجهول‌ترین و ابهام‌آمیزترین فصول این زندگینامه‌ی پرماجراست.

برای اثبات وجود چنین سازمانی نمی‌توان و نمی‌باید در انتظار مدارک صریح بود. نباید توقع داشت که یکی از امامان یا یکی از یاران نزدیکش صراحتاً به وجود تشکیلات سیاسی - فکری شیعی اعتراف کرده باشد؛ این چیزی نیست که بتوان به آن اعتراف کرد. انتظار معقول آن است که اگر روزی هم دشمن به وجود تشکل پنهانی امام پی برد و از خود آن حضرت یا یکی از یارانش چیزی پرسید، او به‌کلی وجود چنین چیزی را انکار کند و گمان آن را یک سوءظن یا تهمت بخواند. این، خاصیت همیشگی کار مخفی است.
 
باید در پی قرائن و شواهد و بطون حوادث ظاهراً ساده‌ای بود که اگرچه نظر بیننده‌ عادی را جلب نمی‌کند، ولی با دقت و تأمل، خبر از جریان‌های پنهانی بسیاری می‌دهد. اگر با چنین نگرشی به سراسر دوران دو قرن و نیمی زندگی ائمه علیهم‌السلام نظر شود، وجود یک تشکیلات پنهان در خدمت و تحت فرمان ائمه علیهم‌السلام تقریباً مسلم می‌گردد.
21/3/58


ارسال شده در توسط صادق احمدی