سفارش تبلیغ
صبا ویژن

طریق یار


املاک
رجانیوز
خانه دوست
کیهان
روزنامه ایران
انصار نیوز
تابناک
گوگل
یاهو
بولتن نیوز
رشد
آفتاب نیوز
صدرا نیوز
شمال نیوز
شهاب نیوز
امید نیوز
شیعه نیوز
دیدار نیوز
دریانیوز
یاسین
آوینی
طوبی
فرارو
صبح
شیعه آنلاین
تبیان
اقتدارملی
راسخون
ایران نیوز
دفتر رهبری
خبرگزاری موج
فرهنگ انقلاب اسلامی
کربلائی110
سرداران مازندران
مرکا
یاسین
خون های پاک
یاوران مهدی
بر و بچه های ارزشی
آوای قلبها...
یا زهرا (س) مدد
تنهاترین غریبه ...
مقام عظمای ولایت امر
سوز و گداز
مهر
نور
نصر
گنجینه
هر روز به روزیم
.*عکس*.
عاشق آسمونی
مذهب عشق
در تمنای وصال
کشکول
بهشت خوبان
کلوپ دوستان
آخرالزمان و منتظران ظهور
به بهانه تمدن
گلی از بهشت
دنیای واقعی
هسته ای
راه و راهنما
بانک مقالات روانشناسی
چهارراه
یوزر ژسورد نود32
رنگارنگ
پرسش مهر
نیم پلاک
راز
کیمیا
دیـــــــار عـــــــاشـقـــــان
طــــنـــیــن
منتظر سیاسی
دانشجو
دل بارانی
یاداشت های یک مادر
وباگی خالی از خنده
یادگاران
یه آسمان ستاره
جاذبه
بهترین ها برای ایرانیان
قرآن معجزه ای جاوید
توشه آخرت
صاعقه
بهترین ها برای شماا
مریم جون !
مروارید خلیج عشق
O2H-SMS
مهر بر لب زده
نهِ/ دی/ هشتاد و هشت
عاشقان علی
عقل وعاقل
پاتوق
شهید قنبر امانی
عاشقان
GOD....
عاشقان علی و فاطمه
چشم انتظار
یا علی گفتیم و عشق آغاز شد
متفکران
باران
ناوشکن جنگ نرم
شمیم ولایت
جهان نامرئی جن
با نام تو ای تنهاترین و بهترین
حرف های قشنگ
اهسته اهسته
کندلوئی
از عشق تا ابدییت
بصیرت ایرانی
پرهیزگاران، جوانمردان واقعی ...
اصول گرا
منطقه ممنوعه!
دکتر حسن عباسی
عشق بی انتها
منطقه آزاد چابهار
ترنج
پیوند
حدائق ذات بهجة
کلاهبردران
رد پا . . .
عزیز دل
رشادت
پسران جوان
اگه باحالی بیاتو
جادوی زندگی
مهاجر
استاد روازاده
غم دنیا رو دوشمه....
این نیز بگذرد
خاطرات این روزهای من
وبلاگ دختری دل شکسته
دختری به سوی آسمان
والفجر
شخصی
اصولی رایانه
دیارعاشقان
مهاجران
عشقی
پاد
.: شهر عشق :.
جنگ نرم
امیدزهرا omidezahra
روانشناسی جالب
همای سعادت
مـهــــدی یــاران
منطقه آزاد
کلبه شعر و مقاله و دانلود

جـــیرفـــت زیـبا
مهاجر
قرآن و اهل بیت(ع)تنها راه نجات
گدایی در جانان به سلطنت مفروش
آخرین منجی
حفاظ
سکوت سبز
صل الله علی الباکین علی الحسین
هنر و ادبیات
خادمین کهف الشهداء
عاشق خدا
فیاضی
خون شهدا
!! کتابهای رویایی !!
علمی
دهاتی
موجودات زنده
ثبت احوال کشور
دانلود رایگان کتاب
مسائل شیطان پرستی در ایران و جهان
صرفا جهت اطلاع
کانون فرهنگی شهدا
آزاد اندیشان
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
قلب خـاکی
از فرش تا عرش
رازهای موفقیت زندگی
حاج آقا مسئلةٌ
شیدایی
اسطوره عشق مادر
طلوع مهر
یادداشتهای فانوس
شهداشرمنده ایم _شهرستان بجنورد
گل نرگس
آموزه
.:: بوستان نماز ::.
روژمان
سایت مشاوره پرستاری نسرین ون آبادی
بوی سیب
دوستانه
نوری چایی_بیجار
عشق تابینهایت

برادران شهید هاشمی
پر شکسته
راه را با این (ستاره ها) می توان پیدا کرد
نجوا
یا ضامن آهو
روانشناسی آیناز
لنگه کفش
جوانان بیجار
منتظر ظهور
عکس
اواز قطره
* امام مبین *
انسان جاری
اخراجیها
سایت روستای چشام (Chesham.ir)
صبح امید
رقصی میان میدان مین
نــــــا کجــــــا آبـــــــاد دل مــــن ...
صفیر چشم انداز ایران
جاده های مه آلود
احادیث اهل بیت
ایران اسلامی
کبوتر نامه بر
مهندس محی الدین اله دادی
عاشق فوتبال20
راز خوشبختی
رایحه ظهور زنجان
آزادی بیان
مناجات با عشق
بزرگترین سایت خنده بازار
قرآن
پری دریایی
سکـوتـــ شبـانـه"
..::غریبه::..
به بهترین وبلاگ سرگرمی خوش امدید
سرچشمه عدالت و فضیـلت ؛ امام مهــدی علیه السلام
مطلع مهرورزی ومحبت
****سرچشمه****
بسوی ظهور
تَرَنّم عفاف
عصر پادشاهان
رگ روح
من وآینده من
کلبهء ابابیل
بیا ببین چه خبره اینجا-بدو بدو از دستت نره
یاور 313
امروز
هستی تنهاااااا.....
آموزش تست زدن کنکور
چه زیباست با او بودن
جلوه های عاشورایی
xXxXx کرجـــیـــهــا و البرزنشینها xXxXx
علی اصغربامری
دخترتاریخ
بغضتو بشکن....
Ahorayearyaii
غدیریه
پایگاه خبری تحلیلی فرزانگان امیدوار
قتیل العبرات
باشگاه خبرنگاران
بسیج رایحه عشق
رویای شبانه
برهوت تنهایی

خاطرات یک مرد مجرد
شهدا شرمنده ایم
باران
موزیک انلاین
YAS
الهگان
عشق
دانشجوی پارسی
بروبچ زابل
###@وطنم جزین@###
my twitter
welcome to my profile
ghamzade
یار کارگر
مسافر در شب...
مسکن
wanted
معرکه همون قلقلک
خطـــــــ خطی
چیزهای جالب
عشق یعنی ...
اخبار روز ایران وجهان
EMOZIONANTE
your memoirs
زندگی زیباست اما...
My Camera
*آوای سارا2*
نرگس 1
افسانه ی دونگ یی
قلب من
ماه مهربان من
کهکشان
love at the first sight
مسعود رضانژاد فهادانـ
یا د د اشت ها ی شخصی خو د م .
متین
معیار عشق
CHARMING OF ME
تا شقایق هست زندگی اجبار است .
هیئت عزاداری آسمانیان فاطمه الزهرا(س)
دریــــــــای نـــور
درباره ی رپ و دوست شدن با شما
بی خیال همه چی
دل شکسته

 



روزهای پس از اسفند سال 78 شاید تصورش سخت بود که روزی در تاریخ سیاسی ایران خواهد رسید که حتی بزرگان جناح راست هم داعیه «اخلاق در سیاست» راه بیندازند. این بهترین بهانه یی شد تا از نگاه سعید حجاریان به این موضوع نگاه کنیم که چه بر سیاست ایران آمده که بزرگان جناح راست هم به هم مسلکان خود هشدار می دهند که قرار نیست رقابت با رقیب اصلاح طلب به بی اخلاقی دچار شود. تئوریسین اصلاحات ایران، از تعاریف بنیادی اخلاق به تشریح آنچه این روزها می بینیم، می پردازد. حجاریان از حاکمانی می گوید که تنها فضیلت گرا بودن را مساوی اخلاق می بینند حال آنکه یادشان رفته وظیفه گرا بودن حاکم و بعد هم نتیجه گرایی عملکرد مهم است. مرد اصلاحات ایران سوال های ساده یی می پرسد که گویا جواب های سختی دارد. می گوید؛ غیر از این هست که باید نتیجه کار دولت برای مردم مفید باشد. او از امام می گوید؛ رهبری که گرچه فضیلت گرا بود اما می دانست که دو پایه وظیفه و نتیجه نظام به اندازه پایه سوم فضیلت مهم است. جانباز اصلاحات امیدوار است انقلابی که شعارهای اخلاقی آن را به پیروزی رساند به جایی نرسد که مردم عادت کنند به بی اخلاقی و یاد بگیرند که می توان بی اخلاق بود و... و اما اصلاحات ... دل نگران جنبش پوپولیستی است که این روزها بر موج معیشت ملت سوار است و به پیش می رود تا... در آخر هم دغدغه حجاریان و جمهوریت... تا شاید باز پس از هشت سال یاد «جمهوریت، افسون زدایی قدرت» برسیم... دست نوشته هایی که بنیان تئوری های اصلاح طلبی سعید حجاریان بود.
---
- شاید لازم باشد بحث را از مبانی فکری شروع کنیم تا بتوانیم به دلایل غوطه ور شدن سیاست ایران در بی اخلاقی برسیم. اخلاق چه نسبتی با سیاست دارد. در سپهر سیاست اخلاق سیاسی داریم یا سیاست اخلاقی؟ که اگر سیاست اخلاقی داریم پس به این باور رسیدیم که دوگانه یی در رابطه سیاست و اخلاق وجود دارد و سیاست هم می تواند اخلاقی باشد و هم غیراخلاقی. اما وقتی اخلاق سیاسی داریم صورت مساله کاملاً عوض می شود.

«اخلاق سیاسی» عبارتی شبیه اخلاق پزشکی یا اخلاق کسب و کار یا اخلاق تجارت است؛ به عنوان نمونه در اخلاق پزشکی مباحثی مانند اتانازی (قتل بیمار به دنبال درخواست وی) و بحث کلونیسم مطرح است. به عنوان نمونه موضوع کلونیسم و سلول بنیادی در زمان جرج بوش به یکی از مباحث چالشی امریکا تبدیل شد و زمان زیادی طول کشید تا شکل قانونی به خود بگیرد. نمونه یی دیگر، آیا دولت می تواند مالیات تصاعدی از مردم بگیرد و آن را بین دهک های پایین جامعه توزیع کند؟ یا باید بازار آزاد وجود داشته باشد؟ در امریکا همین بحث است؛ طرح اوباما در اقتصاد امریکا با همین مشکل مواجه شده، برخی معتقدند طرح رئیس جمهور امریکا برای اقتصاد ایالات متحده هزینه های هنگفتی در بردارد و مخالف اصول اقتصاد بازار است. یا در موضوعی مانند جنگ؛ آیا یک دولت می تواند به خود این حق را بدهد که مقابله به مثل کند و اگر دشمن به یک منطقه مسکونی موشک پرتاب کرد، دولت مقابل هم مجاز است به منطقه مسکونی طرف مقابل موشک پرتاب کند؟ اما در مورد سیاست اخلاقی باید دید منظور ما کدام واژه است. اگر منظور« Moral policy» است به این معنی که «دولت، اخلاق خاصی دارد» که من این معنی و تعریف را قبول ندارم چرا که یک دولت می تواند سیاست خارجی، سیاست فرهنگی، سیاست بهداشتی داشته باشد اما یک دولت، سیاست اخلاقی ندارد. اما اگر منظور سیاست اخلاقی است و به این معنی تعبیر می شود که آیا دولت، اخلاقی رفتار می کند یا نه؟ یک مثل قدیمی داریم. قدما همواره می گفتند «ببینیم حکام چه منشی دارند؟» به همین دلیل کتاب هایی مانند سیرالملوک، اخلاق ناصری و بخش هایی از گلستان سعدی درباره اخلاق پادشاهان نوشته شده و حتی ماکیاولی در کتاب شهریار؛ همگی اندرزنامه هایی است برای حاکمان.

-سوال همین است. آیا حاکم در یک نظام سیاسی باید اخلاقی رفتار کند یا نه؟ اگر بخواهیم این مبانی نظری را در مورد مصداق های عینی جامعه به کار ببریم آیا اخلاق در سپهر سیاسی ایران همان طور که ارسطو می گوید ذاتی است؟

آنچه تاکنون گفتم مربوط به دوره یی بود که حرف از «اخلاق فضیلت گرا» است. اما در دوره کانت «اخلاق وظیفه گرا» مطرح می شود. به عبارتی ما کاری به فرد یا «حاکم» نداریم، بلکه عمل او مهم است. هدف مهم نیست، بلکه وظیفه یی که بر عهده حاکم است، اهمیت پیدا می کند؛ در اینجاست که این ادبیات بین حاکمان رواج پیدا می کند که «ما مامور به وظیفه ایم و نتیجه مهم نیست» حتی در این نوع دیدگاه گفته می شود جان آدمی مهم است و دولت نباید شکنجه کند، حتی اگر نتیجه این شکنجه به دست آوردن اطلاعاتی باشد که به دست نیاوردن آن می تواند یک کشور را به آشوب برساند. پس در ادبیات «اخلاق وظیفه گرا» شکنجه، عمل قبیحه است و آنچه مهم است کرامت انسانی است.
-اما در عین حال در دوره یی نیز قرار می گیریم که نتیجه مهم هست و دوره نتیجه گرا است. در این دوره شاخص حاکم و دولت چیست؟
پس از دوره یی که فضیلت گرایی حاکم تعیین کننده بود به تدریج با گذار از اخلاق وظیفه گرا به سمت اخلاق نتیجه گرا می رویم. «بیشترین شادی برای بیشترین». استیوارت میل این ایده را در سیاست رواج داد. اینجا «حاکم» مهم نیست بلکه «نهاد سیاسی» است که اهمیت دارد. مهم نیست حاکم ترسو باشد یا بزدل، آنچه برای مردم اهمیت دارد این است که «نتیجه کار» حاکم برای مردم مفید باشد.

-اگر بخواهیم این مصداق ها را با شرایط کنونی کشور انطباق بدهیم، بین این سه دسته بندی، وضعیت اخلاق حاکم و حاکمیت را در ایران چگونه ارزیابی می کنید؟
انقلاب ما انقلاب اخلاقی، ضد ظلم و آزادیخواه بود اما مایه اش فضیلت گرا بود. به عبارتی در انقلاب ایران آنچه مهم بود امام بود و می گفتند وجود امام کافی است، حال دولت هر چه می کند اهمیتی ندارد.
- اینجا هم مهم حاکم است نه حکومت.
بله در آن دوران، اینکه بدنه حکومت چه می کند مهم نبود و تنها امام بود که اهمیت داشت. این ایده اخلاق فضیلت گرا برای حاکم، هنوز هم رواج دارد.
-آیا در سیاست ایران پس از 30 سال هنوز هم اخلاق حاکم مهم است نه حکومت اخلاقی؟
متاسفانه این مشکل ما محسوب می شود. در ایران تصور این است که اگر حاکم اخلاقی رفتار کند و بدنه حکومت اخلاقی نباشد ایرادی ندارد؛ یک رئیس جمهور ساده زیست که دنبال مافیا بگردد. یا اینکه امروز هم شنیدم که رفتند و در جایی دیدند که یک وزیر تقویمی با کاغذ گران چاپ کرده و دستور دادند از حقوق وزیر کم شود. متاسفانه مثال هایی از این دست زیاد است و ما هم می گوییم به به، چه حاکم خوبی داریم. اما از آن طرف آن دو بخش بعدی را فراموش کردیم؛ «وظیفه» و «نتیجه» «متاسفانه حتی سوال هم نمی کنیم که آیا تنها فضیلت حاکم کافی است یا نه؟ تکلیف «وظیفه» و «نتیجه» چه می شود؟ وظیفه برمی گردد به «آزادی» و «نتیجه» در نهایت «کارآمدی» را در بر می گیرد. پس دو پایه از سه پایه اخلاق را نداریم و لنگ می زنیم. در اخلاق وظیفه گرا که به خصوص شخص کانت و نئوکانتی ها به دنبال آن هستند همه انسان ها را برای حاکم هدف می دانند نه وسیله رسیدن به هدف. به همین دلیل در اخلاق وظیفه گرا آنچه اهمیت پیدا می کند آزادی است. اما در اخلاق نتیجه گرا که افرادی مانند بنتام و میل بنیانگذار آن هستند، هدف، «ریشه های کارکردگرایانه» یک حکومت است و معیار «کارآمدی» یک سیستم به شمار می رود.
-پس در ایران تنها با وجود «فضیلت گرا بودن» حاکم تصور می کنیم حکومت اخلاقی داریم؟

بله. متاسفانه ما دو ویژگی «وظیفه» حاکمیت و «نتیجه عملکرد» حاکمیت را فراموش کرده ایم.
- چرا در زمان امام تنها این تصور که وی اخلاقی رفتار می کند، برای مردم کفایت می کرد؟ آیا ایشان کار ویژه خاصی داشتند که «فضیلت» کفایت می کرد و در نبود دو پایه دیگر، جریان به سمت بحران آزادی و کارآمدی نرود؟
کاریزمای امام خمینی تا حدودی ضعف بدنه را جبران می کرد. اما از طرفی دولت ها هم در آن موقع متفاوت بودند. از سوی دیگر شاهد هستیم که حتی خود امام هم می گفت ما مامور به تکلیفیم نه نتیجه.

-یعنی ایشان در ذات عملکرد، به اخلاق وظیفه گرایی معتقد بود؟
با وجود اینکه امام سیاست را در مکتب فضیلت گرایی آموخته بود و اصلاً ایده های کانت را نخوانده بود اما می دانست ما چیزی کم داریم و به همین دلیل در عمل سراغ اخلاق وظیفه گرا رفته بود. از سوی دیگر به جهت کارآمدی، امام دوران جنگ را با درآمدهای نفتی کم مدیریت کرد.
-آیا در این دوره حاکمیت عرفانی ابزاری برای تداوم حاکمیت می شود؟
معنای حاکمیت عرفانی تداوم کاریزماست. عرفان یعنی مرید و مرادی و ذوب مرید در مراد. من بارها گفته ام خود امام خمینی هم تنها به این ویژگی بسنده نکرد و سراغ دو بخش دیگر رفت.

-پس تکلیف دولتی که این دو پایه اش لنگ می زند، چیست؟
با اندرزنامه و نصیحت الملوک که نمی توان کشورداری کرد. باید مشکلش را حل کند. باید این کمبودها را جبران و بازنگری کند. حتی باید اخلاق را در حکومت خودش معنی کند.
-در چنین شرایطی چه بر سر جامعه می آید؟
همیشه می گویند الناس علی دین الملوکهم. یعنی مردم یاد می گیرند مانند حاکم رفتار کنند. مردم می گویند فلانی این کار را کرد، ما چرا این کار را نکنیم. دیگر در چنین جامعه یی مواردی مانند مجاز نبودن به استفاده شخصی از اموال بیت المال و دولتی اهمیتی ندارد. مردم به هم اعتماد ندارند، آمار اعتیاد و طلاق بالا می رود. حتی در برخی از کشورها شاهد هستیم مجبور می شوند در نهایت مشکل را با اعمال جبر رفع کنند.
-مصداقی تر صحبت می کنیم. ما مدعی هستیم ایران یک کشور اسلامی- مذهبی است. حتی در اروپا و امریکا هم مردم از کنار دروغگو بودن حاکم نمی گذرند. مشکل مردم امریکا با کلینتون در مورد روابط شخصی اش نبود. سوال شهروندان امریکایی این بود که چرا حاکم دروغ می گوید.

مثال خوبی مطرح کردید. در غرب مردم نمی گویند حاکم چگونه رفتار کرده و چگونه رفتار نکرده. می گویند برای ما چه کار کرده است؟ از طرفی در غرب نهادهای قوی در جامعه وجود دارد. جایگاه نهادها را در کنترل عملکرد حکومت فراموش نکنیم. ما همیشه از پلیس درونی و فطرت صحبت می کنیم و می گوییم وجدان به افراد نهیب می زند اخلاقی رفتار کنند اما در غرب می گویند این کافی نیست. باید نهادهای بیرونی هم وجود داشته باشد. لذا قانون در آنجا مهم است.

-با فرض وجود نهادهای قوی اما در شرایطی که حکومت و حاکمی وضعیت کشور را به آنچه گفتید، رساندند، کاری از دست نهادهای قوی برمی آید؟
نهادهای روزنامه نگاری را در نظر بگیرید. این نهاد در امریکا تا حدی قوی عمل می کند که نیکسون را ساقط می کند. رئیس جمهور امریکا کار غیراخلاقی کرده و در حزب رقیب شنود کار گذاشته بود. دو روزنامه نگار آنقدر پیگیری کردند تا نیکسون ساقط شد. سوال اینجاست که مگر دو روزنامه نگار می توانند یک حکومت را ساقط کنند؟ اما می بینیم آنچه نیکسون را به عنوان یک حاکم در امریکا ساقط کرد، نهادهای قوی روزنامه نگاری بود.

-پس تفاوت غرب و این روزهای کشور ما نبود نهادهای قوی است که مانع می شوند دولت غیراخلاقی رفتار کند؟
در آنجا هم ممکن است حاکم رفتار غیراخلاقی بکند اما در محدوده امور شخصی خود و تا جایی که به مردم ضرری وارد نکند، مردم می گویند به ما ربطی ندارد. در کشوری که نهادهای قوی دارند، حاکم نمی تواند با پوشش اخلاقی و فضیلت گرا رفتار کند اما در عمل به منافع ملت صدمه بزند و ملت هم از کنار آن به راحتی بگذرند به عبارتی عادت کنند. چون این گفتمان غالب است که ضرر رساندن یا نرساندن به جامعه باید اصل قرار بگیرد. یک خانم نماینده در اروپا ماشین دولتی را به مدت دو ساعت در اختیار شوهرش قرار می دهد. به خاطر فشار افکار عمومی نماینده به خاطر استفاده از اموال عمومی مجبور به استعفا می شود.
-در حالی که تصور می کنیم در سیاست ما باید اخلاق بیشتر حاکم باشد، شاهدیم مردم به راحتی از کنار چنین موضوعاتی می گذرند.
همان بحثی که در ابتدا مطرح کردیم. در کشور ما دو پایه این ماجرا لنگ می زند و ما تنها اصل را فضیلت گرا بودن حاکم قرار داده ایم. شما به این روزهای ایران نگاه کنید. چقدر از اموال دولتی سوء استفاده می شود؟ از آن مهم تر کشور تا چه میزان هزینه بی کفایتی دولت را می پردازد؟ درآمدهای نفتی یک ساله کشور را ببینید. تورم، بیکاری و مشکلات معیشتی مردم افزوده شده است. آیا نباید مردم از دولت سوال کنند این پول ها کجا رفته است؟ چرا بیت المال این کشور باید این گونه مصرف شود که مردم زیر بار چنین فشار اقتصادی قرار بگیرند. حالا ما دلمان را به این خوش کنیم که غلط کردند تقویم گران چاپ کردند؟

-از انقلاب ضد ظلم 30 سال پیش چرا امروز به اینجا رسیدیم؟ گزارش دیوان محاسبات از تخلفات وزارت نفت می آید، گزارش سازمان بازرسی از حساب ذخیره ارزی اما می بینیم همه متهم به سیاسی کاری می شوند و افکار عمومی هم به راحتی از کنار این ماجرا می گذرند.

مشکل ما تا حدود زیادی به دلیل فقر دموکراسی است. اگر پروژه توسعه سیاسی در کشور به پیش می رفت، به یک جایی می رسیدیم. بخشی از توسعه سیاسی هم به شفافیت بر می گردد. گویا ما در جامعه به کارکرد ویژه و مهمی که شفافیت عملکرد سیاسی دارد، پی نبردیم. می خواهند آقای پالیزدار را محاکمه کنند و همه خواستار محاکمه علنی هستند اما می گویند محاکمه را علنی نمی کنیم. چرا علنی نمی کنند؟ چرا نباید در ماجرایی مانند پالیزدار محاکمه علنی و شفاف در برابر افکار عمومی برگزار شود؟ از این مصادیق بسیار داریم. مکانیسم دوم در توسعه سیاسی، مکانیسم مهار و موازنه است. جامعه مدنی باید بتواند به خوبی بر دولت نظارت کند. از سوی دیگر این چه وضعیت تفکیک قوا در کشور است؟ عملاً تفکیک قوایی وجود ندارد. قاضی مستقل نیست. همچنین موازنه و مهار را در مورد احزاب هم تجربه نکردیم. در ایران اجازه ندادند احزاب قوی شکل بگیرد. از این نمونه ها بسیار داریم. لذا مشکل ما همان مشکل قدیمی فقر دموکراسی است.

-همه آن چیزهایی که تاکنون در موردش صحبت کردیم، از تئوری های اصلی اصلاحات بود. این سوال هم از درون جناح اصلاحات و هم از سوی منتقدان بیرونی مطرح می شود که آیا اصلاحات تئوری های قوی نداشت که نتوانست ریشه های توسعه سیاسی که در آن هشت سال ایجاد کرده بود، در این چهار سال اخیر هم به رشد خودش ادامه دهد، هرچند کند و با سرعت کم. در این هشت سال بسیار تلاش کردیم دموکراسی را تقویت کنیم اما چطور می شود امروز تئوریسین اصلاحات حرف از تضعیف دموکراسی در سیاست ایران می زند.

در کشوری که سابقه 2500 سال حکومت شاهنشاهی دارد، ایجاد و تقویت دموکراسی آسان نیست. برخی از موانع ضمنی و برخی موانع دینی تاکنون بر سر دموکراسی خواهی در ایران قرار دارند. آیا می توان در عرض هشت سال کار جدی برای این مساله کرد؟ صد سال از مشروطه و آغاز دموکراسی خواهی در جامعه می گذرد و این موضوع تا حدودی بین نخبگان رواج یافته است و کم کم برای مردم هم در حال گسترش است. اما اگر این سوال را از مردم بپرسید که مهم ترین دغدغه شما چیست، مردم از گرانی و تورم و بیکاری صحبت می کنند. کمتر کسی پیدا می شود بگوید دغدغه های اصلی زندگی اش آزادی و دموکراسی است. لذا در چنین شرایطی جنبش های پوپولیستی روی موج معیشت و این گونه مطالبات مردم سوار می شوند و به راحتی پیش می روند. حال آنکه باید توجه داشته باشید این جنبش های پوپولیستی دشمن اصلی دموکراسی هستند.

-یعنی ایراد اصلی بر چه چیزی است؟
ما می گوییم نظام ما جمهوری اسلامی است. حال سوال من این است که چند نهاد در کشور مدافع اصل جمهوری هستند و چند نهاد برای صیانت از اصل اسلامی بودن نظام تشکیل شده اند. حتی اگر نهادهای دولتی حامی بعد اسلامی بودن را در نظر نگیریم، شاهد نهادهای غیردولتی فراوانی هم هستیم. اما چند نهاد دولتی و غیردولتی مدافع اصل جمهوریت نظام وجود دارد. از منبرها تا حوزه و نماز جماعت ها و... برای پاسداری از اسلامی بودن هستند اما کدام نهاد برای دفاع از جمهوریت تشکیل شده است؟
-شاید برخی رسانه ها.
تنها در قانون اساسی تاکید شده است باید پاسدار اصل جمهوریت هم بود. در آن هشت سال هم تنها تلاشی که کردیم همان لوایح دوقلو بود که سرانجامی نداشت. آیا در این کشور برای دفاع از جمهوریت بودجه اختصاص یافته است؟ نهاد یا نیروی انسانی داریم؟ سرمایه گذاری صورت گرفته است؟ به نظر من کاری نشده است.
-اما برخی ها مواردی مانند برگزاری انتخابات را معیار جمهوریت می دانند و معتقدند در کشور هیچ دغدغه یی در مورد اصل جمهوریت وجود ندارد.
بله اگر جمهوریت را به این تعبیر بگیریم که در اغلب کشورهای دنیا جمهوریت داریم، دولت پاکستان هم می تواند مدعی جمهوریت باشد. آیا جمهوریت مادام العمر مبارک هم جمهوری است؟ اگر این جمهوری، جمهوری است که سوریه هم جمهوری است. نخیر، به اینها نمی توان جمهوری گفت.
-آیا این ضعف اصلاح طلبان است که نتوانستیم در هشت سال اصلاحات را حداقل در تعریف دموکراسی و دفاع از اصل جمهوریت به نقطه مطلوبی برسانیم؟
چرخش نخبگان وجود ندارد. تئوری ها همه در دسترس هستند اما در ایران امکان عملیاتی شدن به شکل واقعی پیدا نشده است. این ضعف هم ضعف ماست و هم ضعف جامعه؛ در کشوری که هم نخبگان ضعیف هستند و هم جامعه مدنی و در عین حال احزاب قوی هم نداریم شرایط این گونه پیش می رود. در شرایطی که طرف مقابل قوی است.

- آقای حجاریان، راهکار چیست؟ مردم درگیر نان شب هستند و توسعه سیاسی که اصلاحات برای آن این میزان هزینه داد این گونه گرفتار این موانع شده است. موج پوپولیستی داریم که در حال جلو رفتن هست. آیا تا زمانی که مشکل و دغدغه معیشت مردم ایران حل نشود نباید امیدوار به توسعه سیاسی و ریشه گرفتن اهداف اصلاحات بود؟

این حرف های انگلیسی هاست؛ آنها بودند که همیشه می گفتند نگذارید ایرانی ها شکم شان سیر شود، چون اگر شکم شان سیر شود دنبال آزادی می روند. بالاخره اگر بتوان جامعه را از دولت جدا کرد به این معنا که ملت صدقه بگیر دولت نباشد، می توان به این استقلال امیدوار بود و اینکه جامعه در پی آن مطالبات جدیدتری را مطرح کند. اگر بتوانیم اقتصاد را در ایران به سوی غیردولتی شدن پیش ببریم می توان امیدوار بود به تدریج ملت مستقل از دولت عمل کند. حتی یک خانواده را در نظر بگیرید. خانمی که خانه دار است و خرجی را از شوهرش می گیرد؛ در این خانواده پدرسالاری حاکم می شود اما همین که خانم منبع مستقل مالی پیدا کرد، استقلال طلبی خانم هم بالا رفته و به تدریج خواستار برابری حقوق و آزادی هایی می شود که تاکنون از او دریغ شده است. در رابطه ملت- دولت هم ملتی که مالیات داده و خرج دولت را بدهد، حتی می توانند بر دولت امر و نهی کنند.
-اما شواهدی مانند پرداخت نقدی یارانه ها حاکی از این است که تا حد ممکن پایان صدقه گیری ملت به تاخیر می افتد.
نه این طور نیست. به هر حال دولت مجبور است به تدریج از اقتصاد دولتی دست بکشد. بسیاری کارخانه های دولتی ورشکسته شده اند. قیمت نفت پایین آمده است و کفگیر دولت به ته دیگ خزانه خورده است. به همین دلیل به تدریج مجبور هستند به سمت حاکمیت حرکت کنند تا تصدی گری.
-در چنین شرایطی اگر قرار باشد اصلاح طلبان دوباره حاکمیت را به دست بگیرند، سوال اینجاست که شعارهایی که این بار باید مطرح شوند، چه چیزهایی است؟
شعارهایمان تغییر نکرده است. به هر حال نقدهایی مطرح است. نقد اخلاقی اصلاح طلبان- البته نه نقد فضیلت گرایانه- تا نقد دولت و نقد حاکمیت و حتی نقد جامعه باید در ابتدا صورت بگیرد. جامعه را باید نقد کرد. نمی توان مردم را همیشه نوازش کرد. باید مردم را نقد کرد و اجازه داد مردم هم ما را نقد کنند و در حوزه عمل هم باید خیلی کار کنیم که در آن دوره نکردیم. اشتباه تئوریک نداریم، البته اشتباه در عمل داشتیم. استدلال ها درست بود اما در برخی اعمال ناموفق بودیم.
منبع خبر:سایت فرارو         1فروردین 1388


ارسال شده در توسط صادق احمدی