گزارش تحلیلی فوت هاله سحابی
وقتی ضدانقلاب به مردگان هم رحم نمی کند
سیدصاحب صادقی
پرونده مرگ «هاله سحابی» فعال سیاسی ملی مذهبی درجریان برگزاری مراسم خاکسپاری پدرش مهندس عزت الله سحابی، از یک سو گمانه زنی های متفاوتی را در باب علت مرگ او رقم زد و ازسوی دیگر به علت تلاش ها و برنامه ریزی های صورت گرفته توسط برخی جریانات خاص سیاسی برای سوءاستفاده از این موضوع و مقصر دانستن افرادی که آنان «مأموران امنیتی حکومت» ایران نامیدند، جنجال آفرینی های عظیم رسانه ای علیه نظام جمهوری اسلامی را موجب شد.
این فشارهای رسانه ای تا جایی ادامه پیدا کرد که دولت های غربی برای دستیابی به اغراض خود وارد این موضوع شده و حتی موضوع اعزام گزارشگر ویژه حقوق بشر برای بررسی شرایط به صورت جدی مطرح شد.
اما به تازگی اسنادی از پرونده مرگ هاله سحابی منتشر شده است که خط بطلانی بر ادعاهای واهی و دروغ رسانه های اپوزیسیون ضدانقلاب کشیده و تمامی واقعیت های مرگ این فعال ملی مذهبی را فاش می کند.
در این گزارش ابتدا به جنجال آفرینی ها، واکنش ها و ادعاهای رسانه ای بیگانه و ضدانقلاب در باب ماجرای مرگ هاله سحابی پرداخته و سپس با بررسی این اخبار و ادعاها به صورت مستند به اظهارات صریح اعضای درجه اول خانواده وی درخصوص مرگ وی می پردازیم و درنهایت اسناد پرونده مرگ هاله سحابی را مورد بحث و بررسی قرار خواهیم داد.
- واکنش ها
از همان دقایق ابتدایی مرگ هاله سحابی رسانه های وابسته به برخی جریانات ضدنظام همگام با رسانه های غربی به صورت سازمان یافته این مسئله را پوشش فراوان خبری داده و ضمن استناد به منابع نامعتبر و همچنین توسل به دروغ های کاملا آشکار تلاش کردند که مرگ آن مرحومه را «غیرطبیعی و به دست عوامل و مأموران امنیتی حکومت ایران» القا نمایند.
دراین راستا وب سایت رادیو فردا ارگان سازمان سیا نوشت: «هاله سحابی در پی حمله نیروهای امنیتی به مراسم خاکسپاری پدرش و ضرب و شتم شدید جان باخت»
سایت جرس نیز در اولین خبر خود از این ماجرا مدعی شد که «هاله سحابی با پنجه بکس لباس شخصی ها به شهادت رسیده است». البته ساعاتی بعد هنگامی که پسر هاله سحابی این ادعای سایت جرس را دروغ نامید، خبر مذکور از سایت جرس حذف شده و به جای آن این خبر بر خروجی سایت قرارگرفت: «هاله سحابی درمراسم تشییع پدرش در اثر ضرب و شتم عوامل امنیتی جمهوری اسلامی به شهادت رسید.»
سایت بی بی سی فارسی نیز همگام با رسانه های دیگر در خبری مدعی شد که «هاله سحابی در پی برخورد نیروهای امنیتی با حاضران در مراسم تشییع جنازه بی هوش شد و تلاش های پزشکی برای نجات جان وی بی نتیجه ماند.» البته هنگامی که این ادعا نیز دروغ از آب درآمد و شواهد بر امر دیگری حکایت داشت، بی بی سی فارسی به صورت کاملا دستپاچه ای ضمن تکذیب ادعاهای قبلی درتلاشی مذبوحانه برای حفظ پرستیژ رسانه ای خود نوشت: «هنوز مشخص نیست مرگ خانم سحابی به علت ضربات نیروهای امنیتی بوده است یا آنکه وی بر اثر تشنج ناشی از فشار عصبی از دنیا رفته است»
کلمه نیز به نقل از شاهد عینی ادعا کرد که «یکی از مأموران امنیتی به شدت عکسی از مهندس سحابی را که هاله سحابی به سینه خود می فشرد کشید و بر اثر مقاومت او هاله بر زمین افتاد».
همزمان صدای آمریکا نیز از قافله عقب نمانده و از «کشته شدن هاله سحابی در مراسم تشییع جنازه پدرش» خبر داد.
این حجم عظیم هجمه های صورت گرفته، دروغ های کاملا آشکار و استنادهای کاملا بی پایه که تنها در چند ساعت اولیه مرگ هاله سحابی صورت گرفت نشان از تلاش کاملا سازمان یافته این رسانه ها برای انحراف افکارعمومی و همچنین ایجاد تنش و آشوب در فضای سیاسی کشور داشت.
فضای سنگین تبلیغاتی تنها به هجمه های رسانه ای ختم نشد بلکه تشکل های سیاسی همسو با این جریانات سیاسی که در زمینه حقوق بشر فعالیت می کنند نیز وارد ماجرا شده و تلاش کردند به این ماجرا ابعاد بین المللی دهند.دراین راستا کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران با صدور اطلاعیه ای مرگ هاله سحابی را به علت «دخالت و ضرب و شتم نیروهای امنیتی» دانست.
دراین اطلاعیه آمده است: «مداخله نیروهای امنیتی و عوامل لباس شخصی از جمله ضرب و شتم عزاداران درمراسم خاکسپاری عزت الله سحابی فعال سیاسی برجسته ایران به درگذشت هاله سحابی دختر آقای سحابی منتهی شد.»
تشکل موسوم به سازمان گزارشگران بدون مرز نیز در بیانیه ای ضمن محکوم کردن آنچه که آنان قتل هاله سحابی نامیدند نوشت: «ایران یکی از مدافعان سرسخت آزادی بیان را از دست داده است و حکومت دختر او که یکی از مدافعان فعال خانواده های زندانیان سیاسی بود را به قتل رسانده است.»
کانون مدافعان حقوق بشر هم تأکید کرد: «با توجه به شهادت شهود! درضرب و شتم هاله سحابی، آنچه اتفاق افتاده جرمی مشهود محسوب می شود.»
درعین حال واکنش ها در سطح وسیعی گسترده شده و سران و فعالان اپوزیسیون نیز هرکدام با صدور اطلاعیه و یا انجام مصاحبه های جداگانه به صورت تلویحی و یا مستقیم جمهوری اسلامی ایران را مسئول مرگ هاله سحابی دانستند! شیرین عبادی فعال سیاسی اپوزیسیون ضدنظام در اظهاراتی تحریک آمیز و بدون هیچ گونه سند متقن مسئولیت درگذشت هاله سحابی را به طور مستقیم برعهده حکومت جمهوری اسلامی ایران دانست!
عبادی مأموران انتظامی حافظ نظم مراسم خاکسپاری مرحوم سحابی را به دزدیدن جنازه مهندس سحابی و حمله به مردم محکوم کرد! و ادعا نمود که هاله در اثر ضرب و شتم دچار ایست قلبی شده و از دنیا رفت!
او در اظهاراتی عجیب خواستار آن شد که پارک لاله به پارک «هاله» تغییر نام یابد!
فائزه هاشمی نیز با هدف تشویش اذهان عمومی به صورت تلویحی حکومت ایران را مسئول مرگ هاله سحابی دانسته و مرگ وی را «فاطمه وار» توصیف نمود.
این فشارها و تبلیغات تا آنجا ادامه پیدا کرد که دولت های غربی نیز با ورود به موضوع، ضمن دخالت در این امر که یک موضوع کاملا داخلی محسوب می شود با علم و آگاهی کامل نسبت به بی پایه و اساس بودن این ادعاها، حکومت جمهوری اسلامی ایران را مسئول مرگ هاله سحابی دانسته و به شدت محکوم کردند.
در این راستا «مارک تونر» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا ضمن محکوم نمودن جمهوری اسلامی در قبال مرگ هاله سحابی خواستار روشن شدن ابعاد این ماجرا و انجام تحقیقات در این باره شد.
همچنین حزب سبزهای آلمان این ماجرا را جنایتی با انگیزه سیاسی! توصیف کرده و خواستار انجام تحقیقات و مجازات عاملان آن شد.
دولت انگلیس نیز مرگ هاله سحابی را به دست نیروهای امنیتی ایران دانست!
بررسی جنجال های سیاسی اپوزیسیون ضدانقلاب در باب ماجرای مرگ هاله سحابی و همراهی مشکوک و تمام قد دولت های غربی با این حرکت حساب شده و سازمان یافته پرده از اغراض سیاسی نهفته در این جوسازی ها برمی دارد.
واقعیت این است که در سالگرد حوادث فتنه پس از انتخابات گروه ها و افراد وابسته به اپوزیسیون ضدانقلاب نیازمند محرک و جرقه ای جدی برای تشویش اذهان عمومی و برپایی مجدد آشوب ها و فتنه ها بودند و هیچ چیز را مناسب تر از سوءاستفاده از مرگ یک فعال ملی مذهبی و سیاسی سازی آن نمی دیدند.
البته با جستاری کوتاه در سناریوسازی رسانه های بیگانه از این ماجرا به روشنی این فرضیه به اثبات می رسد و مشخص می شود که علت این همه هجمه های سنگین، غیرمعمول و بی رحمانه رسانه های اپوزیسیون ضدانقلاب به همراه حمایت های دولت های غربی چه بوده است.
روزنامه وال استریت ژورنال با چاپ عکسی از مراسم خاکسپاری عزت الله سحابی در صفحه اول خود می نویسد که نیروهای امنیتی با حمله به مراسم موجب مرگ دختر وی شدند! این روزنامه با اشاره به «برنامه جنبش سبز برای راهپیمایی 22 خرداد» به مناسبت سالروز انتخابات جمهوری 88 می نویسد که: «یک جمعیت هزار نفری طرفداران دموکراسی گفته اند که روز چهارشنبه هاله سحابی بر اثر حمله مأموران امنیتی بسیج و لباس شخصی ها به مراسم خاکسپاری پدرش کشته شد!
این گفتار روزنامه وال استریت ژورنال به خوبی تلاش اپوزیسیون و همچنین همراهی دولت های غربی و رسانه های بیگانه را برای ایجاد آشوب و تنش سیاسی در کشور برملا می سازد.
روزنامه ناسیونال زیر عنوان «مرگ یک ناراضی در ایران پس از مشاجره با مقامات امنیتی در مراسم خاکسپاری پدرش» می نویسد: «مرگ هاله سحابی به گفته تحلیلگران در زمانی حساس از نظر سیاسی در ایران رخ داده است و می تواند نظیر جرقه ای جنبش سبز را مثل آتش شعله ور سازد.»
این تحلیل روزنامه ناسیونال گویای همه واقعیت می باشد و کاملا از برنامه و توطئه حساب شده برای سوءاستفاده از این ماجرا پرده برمی دارد.
روزنامه گاردین نیز ضمن اشاره به در پیش بودن سالروز انتخابات ریاست جمهوری 88 به مرگ هاله سحابی در مراسم خاکسپاری پدرش پرداخته و آن را فرصت مناسبی برای احیای اعتراضات در ایران دانست! این حرکات هماهنگ و حساب شده که تقریبا تمامی رسانه های بیگانه و اپوزیسیون ضدانقلاب را در برگرفته و حمایت کامل دولت های غربی را در پی داشته است نشان از این دارد که این جریانات خاص سیاسی با پشتیبانی عوامل بیرونی و آمادگی عناصر داخلی تمام تلاش خود را برای احیای مجدد آتش فتنه و آشوب داخلی به کار بردند و درصدد بودند با غیرطبیعی خواندن مرگ هاله سحابی در جهت اهداف سیاسی خود حرکت کنند.
ماجرا از چه قرار بود؟
به روایت شهود حاضر در صحنه، خانواده درجه اول هاله سحابی شامل پسر، دختر و مادر وی و همچنین اظهارات پزشک خانوادگی سحابی ها که در صحنه مرگ آن مرحومه حضور داشت، وی در اثر سابقه بیماری قلبی به علت فوت پدر و بی تابی و شوک ایجاد شده دچار ایست قلبی شده و جان خود را از دست داد.
درحالی رسانه های بیگانه و ضدانقلاب بر ضرب وشتم هاله سحابی تأکید زیاد داشتند که هیچ نشانه ای دال بر برخورد فیزیکی نیروهای امنیتی با وی در دست نبوده و تمامی اعضای درجه اول خانواده آن مرحومه هرگونه ضرب و شتم و برخورد فیزیکی با وی را به شدت تکذیب کردند.
درحالی که سایت جرس در اولین خبر خود از این ماجرا به دروغ مدعی شد که هاله سحابی «به وسیله پنجه بوکس لباس شخصی ها به قتل رسیده است» یحیی شامخی پسر هاله در گفت وگو با سایت نهضت آزادی این ادعا را که مادرش با پنجه بوکس مضروب و کشته شده است را کذب محض خواند و تکذیب کرد.
وی اعلام کرد: «هنگامی که جنازه پدربزرگم در دست مردم قرار گرفت، مادرم از هوش رفت و پس از آن به درمانگاه منتقل شد و درنهایت درگذشت.»
جرس در دومین خبر دروغ خود به نقل از فریدون سحابی عموی هاله سحابی نوشت: ضربه به شکم و ریه و نهایتا ایست قلبی علت مرگ هاله بوده است! ساعتی بعد فریدون سحابی در واکنش به این خبر جرس گفت: «این خبر دروغ است و من هرگز چنین حرفی نزدم.»
علاوه بر تأکید صریح پسر و عموی هاله سحابی مبنی بر مرگ کاملا طبیعی مادرشان، دلاور پزشک اورژانس بیمارستان لواسان نیز در گفت وگو با باشگاه خبرنگاران ضمن رد هرگونه آثار ضرب وشتم بر بدن هاله سحابی گفت: علت مرگ هاله سحابی ایست قلبی ناشی از بیماری قند بود.
پزشک اورژانس هاله سحابی همچنین به تشریح واقعه پرداخته و گفت: «طبق گفته همراهان، هاله سحابی به صورت ناگهانی در حین راه رفتن دچار کاهش هوشیاری شده و ایست قلبی ناگهانی پیدا کرد.»
دکتر افتخار پزشک معالج عزت الله سحابی نیز ضمن تاکید بر مرگ طبیعی هاله سحابی گفت: طی 10 سال سرکشی و اطلاع از وضعیت بیماری عزت الله سحابی متوجه شدم سابقه سکته قلبی در خانواده این شخص موروثی است.
با این همه تاکیدات و اظهارات صریح خانواده درجه اول هاله سحابی مبنی بر مرگ طبیعی وی و رد هرگونه ضرب و شتم از سوی ماموران انتظامی و امنیتی و همچنین افشای کامل تمامی ادعاها و دروغ های بی پایه و اساس رسانه های اپوزیسیون ضدانقلاب در مورد این ماجرا، بازهم تعدادی از این عناصر که برای سوءاستفاده از ماجرای مرگ هاله سحابی لحظه شماری کرده و برنامه ریزی های گسترده ای را انجام داده بودند از مرگ غیر طبیعی هاله سحابی سخن گفته و بر ادعاهای پیشین خود اصرار ورزیدند.
در حالی که آمریکا و دولت های غربی وارد این مسئله شده بودند دادستان تهران در اظهاراتی اعلام کرد که دادستانی جهت بطلان کامل ادعاهای دروغ از خانواده سحابی اجازه خواست که کالبدشکافی بر روی جسد آن مرحومه صورت گیرد ولی خانواده سحابی اعلام کردند که نسبت به این موضوع شکایتی ندارند و به لحاظ اصرار خانواده سحابی مبنی بر عدم کالبدشکافی، جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و پس از بررسی آخرین وضعیت به خانواده وی تحویل داده شد.
بعد از این ماجرا و اثبات ادعاهای کاملاً دروغ رسانه های ضدانقلاب و دولت های غربی دادستان تهران گفت: کالبدشکافی هاله سحابی نظام را بیمه کرد. این اظهارات و گواهی های خانواده، بستگان و آشنایان درجه اول هاله سحابی در حالی مطرح شد که هیچ کدام از اعضای خانواده نزدیکان و همراهان نزدیک هاله سحابی شهادتی مبنی بر درگیری و ضرب و شتم وی نداده و حتی در پاسخ به ادعاهای دروغ رسانه های اپوزیسیون ضدانقلاب به گزارش واقعیت ها و حقایق مبادرت کردند.
اسناد جدید
اما اسناد جدید افشا شده از پرونده مرگ هاله سحابی که شامل گزارش «معاینه جسد»، فرم «پزشکی قانونی»، «گواهی فوت»، «برگ اظهارات نزدیکان درجه اول وی» و نیز «اظهارات پزشک معتمد خانواده سحابی» است به صورت آشکارا و کاملاً مستند و بر پایه اظهارات خانواده درجه اول، شهود، پزشکان و آشنایان آن مرحومه تمامی ادعاهای واهی مبنی بر ضرب و شتم و ایراد جرح بر وی را خط بطلان کشیده و به بازشناسی واقعیت این ماجرا کمک شایانی می کند. گزارش معاینه جسد که توسط سازمان پزشکی قانونی انجام گرفته است به صورت تفصیلی نتایج معاینات جسد را ذکر کرده و مصرحاً هرگونه آثار ضرب و شتم، کبودی و یا جرح و زخم و شکستگی بر بدن آن مرحومه را رد می کند.
در پایان گزارش مذکور ذکر شده که به علت درخواست اولیاء دم و دستور مقام محترم قضایی مبنی بر عدم کالبدشکافی، تعیین علت فوت مقدور نمی باشد.
در این باب همان گونه که قبلاً ذکر شد علی رغم اصرار صریح و مکرر دادستانی تهران از خانواده هاله سحابی برای اجازه دادن جهت کالبدشکافی جسد، خانواده وی کاملاً مخالفت نموده و اعلام می کنند که از هیچ کس شکایتی ندارند.
اسناد مربوط به اظهارات نزدیکان درجه اول متوفی نیز همگی به صورت کاملاً آشکار و متفق القولی بر طبیعی بودن مرگ آن مرحومه تاکید دارند.
«یحیی شامخی» پسر هاله سحابی که در روز مرگ وی ضمن تکذیب هرگونه درگیری و یا ضرب و شتم مادرش علت را «ایست قلبی» ذکر کرد در برگه اظهارات اولیاء دم نوشته است: «از کسی شاکی نیستم، حاضر نیستم جسد به پزشکی قانونی برود تقاضا می کنم کالبدشکافی انجام نشود و در آینده نسبت به مرگ مادرم ادعایی نخواهم داشت ولی قبول دارم مرگ مادرم به خاطر فشار عصبی بوده است.»
«آمنه شامخی» دختر متوفی نیز عین این اظهارات را ذکر کرده و اعلام کرد که از هیچ کس شکایتی ندارد.
«تقی شامخی» همسر هاله سحابی نیز در اظهارات خود اعلام کرد که پس از اعزام آن مرحومه به بیمارستان که دکتر افتخار پزشک خانوادگی، دکتر پیمان و خود همسر ایشان حضور داشتند پس از بررسی و معاینه توسط کادر پزشکی اعلام شد که مرگ وی به علت ایست قلبی گسترده بوده است.
در ادامه وی اظهار می کند که احتمال می دهم حالت عصبی زمینه ساز سکته شده است و دکتر افتخار هم پس از بررسی جسد اظهار کرد که اثری از ضرب و شتم وجود ندارد.وی تصریح می کند که «به علت تردید در اینکه علت فوت حالت عصبی بوده است و یا استرس به خاطر فوت پدر از کسی شکایت ندارم.»
«زرین دخت عطایی» مادر هاله سحابی نیز در برگه اظهارات نزدیکان ضمن اینکه هیچ گونه درگیری و ضرب و شتم را مطرح نمی کند تصریح کرد که از کسی شکایتی نداشته و نمی خواهم جسد به پزشکی قانونی برود.
«دکتر حسن افتخار» پزشک معتمد خانواده سحابی نیز که در مصاحبه هایی ضمن رد هرگونه ضرب و شتم و درگیری علت فوت را طبیعی ذکر کرده بود و همچنین بیان کرد که سابقه سکته قلبی در خانواده سحابی موروثی می باشد در اظهارات خود عنوان کرد: «با توجه به اینکه اکیپ تشخیص هویت و نسوان نیروی انتظامی اقدام به معاینه کامل جسد نمودند اینجانب نیز به عنوان پزشک معتمد خانوادگی در مشاهدات ظاهری و اولیه هیچگونه علایم ضرب وجرح یا کبودی مشاهده ننموده ام.»
در برگه «گواهی فوت» آن مرحومه نیز علت فوت ایست قلبی ناشی از بیماری دیابت ذکر شده است.
روشن شد که در تمامی این اسناد معتبر که عمده آنها اظهارات نزدیکان درجه اول، پزشکان اورژانس و بیمارستان و همچنین پزشک معتمد خانواده سحابی بوده است، هیچ گونه نشانه ای دال بر ایراد ضرب و شتم هاله سحابی وجود نداشته و انواع ادعاهای واهی رسانه های ضدانقلاب در زمینه ضرب و شتم شدید، ایراد جرح به وسیله پنجه بوکس و چاقو و یا هرگونه درگیری فیزیکی دیگری کاملاً دروغ بوده است. همان گونه که پیشتر گفته شد هدف از این اقدامات و برنامه ریزی های سازمان یافته و گسترده بهره برداری از ماجرای مرگ هاله سحابی در راستای تحریک و تشویش اذهان عمومی برای احیای آشوب ها و تنش های سیاسی در سالگرد حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 بوده که با افشاگری های خانواده آن مرحومه و همچنین اسناد بیرون آمده از پرونده مرگ وی این اقدام سازمان یافته و هماهنگ به شکست انجامید.