بسماللهالرحمنالرحیم. مسأله اختلاف سلایق، مسأله ناآشنائی نبوده است و نیست. از آغاز پیروزی انقلاب، این اختلاف سلیقهها در سطح کلان مدیریتی کشور وجود داشتهاند، بنابراین نبایستی مردم عزیز ما احساس کنند این اختلاف سلیقهها، بحرانزا هستند. بحمدالله در این کشور نظامی شکل گرفته، قانون اساسی پشتوانه رأی اکثریت مردم را دارد و رهبری بزرگوار، بصیر، هوشیار، دیدهبان و بسیار عمیق دارد که همه جریانهای کشور را رصد میکنند، پس جای هیچگونه نگرانی نیست.
اما در قضیه اخیر، نکته پنهان و پوشیدهای بر مردم عزیز ما وجود ندارد. آقای رئیسجمهور در پی آن بودند وزیر اطلاعات را کنار بگذارند و مقام معظم رهبری این امر را به صلاح ندانستند. در این باره چند مطلب گفتنی است.
مطلب اول این است که این اولین عزل جناب رئیسجمهور نیست. ایشان پیش از این هم وزرای دیگری را عزل کردهاند. یک عزل ایشان هم به گونهای بود که هیچ کس دفاع نکرد و آن عزل جناب آقای متکی با آن وضعیتی بود که همه میدانیم. بنابراین جناب رئیسجمهور نمیتوانند بگویند که من چرا اختیار عزل وزیرم را ندارم؟ شما اختیار دارید و تا کنون هم از این اختیار استفاده کرده و وزیرانی را کنار گذاشتهاید، لکن نقش ولایت همین است که در گلوگاههای حساسی که در نظام احساس خطر میکنند، به صحنه بیایند و این مورد، از صحنههایی بود که آقا احساس تکلیف کردند و به صحنه آمدند. رسانههای بیگانه فضاسازی کردند و ژست دفاع از رئیسجمهور را گرفتند که ایشان باید اختیار عزل وزیرش را داشته باشد که البته رئیسجمهور جواب خوبی به دشمنان انقلاب دادند و آنها را ناکام گذاشتند. من این موضع ایشان را تقدیر میکنم. مقام معظم رهبری حداقل دخالت را در امور اجرائی دارند، لکن نقش ولایت فقیه همین دیدهبانی است و باید در مسائل حساس وارد شوند.
دوم؛ انتظار از جناب رئیسجمهوری که حداقل در دور دوم انتخابات با حمایت حامیان ولایت، به صحنه اجرائی کشور آمدند و در آخرین اظهارنظرشان که بعد از چند روز، در اولین جلسه هیأت دولت ایراد کردند، به صراحت فرمودند که همراه با ولایت هستند؛ این بود که بلافاصله نظر حکومتی مقام معظم رهبری را تمکین کنند. این انتظار، انتظار بجا و بهحقی بود که متأسفانه برآورده نشد. ایشان بعد از 10 روز به ریاستجمهوری تشریف بردند، اما ما انتظار حتی یک دقیقه ناخشنودی را هم نداشتیم.
تاریخ را ورق بزنید. مقام معظم رهبری، حداقل در دور دوم ریاستجمهوری خود، نخستوزیری آقای میرحسین موسوی را قبول نداشتند. برخی از بزرگان رفتند و با امام راحل صحبت کردند. امام فرمودند من تکلیف میدانم که در این عرصه اینگونه وارد شویم. وقتی مقام معظم رهبری دیدند نظر امام این است، بلافاصله تمکین کردند. این انتظار بجائی است و امیدواریم که دیگر چنین مسألهای اتفاق نیفتد. ما در زبان عربی مثلی داریم که «ان الجواد قد یکبوا»، چه بسا گاهی انسان زیرک هم خطا میکند.
مسأله سوم این است که آقای رئیسجمهور بارها فرمودهاند انتقاد سازنده کنید و حتی به منتقدین خودشان، از جمله روزنامه کیهان جایزه هم دادند، بنابراین من معتقدم که آقای رئیسجمهور محترم نباید از این تذکرات دلسوزانه و خیرخواهانه بزرگان برنجند. خیر ایشان در شنیدن و پذیرش انتقادات است. کیست که نداند در این کشور روحانیت در دور دوم ریاستجمهوری ایشان سنگ تمام گذاشت؟ کیست که نداند آیتالله مصباح یزدی از حامیان جدّی و اهل پشتکار ایشان بود؟ الان آیتالله مصباح یزدی، آیتالله محمد یزدی، آیتالله جنّتی، آیتالله علمالهدی و ائمه جمعه همه دارند یکپارچه فریاد میزنند مراقب جریان انحرافی باشید. وقتی آیتالله خزعلی، پیرمرد حدود 85 ساله، احساس نگرانی میکند، جای تأمّل دارد و جناب رئیسجمهور حداقل باید این احتمال را بدهند که
” انتظار از جناب رئیسجمهوری که حداقل در دور دوم انتخابات با حمایت حامیان ولایت، به صحنه اجرائی کشور آمدند این بود که بلافاصله نظر حکومتی مقام معظم رهبری را تمکین کنند. این انتظار، انتظار بجا و بهحقی بود که متأسفانه برآورده نشد. ما انتظار حتی یک دقیقه ناخشنودی را هم نداشتیم. “
این جماعتی که از ایشان حمایت کردند، خیرخواه ایشان هستند.
بر پیشانی بنده، این طلبه ناچیز، مهر حمایت از ایشان خورده است. تا مدتها بعد از خطبههای ما، رسانههای بیگانه میگفتند فلانی که از حامیان رئیسجمهور است. حالا ما که از حامیان هستیم، احساس نگرانی میکنیم. احساس نگرانی از جریانی که بنده در خطبهها گفتهام جریان لیبرالیسم فرهنگی است. نشانههایش هم فراوانند. دلسوزانه از آقای رئیسجمهور میخواهم که این نقدها را دوستانه تلقی کنند.
بنابراین اگر میخواهید ریشهها را پیدا کنید، بخشی را باید در همین جریان انحرافی بجوئید. برای اولین بار به صراحت میگویم تا در تاریخ ثبت شود. بنده در دور دوم انتخابات ریاستجمهوری، در جلسه جامعه مدرسین صراحتاً گفتم بیانیه بدهیم و بگوئیم ما از جناب آقای احمدینژاد، منهای مشائی حمایت میکنیم. آقایان این نقد را قبول داشتند و حتی یک نفر هم در جلسه جامعه مدرسین نبود که بر آقای مشائی نقد نداشته باشد؛ اما مصلحت را در این دیدند که در آن برهه این موضوع را مطرح نکنیم و کمک کنیم آقای رئیسجمهور رأی بیاورد، اما در عین حال نباید از جریان انحرافی غافل شد.
نکته بعدی را از طریق شما و باز هم برای ثبت در تاریخ میگویم. بنده به زعم خودم سعی میکنم تمام حرکات سیاسیام را در محدودهای که مقام معظم رهبری تعیین میکنند، تنظیم کنم. اشهد بالله که بنده تلاشم در جهت رأی به جناب احمدینژاد فقط به خاطر تمکین از نظر مقام معظم رهبری بوده است و بس و فکر میکنم اکثریت آراء ایشان از همین قبیل، یعنی آراء کسانی بود که عاشق مقام معظم رهبری هستند. تحلیل ما هم تحلیل درستی بود. برداشت ما این بود که اگر جریان فتنه رأی میآورد، مشکلات عدیده داشتیم.
در همینجا به پروژه «دیدی»! اشاره میکنم. در طول این ده روز بارها و بارها به ما سرکوفت زدند که دیدید ما گفتیم رئیسجمهور با ولایت هم مسأله پیدا خواهد کرد؟ دیدید ما گفتیم که چنین و چنان است؟ من در پاسخ به این پروژه «دیدی»، میگویم ما به تکلیف و به وظیفهمان عمل کردیم.
اولاً در عین حال که انتقاداتی داریم، معتقدیم نبایستی ارزشهای آقای احمدینژاد پوشیده بمانند. این بیانصافی است که به مجرد یک انتقاد، خوبیهای افراد را از یاد ببریم. سختکوشی آقای احمدینژاد، ارزشی است که جای انکار ندارد. شجاعت، سادهزیستی، ارزشگرائی و عدالتمحوری ایشان انکارناپذیر است. آقای احمدینژاد نشان داد مرد کارهای بزرگ است. سامان دادن امر بنزین و هدفمند کردن یارانهها، همه از خدمات آقای احمدینژاد است. ما همه اینها را پاس میداریم و هیچ از رأی دادن به ایشان پشیمان نیستیم، منتهی در کنار آن خدمات، این تذکر هم هست که ایشان باید مراقب باشند دیگر امثال قضیه اخیر اتفاق نیفتد. اینکه در دیدار با یکی از چهرهها، ایشان فرمودهاند من نمیبخشم کسانی را که چنین القا میکنند که من با مقام معظم رهبری زاویه دارم، از ایشان سئوال میکنیم زاویه داشتن یعنی چه؟ زاویه داشتن این نیست که انسان اعلام کند من زاویه دارم. بله، آقای احمدینژاد عاشق مقام معظم رهبری و دعاگوی ایشان است، چه بسا به تعبیر خودشان، تلاش میکنند تیرهایی را که به سمت آقا میآیند، به جان بخرند که به ایشان اصابت نکند، اما در این قضیه چه توجیهی دارند؟ این قضیه که مقام معظم رهبری دستوری فرمودهاند، ولی آن پاسخگویی بایسته انجام نشده است، چه توجیهی دارد؟ انتظار ایدهآلی که مردم داشتند، این بود که در اولین جلسه هیأت دولت، آقای احمدینژاد میفرمودند که بر اساس فرمایش مقام معظم رهبری و حکم حکومتی ایشان، آقای مصلحی همچنان وزیرند و من مقدمشان را گرامی میدارم و با ایشان کار میکنم. مردم این انتظار را داشتند؛ این ولایتمداری است و نپذیرفتن این امر، زاویه است. زاویه داشتن که تابلو نمیخواهد.
باز تأکید میکنم جابهجائی وزرا امری طبیعی است و جای انکار ندارد، اما آنچه که هست برای ما آقا و حکم حکومتی ایشان مطرح هستند. حکم حکومتی نباید بر زمین بماند.
تا اینجا جناب رئیسجمهور با اظهاراتشان، قدری از توطئههای بیگانگان را جبران کردهاند. به صراحت میگویم، خط ما خط مقام معظم رهبری است و تضعیف دولت و تضعیف نهاد ریاست جمهوری را که شخص رئیسجمهور باشند، جایز نمیدانیم، اما هرگز تضعیف نکردن را به معنای نقد نکردن نمیدانیم. امیدوارم آقای رئیسجمهور، این مصاحبه را با دقت بخوانند و با تمام وجودشان باور کنند که تمام تلاش ما این است که این دو سال باقیمانده ریاست جمهوری ایشان با موفقیت به پایان برسد، اما ایشان از روحانیت انتظار نداشته باشند که فقط خوبیها را بگوید. اگر روحانیت فقط خوبیها را بگوید، میشود متملّق. از خدا خواستیم متملّق نباشیم، نیستیم و نخواهیم بود. ما حامی ناصح دولتیم.
اشاره کردید که از رئیسجمهور، منهای آقای مشائی حمایت کنیم. آیا مشائی یک جریان است یا یک فرد؟ یعنی بر فرض اگر از فردا آقای مشائی نباشد، مشکل حل میشود؟
ایشان یک جریان است، منتهی جریانی که رأس آن ایشان است. هدایت و رهبری این جریان را ایشان بر عهده دارد. من نمیخواهم بهتفصیل وارد این قضیه بشوم، اما به هر حال آقای رئیسجمهور باید روی این رنجیدگی که مراجع عظام تقلید، علمای بزرگ و دلسوزان از ایشان دارند، حساب کنند. اگر روزی روزگاری، زمانش رسید و قرار شد پردهها کنار بروند، ما به تفصیل در این عرصه وارد میشویم، ولی الان صلاح نمیدانیم، چون مقام معظم رهبری فرمودند مسائل را اولویتبندی کنید و لذا من هم وارد ریز این مسأله نمیشوم و به اجمال میگذرم، اما اگر روزی احساس تکلیف کردیم، این اجمال را به تفصیل خواهیم
” کیست که نداند در این کشور روحانیت در دور دوم ریاستجمهوری ایشان سنگ تمام گذاشت؟ کیست که نداند آیتالله مصباح یزدی از حامیان جدّی و اهل پشتکار ایشان بود؟ الان آیتالله مصباح یزدی، آیتالله محمد یزدی، آیتالله جنّتی، آیتالله علمالهدی و ائمه جمعه همه دارند یکپارچه فریاد میزنند مراقب جریان انحرافی باشید. وقتی آیتالله خزعلی، پیرمرد حدود 85 ساله، احساس نگرانی میکند، جای تأمّل دارد. “
گفت.
اشاره کردید که از نظر حضرتعالی، اغلب رأیدهندگان به آقای احمدینژاد را پیروان مقام معظم رهبری تشکیل میدهند. این روزها زمزمههایی میشنیدیم که برخی معتقدند آقای دکتر احمدینژاد 35 میلیون رأی داشته و به علت ولائی بودنش 10ـ12 میلیون رأی را از دست داده و اگر حمایت ولایت نبود، شاید ایشان رأی بیشتری میآورد. برخی معتقدند همین خط فکری منجر به جدائی رئیسجمهور از رهبری شده است. آیا به نظر شما چنین چیزی محتمل هست که قشر خاکستری، بدون حمایت رهبری، حمایت پررنگی از این جریان داشته باشد؟
من نمیدانم آیا بهراستی رئیسجمهور این سخن را گفتهاند که ایشان 35 میلیون رأی داشتهاند و بعد که ولایت حمایت کرده، این چنین شده است. من نمیدانم. متهم هم نمیکنم که ایشان گفته باشند، اما اگر این حرف صادر شده باشد، جفاکارانهترین حرف است. یعنی اگر بخواهیم یک مصداق جفا به رهبری را پیدا کنیم، آن مصداق همین است. جناب رئیسجمهور و همراهانشان بهتر از همه میدانند که اگر حمایتهای چهار سال گذشته مقام معظم رهبری نبود، هیچ کاری پیش نمیرفت. تعبیری که ایشان در باره دولت فرمودند، تعبیر بسیار بلندی بود که از تاریخ مشروطه تا به حال، دولتی در این سطح خدمت دیده نشده است. مقام معظم رهبری هرگز نه بهطور خصوصی و نه عمومی نگفتند که به چه کسی رأی میدهند، ولی مردم ما حدس زدند که مقام معظم رهبری به آقای احمدینژاد تمایل دارند و بر اساس این حدس، پای صندوقهای رأی رفتند و رأی بالایی هم به ایشان دادند. قطع و یقین دارم که اگر حمایت رهبری نبود، قطعاً آقای رئیسجمهور ریزش آرای فراوانی داشتند.
امیدوارم این اشتباه برای هیچکس، نه جناب رئیسجمهور و نه اطرافیانش پیدا نشده باشد. حتی الان هم استقبالهای مردمی در شهرها به خاطر مقام معظم رهبری است. امامجمعه یکی از استانها که جزو منتقدین آقای رئیسجمهور است، با من مشورت کرد و گفت: «ایشان دارد به شهر ما میآید. برای استقبال بروم؟» گفتم: «نه تنها به استقبال برو که مردم را هم تشویق کن بروند.» آقای رئیسجمهور، رئیسجمهور این کشور است، رأی بالائی آورده و انصافاً در عرصه ولایت، غیر از چند مورد، از آقا اطاعت کرده است. نباید بیانصافی کرد. اگر ما اطاعت از رهبری را نمره 100 بگیریم، ایشان حداقل در 90 مورد اطاعت کرده است. نباید به خاطر یک لغزش، این همه همراهی را ناچیز شمرد و نادیده گرفت. انصاف این است که همراهیهای گذشته ایشان را ببینیم. مسئله سامان دادن به قضیه بنزین و هدفمندی یارانهها، از اول در ذهن مقام معظم رهبری بود و به برخی از دولتها هم گفتند اجرا کنید، اما نکردند، اما این دولت موفق به اجرای آنها شد. این نماد اطاعت از رهبری است، لکن الان هم به صراحت میگویم که آقای احمدینژاد باید بدانند که پشتیبان و حامی ایشان، باز هم همین حزباللهیها هستند و آن جماعت دیگری که برخی به توهّم آنها دارند حرکت میکنند، هیچگاه با آقای احمدینژاد همراه نخواهند شد. اگر هم همراه شوند، مثل روزهای اخیر و به صورت شیطنتآمیز خواهد بود. آنها آقای احمدینژاد را نمیخواهند، بلکه توهّم ضدّیت با ولایت را دارند و به خیال خودشان آمدند و از این طرف حمایت کردند که به این مقصود برسند که الحمدلله صحبتهای جناب آقای احمدینژاد پاسخ کوبندهای به آنها بود.
حضرتعالی در خطبههایتان به 6 نکته اشاره فرمودید که ابعاد مختلفی را شامل میشد، اما این سئوال همچنان باقی است که آیا اقدام اخیر رئیسجمهور در جلسه روز یکشنبه کفایت میکند یا اقدامات دیگری هم مورد انتظار است؟
من معتقدم با توجه به اینکه مورد نزاع، در حقیقت آقای مصلحی و وزارت اطلاعات بود، انتظار این بود که در جلسه هیأت دولت، مردم آقای مصلحی را در جلسه ببینند. در جلسه روز یکشنبه هیأت گفته شد آقای مصلحی در قم بودهاند. البته هیچ کاری مهمتر از شرکت در جلسه هیأت دولت نیست، اما به هر حال صلاح در این است که در جلسه بعدی، مردم جای آقای مصلحی را خالی نبینند. این انتظاری است که مردم از جناب رئیسجمهور دارند تا عملاً ببینند که ایشان تمکین کرده و وزیری را که مقام معظم رهبری همچنان او را وزیر میشناسند، در هیأت دولت حضور دارد.
انتظار دیگری که متدینین از رئیسجمهور دارند این است که جناب ایشان در برابر چنین انتقاداتی، مدام یک آدم حاشیهدار را به رخ نکشند. میخواهم از این طریق مطلبی را دوستانه به آقای رئیسجمهور بگویم و امیدوارم که ایشان این مطلب را بخوانند. وقتی مقام معظم رهبری فرمودند مسائل را اولویتبندی کنید، همه فهمیدند که مسأله آقای مشائی در اولویتهای بعدی است. نه اینکه بر ایشان نقدی نیست، ولی تمام ولایتمداران سعی کردند در این عرصه از شدت انتقاداتشان بکاهند. از جمله خود بنده، راجع به مکتب ایرانی نقد داشتم و دارم. من درباره اظهاراتی که آقایان در ایام نوروز داشتند که در نوروز گناهان بخشیده میشود و قداست ویژهای به نوروز بخشیدند، حرف داشتم، اما به علت اینکه آقا فرموده بودند مسائل فرعی را اصلی نکنید، گفتیم به روی چشم!
ادامه مصاحبه در وبسایت WWW.NASR.VCP.IR بخوانید.