جلسه امروز خبرگان و بازخوانی نظرات سیاسی رئیس جدید این مجلس
اجماع خبرگان رهبری بر ریاست آیت الله مهدوی کنی / مهدوی کنی:کاش مرده بودم و حرفهای موسوی را نمیشنیدم
همانطور که پیش از این نیز رجانیوز از درخواست بیش از 50 نفری خبرگان ملت از آیت الله مهدوی کنی خبر داده بود، در آغازین ساعات جلسه امروز خبرگان رهبری، و پس از سخنرانی هاشمی رفسنجانی رئیس پیشین این مجلس و تاکید وی بر عدم کاندیداتوری برای ریاست خبرگان به احترام آیت الله مهدوی کنی، آیت الله مهدوی کنی با کسب64 رای موافق و نزدیک به اجماع خبرگان ملت، به ریاست این مجلس انتخاب شد. هاشمی رفسنجانی نیز در دوره گذشته با رایی نزدیک به رای مهدوی کنی و با 51 رای رئیس مجلس خبرگان رهبری شده بود.
به گزارش رجانیوز، در حالی که رسانههای نزدیک به هاشمی رفسنجانی، در ماههای گذشته با انتشار حجم بالایی از اخبار و طراحیهای رسانهای تلاش داشتند تا ریاست خبرگان را تا دوسال دیگر برای هاشمی رفسنجانی تمدید کنند خلاء وجود شخصیتی اخلاقی، فقهی و بی توجه به مقام دنیا در جایگاه ریاست خبرگان پس از ارتحال آیت الله مشکینی از یک سو و اصرار بر مواضع غیر شفاف و ناصحیح هاشمی در جریان فتنه 88 از سوی دیگر سبب شد تا خبرگان رهبری از آیت الله مهدوی درخواست کنند این مسئولیت را بر عهده بگیرد.
این درحالی است که مقام گریزی آیت الله مهدوی کنی که از اول انقلاب و با وجود جایگاه بالای ایشان در میان مبارزین انقلاب اسلامی همواره یکی از محسنات وی محسوب میشد، اینبار نیز سبب شد تا درخواست خبرگان مردم ماهها با جواب منفی آیت الله مهدوی کنی مواجه شود. با این وجود سرانجام آیت الله مهدوی کنی هفته گذشته و پس از انتشار تکذیبیه دفتر هاشمی رفسنجانی مبنی بر ارسال دو پیغام از سوی هاشمی به مهدوی کنی، از تصمیم خود برای پذیرش خواست خبرگان ملت خبر داد.
به نظر میرسد در کنار جایگاه بالای فقهی آیت الله مهدوی کنی که لازمه رئیس مجلس فقها و مجتهدین نظام اسلامی است و همچنین زهد سیاسی و ویژگیهای اخلاقی ایشان که دروس اخلاق وی را از سالیان دراز گذشته به یکی از پربارترین دروس اخلاق تبدیل کرده است، مواضع سیاسی شفاف و محکم ایشان در دفاع از حریم ولایت نیز، از مهمترین ویژگیهایی است که ایشان را به عنوان مناسبترین گزینه برای تصدی ریاست خبرگان پس از ارتحال آیت الله مشکینی تبدیل کرده است.
در ادامه بخشی از نظرات و مواضع صریح و شفاف سیاسی ایشان در دفاع از گفتمان انقلاب اسلامی و مواجهه با جریان فتنه را باز خوانی میکنیم.
کاش مرده بودم و حرفهای موسوی را نمیشنیدم
نباید قدرت به دست کسانی بیفتد که با ولایت فقیه مشکل دارند
انقلاب ماهها معطل برخی خواص شد تا بفهمند فتنهای هست. جدال آیت الله با فتنه اما نه از بعد انتخابات که از همان زمانی آغاز شد که در سالهای سازندگی و اصلاحات باب حمله به روحانیت و ولایت فقیه و بعد هم قرائتهای متکثر در فضای سیاسی کشور گشوده شد. هشدارهای آیت الله در طول این سالها ادامه یافت و البته در جریانات بعد از انتخابات 88 نمودی دیگر پیدا کرد.
به گزارش رجانیوز او آن روزها با اعلامیهها و سخنرانیهایش صراحتا خواص را نسبت به جریان انحرافیای که آغاز شده بود، انذار میداد و در آستانه انتخابات نیز بار دیگر وارد صحنه شد. آیت الله در خصوص یکی از اعلامیههایش و با اشاره به سخنان رئیس جمهور وقت میگوید:«در آن اعلامیه این نکته را اضافه کردم که متاسفانه آن مسئول محترم ناخود آگاه به مخالفین نظام و انقلاب چراغ سبز نشان میدهد و آنها از بیانات ایشان سوء استفاده میکنند. البته اعتراف دارم که مقاله قدری تند بود...»
سالها گذشت و نوبت به انتخابات دهم رسید تا همان جریان منحرف با تابلوی نخست وزیر امام بار دیگر وارد صحنه شود. اگر چه آن روزها میرحسین موسوی میکوشید گونهای رفتار کند که آرای اصولگرایان را نیز در سبد خود داشته باشد، آیت الله اما میدانست در پسِ پرده چه خبر است و کدام جریان در حال صفآرایی مقابل نظام اسلامی است و همگان را به پذیرش رأی ولایت سوق میداد.
او در این خصوص میگوید:«برخی آقایان گرفتار این فتنه شدند و گروهی را نیز آلوده کردند. معنای فتنه همین است که گاهی سران فتنه خود غافل از آن هستند. بنده همان روزهای اول تأکید داشتم راه حل رفع فتنه یافتن نقطه اتکایی است که این نقطه در همه مکتبها و حکومتها وجود دارد و به آن اعتماد میکنند. مگر کسانی که بخواهند آشوب و اغتشاش بر پا کنند. مصلحت هر کشور و نظامی اقتضاء میکند در هنگام آشوب به سمت آن فصل الخطاب بروند اگر چه آن فصل الخطاب مطابق میل ما نباشد.»
آیت الله مهدویکنی در این خصوص ادامه میدهد:«در این حوادث اخیر برخی آقایان نظرات رهبری را قبول نکردند که با این عمل هم به خود و هم به انقلاب ضربه زدند. اگر آنان نظرات رهبری را قبول میکردند ما این مشکلات بعدی را نداشتیم.»
او از همان آغاز انگار احساس خطر کرده بود. از همین رو صراحتا وارد عرصه شد و حمایت خود از کاندیدای جبهه انقلاب را علنی کرد. آیت الله در خصوص ورود خود به فضای انتخابات 88 میگوید:«با اینکه بنده بالذات آدم فرهنگی، علمی و تربیتی هستم اما مواقعی که احساس وظیفه کردهام وارد گود سیاست شدهام. در همین جریان انتخابات دهم، هم دعوت به حضور در انتخابات کردم هم به نفع آقای دکتر احمدی نژاد موضعگیری کردم و هم در روز تنفیذ با آنکه حالم خوب نبود، حضور پیدا کردم.»
وقتی مناظرههای تلویزیونی آغاز شد و آنچه رفت که رفت، آیت الله لب به سخن گشود تا با صراحتی بیبدیل در همان روزها بگوید:«کاش مرده بودم و حرفهای موسوی را نمیشنیدم.»
آیت الله در درس اخلاق خود به سخنان میرحسین اشاره کرد و گفت:«آن برادرمان در سخنشان این طور فرمودهاند که من آمدهام اقتصاد خراب ایران را در40 سال گذشته درست کنم. برادر! شما 10 سال قبل از انقلاب را هم چسباندی به 30 سال بعد ازانقلاب؟! یعنی از دوران نظام شاهنشاهی تا بعد از انقلاب، همه اینها یک پرونده با هم است و خراب است که میخواهیم درست کنیم؟!... در این صورت، مخالفین ما میگویند خودشان دارند می گویند 40 سال است که خرابی است و این کم لطفی است و باید از این جور برخورد استغفار کرد.»
آیت الله همان روزها برخی بیانصافیها در خصوص دولت را برنتافت و گفت:«با همه اشکالاتی که به دوره آقای احمدینژاد وارد میکنید، آیا ایشان هیچ کاری نکرده است؟!! شاید بعضی ها از روی حس مخالفت بگویند خوب کوبیدی ولی آیا در یک جامعه اسلامی، انسان مؤمن مطیع قرآن و ولایت خوبی هارا نمیبیند؟ یک وقت است که انسان میگوید کارهایی شده که بعضیها نیمه کاره است بعضیها خوب بود از طریق دیگری وارد میشدیم و بعضیها هم تمام شده است ولی آیا پس از 30 سال شهادت و فداکاری هیچ آثاری وجود ندارد؟!»
آیت الله مهدوی کنی دلسوزانه تذکر میداد:«کسانی که قصد نقد دارند، خوبیها و بدیها را بگویند. شما در مقابل اشکالات بگویید چه راهی برای رفع آنها دارید. مردم این را میخواهند. شما میگویید بیکاری در کشور هست یا نباید بیت المال را اینطوری خرج کرد، راهش را نشان دهید که چگونه باید بیکاری را رفع کرد یا بیتالمال را به درستی مصرف کرد.»
انذارهای دلسوزانه آیت الله اما از همان روزهای نخست شنیده نشد و فضا رفت به همان سمتی که نباید میرفت. برخی منابع خبری از نصیحتها و پیامهای آیت الله که خطاب به میرحسین صادر میشد خبر میدادند؛ اما چه سود؟! آیت الله دلسوزانه به آنها میگفت حتی اگر شما خود را بر حق میدانید، مصالح جامعه اسلامی را بپذیرید؛ مرز خود را با دشمن مشخص کنید؛ به رأی ولایت تن بدهید؛ حداقل این است که تمکین شما در مقابل نظام مصداق صلح امام حسن(ع) را پیدا خواهد کرد. این همه سخنان دلسوزانه اما شنیده نشد و اتمام حجتها نیز راه به جایی نبرد.
چندی بعد سایت خبری ثانیهنیوز خبری را منتشر کرد که حکایت از درخواست میرحسین موسوی برای دیدار با آیت الله داشت. آیت الله اما برخلاف برخی دیگر که با وجود روزافزون شدن لشگرکشیهای خیابانی همپیمانه فتنهگران میشدند، این ملاقات را نپذیرفت. او در پاسخ به این درخواست پایان دادن به اغتشاشات و پذیرش قانون را متذکر شد و تاکید کرد:«آقای موسوی باید ابتدا تکلیفش را با نظام و قانون مشخص کند که اینها را قبول دارد یا نه؟»
آیت الله نگران میدانداری کسانی بود که بالواقع کوچکترین اعتقادی به ولایت فقیه نداشتند. او به هر مناسبتی در این خصوص سخن میگفت. آیت الله در آّبان ماه 88، حتی دیدار مسئولان فرهنگی وزارت علوم را هم غنیمت شمرد تا ضمن اشاره به حوادث بعد از انتخابات اعلام خطر کند و بگوید:«نباید قدرت به دست کسانی بیفتد که با ولایت فقیه مشکل دارند.»
دبیر کل جامعه روحانیت مبارز پیام خود برای 22 بهمن را با این آیه شریفه آغاز کرد که:«جاءالحق و زهقالباطل ان الباطل کان زهوقاً.» و پیشبینی کرد:«مردم مؤمن و غیور ایران با هوشیاری تمام در برابر همه فتنهها میایستند و مانند همیشه پشت سر رهبری از انقلاب اسلامی دفاع خواهند کرد و دست خائنین و متجاوزین را از دامان پاک نظام مقدس جمهوری اسلامی کوتاه خواهند نمود و در بیست و دوی بهمن، جهان شاهد نمایش وحدت آحاد ملت بزرگوار ایران خواهد بود.»
او در بیانیه خود تصریح کرد:«چنانکه امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند لما رای الله صدقنا اَنزَل علینا النَصر و عَلی عَدوِنا الکبت. چون در حوادث پس از هجرت خداوند متعال صدق و صفای ما را دید یاریاش را بر ما فرو فرستاد و دشمنان ما را سرکوب نمود.»
برخی فتنهگران تلاش کردند تا راهی به سوی آیت الله بگشایند، اما مواضع آیت الله راسخ بود و روشن. تلاشهای کروبی هم در این راستا ناکام ماند. او بر خلاف هاشمی که همواره با سکوت و مواضع حمایتی خود جریان فتنه را امید میداد، حتی به صراحت در اسفند ماه خبر میانجیگری خود را نیز تکذیب کرد و گفت:«کجا قرار بود من این بحث را دنبال کنم؟ طبعا خود من کسی هستم که خواهان وحدت هستم، ولی بحث میانجیگری من در میان نبوده است. دلم میخواست وحدت شکل بگیرد ولی بعضی از آقایان نخواستند.»
او افزود:«همه باید به مصالح ملی و مذهبی بیاندیشند و همانطور که رهبری فرمودهاند؛ اگر کسی در کشتی نظام سوار نشود از غافله عقب خواهد ماند. ما در کشورمان بر اساس یک سری اصول انقلاب کردیم که این اصول باید حفظ شود، وگرنه عقب میمانیم.»
آیت الله معتقد بود برخی که در دام جریان انحرافی افتادهاند، نیروهای انقلاب بودهاند اما در مسائل سیاسی سوء نیت و حسن نیت حتی برای آنها نیز دیگر ملاک نیست. او در خرداد ماه 89 در جمع اعضای حزب موتلفه اسلامی تصریح کرد:«برخی اشتباهکاران پس از انتخابات را نمیتوان دشمن نامید زیرا نیت همه آنها دشمنی نبود، آنهایی که سوابق خوبی در انقلاب داشتند نمیتوان در مورد نیتشان در مسائل اخیر صحبت کرد اما عمل این افراد عمل بدی بوده است. ما ماموریم با بدیها و ناهنجاریها مبارزه کنیم، سوء نیت و حسن نیت در مسائل سیاسی ملاک صحت عمل نمیباشد.»
آیت الله با صراحت بیشتر ادامه داد:«با کسانی که کفر میورزند نباید رفاقت کنیم، با کافر معاند رفاقت نکنیم، این جزو وظایف ما است، اشتباهاتی که برخیها انجام دادند موجب خوشحالی دشمن شد، در جریان انتخابات دشمن را شاد کردند و دشمنان برایشان کف زدند.»
آیت الله مهدویکنی تأویل نکردن اصول را از دیگر وظایف دانست و اظهار داشت:«ما در انقلاب اسلامی اصول ثابت داریم که قابل تأویل نیست، در جریانات پس از انتخابات برخی این اصول را تاویل کردند و از مواضع خود جا به جا نمودند، یحرفوا الکلم عن مواضعه، لذا اصل ولایت فقیه را نباید تأویل کرد... برای حفظ نظام باید پیرو ولایت بود، متاسفانه کسانی در مقام عمل پس از انتخابات کارهایی کردند که نادرست بود و به نظام ضربه زدند.»
آیت الله در خرداد ماه سال جاری طی مصاحبهای تفصیلی با خبرگزاری فارس به تشریح فتنه و جایگاه رهبری در مواجهه با جریان فتنه پرداخت. دبیر جامعه روحانیت مبارز تهران با اشاره به شناختی که بیش از چهار دهه از ویژگیهای رهبر معظم انقلاب اسلامی دارد، تاکید کرد:«ایشان بهترین فرد برای رهبری این انقلاب پس از دوران حیات امام بودند و امروز هم شایستهترین فرد هستند.»
آیت الله ویژگیهایی را از امام برشمرد و ویژگیهای مقام معظم رهبری را مطابق همان مشی امام راحل دانست. او گفت:«یکی از مهمترین ویژگیهای امام ایستادگی در برابر فشارهای دشمنان اسلام و انقلاب بود. همین ویژگی را در مقام معظم رهبری مشاهده می کنیم که در مواقع حساس یک قدم به عقب بر نداشتهاند و ما درسی که از امام آموختیم آن بود که به جای تکیه بر غرب یا شرق، باید روی پای خود بایستیم تا به مقصد نهایی این انقلاب و نظام اسلامی دست یابیم.»
آیت الله حوادث بعد از انتخابات را مصداق فتنه دانست و با اشاره به مواضع رهبر انقلاب در حوادث بعد از انتخابات گفت:«به نظر من اگر مواضع ایشان در این دوران فتنه نبود نمیتوانستیم این انقلاب را حفظ کنیم.» او به وضعیت فتنهگران اشاره کرد و افزود:«افراد معترض موضعگیریها و برنامههایی را در روزهای پس از انتخابات اجرا کردند که در آن مقطع دشمن به این جریان امیدوار شد و وقتی دشمن به یک جریانی امیدوار میشود، معلوم است که آنها در مسیر انحراف افتادهاند. باید این قضایا زودتر جمع میشد و این اتهامات علیه نظام مطرح نمیشد تا دشمنان بیش از این شاد نمیشدند.»
این مواضع انقلابی را اگر کنار تاکیدات هزار باره هاشمی رفسنجانی بر همان مواضع نماز جمعهاش بگذاریم، آن گاه قیاس بین این دو عضو خبرگان دیگر سخت نیست. مواضع نماز جمعه هاشمی در برگیرنده همان مطالبات خاتمی بود و مواضع مهدوی همان دیدگاه رهبر انقلاب.
مهدوی کنی با یادآوری تلاش دولت هم برای خدمت به مردم تأکید کرد:«علیرغم برخی اشکالاتی که در دولت دهم وجود دارد اما همه کسانی که علاقمند به انقلاب و نظام اسلامی و ایران هستند باید با حفظ انتقادهایی که دارند، دولت را تأیید کنند نه تخریب. انتقاد دلسوزانه یعنی به گونهای برخورد شود که جنبههای مثبت زیرسوال نرود و همه چیز را تخریب نکنند. آنها که خدمات دولت را به طور کلی نادیده میگیرند بر مبنای احساس عمل میکنند نه عقل و منطق.»
آیت الله مهدوی و آیت الله یزدی چندی بعد بیانیه مشترکی را صادر کردند که تعریفی جامع از اصولگرایی ارائه میداد. آیت الله چنی بعد در تحلیل حماسه نهم دی ماه نیز طی مصاحبهای تصریح کرد:«ملت بیدار و انقلابی ایران پس از گذشت 30 سال از انقلاب شکوهمند خود در روز عاشورای حسینی سال 88 با حادثه غیرمنتظرهای روبرو شد و ناگهان مشاهده کرد که گروهی به بهانه تقلب در انتخابات ریاست جمهوری با شعارهای ضدانقلابی و ضدعاشورایی به صحنه آمدند و با توهین به مقدسات و رفتار و گفتار نابهنجار، عاشورای حسینی را به سخره گرفته و عملا اثبات کردند که مسئله انتخابات بهانه ای بیش نبوده و اینها با اساس انقلاب و دستاوردهای آن مخالفند.»
نماینده مردم تهران در مجلس خبرگان رهبری گفت:«اقدامات اینان در این روز بزرگ قلوب تمام شیعیان و عزاداران حسینی را جریحه دار کرد و معلوم شد که علت اصلی این جار و جنجال، موضوع انتخابات نیست و هدف اصلی براندازی و مقابله با نظام و رهبری است.»
رئیس دانشگاه امام صادق افزود:«از این رو ملت با یک احساس دینی و ملی، یکپارچه به میدان آمد و با حرکتی خودجوش در سراسر کشور و بلکه در خارج ایران عکس العمل نشان داد. عزاداران حسینی که در روز عاشورا برای امام حسین علیه السلام و حادثه عاشورا عزاداری می کردند و با مشاهده این جریان ضدعاشورایی با تمام وجود و حتی با فرزندان خردسال خود به صحنه آمدند و اثبات کردند که در پای اسلام و عاشورا از هیچگونه فداکاری دریغ نداشتند و تا پای جان ایستادند.»
این استاد اخلاق در ادامه با اشاره به رفتار فتنه گران گفت:«اما آشوبگران و فتنه جویان از این نکته غفلت داشتند که ملت بصیر ایران به مقدسات دینی و ملی خود پایبندند و آن را فدای حوادث مقطعی و سیاسی و گروهی نمی کنند. از این رو همه آمدند. حتی آنان که به نامزد رقیب رای داده یا متمایل بودند احساس خطر کردند و به ملت پیوستند و رای واقعی خود را با تظاهرات میلیونی و عمومی ابراز داشتند.»
آیت الله محمدرضا مهدوی کنی همچنین درباره ویژگیها و ابعاد حماسه 9 دی گفت:«در این روز مردم وفاداری خود را به اسلام و قانون اساسی و نظام اسلامی اعلام داشته و با رهبری معظم انقلاب تجدید بیعت کردند و مشت محکمی به دهان بدخواهان زدند ولی با کمال تاسف سران فتنه به خود نیامدند و از حرکات آشوبگران اعلام برائت نکردند و خدا را فراموش کردند و در بیانیهای آنها را مردمان خداجو نامیدند(!) و از این نکته غفلت کردند که تشویق و تحریک مردم در روز عاشورا علیه نظام اسلامی و رهبری نتیجه ای جز خذلان و شکست نخواهد داشت و تبعات آن قطعا دامنگیر آنها خواهد شد و ملت آنها را به عنوان شریک جرم بلکه علت آن شناخته و نام آنها در تاریخ انقلاب به عنوان حرمت شکنان عاشورا ثبت خواهد شد.»
آیت الله مهدویکنی چنانکه خود نیز تاکید میکند، چهرهای فرهنگی، علمی و تربیتی است؛ کسی که بعد از انفجار دفتر نخست وزیری عهدهدار اداره مسائل کشور بود و اکنون انگار بار دیگر رسالتی خطیر متوجه او شده است. او را اگر به خود وامیگذاردند بنای ورود در بسیاری حوزهها را نداشت، اما هیچگاه نخواست باری از انقلاب بر زمین بماند یا جریاناتی داعیهدار میدان شوند که حرف رهبری را در ظاهر ارج مینهند و در عمل پشت گوش میاندازند.