این کشورها در توجیه عدم حضور خود ابایی نداشتند تا اعلام کنند که به دلیل آنکه ممکن بود در این
اجلاس حرف ها یی علیه اسراییل زده شود و یا اینکه سخنانی علیه اسراییل در بیانیه پایانی
آن افزوده شود، از آمدن به این اجلاس معذورند.
جلاس مبارزه با نژاد پرستی (دوربان 2) در حالی امروز (دوشنبه 31 فروردین) در
ژنو سوییس برگزار می شود که بسیاری از کشورهای اروپایی و آمریکایی از شرکت در این اجلاس شانه خالی کرده اند.
در حالی که
روسای جمهور تمامی کشورهای عضو ملل متحد به دعوت بان کی مون دبیر کل سازمان ملل متحد برای شرکت در
این اجلاس دعوت شده بودند ،اما برخی کشورهای غربی ترجیح دادند تا به طور کامل پای خود را از این اجلاس بیرون نگه دارند.
این کشورها
در توجیه عدم حضور خود ابابی نداشتند تا اعلام کنند که به دلیل آنکه ممکن بود در این
اجلاس حرف ها یی علیه اسراییل زده شود و یا اینکه سخنانی علیه اسراییل در بیانیه پایانی
آن افزوده شود، از آمدن به این اجلاس معذورند.
ایالات متحده
در صدر این کشورهاست که به خاطر "نور دیده " اش اسراییل این اجلاس را تحریم کرده است .
دولت باراک اوباما با این کار عملا نشان داد که تغییری که سخن از آن می راند آن قدر
گسترده نخواهد بود که از حمایت بی قید و شرط اسراییل قدمی کوتاه بیاید.
البته او دو
هفته پیش در میان دانشجویان ترکیه ای در استانبول اعلام کرد که کشتی بزرگ سیاست خارجی آمریکا مثل
یک قایق کوچک نمی تواند به سرعت تغییر مسیر دهد و تغییر مسیر کشتی بزرگ و پهن پیکر آمریکا زمان می برد. شاید این سخنان اوباما از
روی صداقت بوده باشد اما به هر حال تغییر رویکرد آمریکا تا کنون (در 90 روز دولت
اوباما ) به غیر از برخی اقدامات سمبلیک و شعاری، در عرصه "سیاست های
اعمالی" چندان ملموس نبوده است.
غایب بزرگ
دیگر اجلاس ژنو کانادا است. این کشور که در عرصه سیاست خارجی بیشتر دنباله روی برادر بزرگ تر خود (آمریکا)ست
،تا کنون مواضعی جدا و مغایر با مواضع آمریکا در مجامع بین المللی بروز نداده است و سیاست خارجی کانادا را می توان
کاریکاتوری از سیاست خارجی ایالات متحده دانست.
برخی دیگر از
کشورهای اروپایی از جمله آلمان، ایتالیا و هلند نیز این اجلاس را تحریم کرده و در آن شرکت
نکرده اند. البته شاید دلیل عدم شرکت آلمان تا حدودی و به دلیل دلجویی و معذرت هزار باره آنها از اسراییل به دلیل جنایات نازی ها در حق
یهودی ها در دوره هیتلر ، قابل توجیه باشد، اما دقیقا مشخص نیست که کشورهایی چون
ایتالیا و یا هلند " چه دمی زیر تله " اسراییل دارند که این گونه با آنها هم
آوایی می کنند.
البته
احتمالا عدم شرکت ایتالیا و هلند در این اجلاس بیش از آنکه به ملاحظه مستقیم اسراییل
باشد ، به جهت ملاحظات روابط این دو کشور با آمریکا باشد. این در حالی است که خود آمریکا
هم به ملاحظه (یا بهتر بگوییم از ترس) اسراییل این اجلاس را تحریم کرده است.
اما می ماند
استرالیا که می توان آن را از منظر سیاست خارجی " کانادای اقیانوسیه " دانست و
در میان کشورهای حوزه آسیا و اقیانوسیه از منظر دنباله روی از آمریکا هیچ کشوری را
تابلو دار از استرالیا نمی توان یافت.
استرالیا
همواره در آرای خود در سازمان های بین المللی و در قطعنامه های حقوق بشری چشمی به دست
آمریکا و چشمی نیز بریتانیا دارد و سعی می کند با همسانی مواضع خود به مجموعه کشورهای
غربی فاصله "بعید" جغرافیایی خود از غرب را "قریب " کند.
اما برخی
دیگر از کشورها از جمله بریتانیا و جمهوری چک نیز سعی کردند که یکی به نعل زده و یکی به
میخ بکوبند. البته این همواره سنت سیاست خارجی بریتانیا در قرون گذشته بوده است که
تلاش داشته است نه اروپایی کامل و نه آمریکایی باشد وبه مثابه موجودی بین این دو عمل کند.
دولت
بریتانیا در این اجلاس شرکت کرده است اما نه با هیئتی خاص بلکه به سفیر خود در ژنو دستور
داده است که دست چند کارمند سفارت فخیمه را گرفته و به این اجلاس برود!
این کار برای
بریتانیا چند فایده دارد. نخست آنکه اینگونه می خواهد سنت مستقل خود در سیاست خارجی و عدم
دنباله روی صرف از سیاست های آمریکا را اعلام کند.در این صورت می تواند به کشورهای شرقی و اسلامی بگوید که "لندن هوای شما را دارد".
دومین فایده
شرکت بریتانیا در این اجلاس می تواند در تعدیل مواضع اجلاس باشد.
بدین معنی که
اگر لندن احساس کرد اجلاس ضد نژاد پرستی تغییر مسیر می دهد بتواند در حد وسع آن را به مسیر مطلوب
هدایت کند و با این کار برای خود کسب پرستیژ و اعتبار کند.
سومین فایده
برای بریتانیا از شرکت در این اجلاس می تواند صرفا در معادلات سیاست خارجی بریتانیا
خلاصه شود. سنت سیاست خارجی استعمار پیر هیچ فرصتی را برای گفتگوهای در گوشی با سران و
مقامات دیگر کشورها از دست نمی دهد و شرکت محمود احمدی نژاد رییس جمهوری اسلامی ایران و برخی دیگر از مقاماتی که این روزها آزمودن
رویکرد دیپلماسی با آنها ، نقل محافل خاص و عام شده است ،می تواند انگیزه ای باشد تا سفیر
بریتانیا در حد چند دقیقه ای هم که شده گفتگو یا تماسی با او داشته و پیغام و پسغام هایی ردو بدل شود.
به هر روی
عدم شرکت برخی از کشورهای غربی و شرکت با ملاحظه برخی دیگر از آنها در اجلاس ضد نژاد
پرستی در ژنو نشان می دهد که لابی اسراییل کوچک تا کجا می تواند گسترده باشد که سری از
آن در اقیانوسیه ،سری دیگر آن در آمریکای شمالی و دیگر سر آن در قاره سبز (اروپا) باشد.