رسایی در این لحظه گفت: همه می توانند بپرسند ولی همه جواب نمی دهند!
وی ادامه داد: اینکه شما به یک نقل قول و یا یک بند از جملهای که شخصی میگوید استناد کنید، قطعا کار علمی نیست. آنچه که من در مورد رضاشاه گفتم و به آن اعتقاد دارم به عنوان شخصی است که در تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی ایران تعیین کننده بودهاند و خدمات زیادی به این کشور کرده و معتقدم کشوری که ما امروز به آن میگوییم جمهوری اسلامی ایران مدیون دو شخصیت تاریخی؛ آقامحمدخان و رضاشاه است!
زیباکلام به آنچه «دستاورد خدمت رضاشاه!» میخواند اشاره کرد و در عین حال گفت: البته من در عین حال همیشه این را گفتهام که اگر در زمان رضاشاه میبودم نه یک بار بلکه 40 تا 50 بار اعدام شده بودم.
وی معتقد است: مشکل آقای رسایی و همفکرانشان این است که تاریخ را سیاه سفید میبینند که البته چنین دیدگاهی به خاطر عقبماندگی علوم انسانی در کشور ماست. شخصیتهای تاریخی از نگاه عدهای یا وطنپرست و خوب و یا سرسپرده و خائن بودند و در این بین حد وسطی وجود نداشته است، در حالی که اینگونه نگاه کردن خطاست.
از 400 دانشجوی فاتح لانه جاسوسی فقط 50 نفر را می شناسیم
رسایی با اشاره به بحث اصلی این نشست (مساله تسخیر لانه جاسوی آمریکا) اظهارکرد: هماکنون وقتی میخواهیم دانشجویان پیرو خط امام آن روز را ارزیابی کنیم، باید ملاک و معیاری وجود داشته باشد. در مورد کسانی که لانه جاسوسی را تسخیر کردند، اطلاعات درستی نداریم، تعدا آنها حدود 400 نفر بودند ولی ما از بین تمام آن آدمها نهایتا 50 اسم را میشناسیم که همه این ها همچون آقای عبدی و اصغرزاده و میردامادی که پشیمان شدند و کسانی که در این طیف فکری بودند ولی جزو پشیمانها قلمداد نمیشوند.
رسایی همچنین گفت: وقتی مواضع این دسته از افراد را نگاه میکنیم و انگیزههایشان را مورد توجه قرار میدهیم، میبینیم که آنها از اول یا نگاه محکمی نسبت به این قضیه نداشتند و یا اینکه کارشان همواره با تردید بود و بالاخره در گذر زمان تغییر کردند. باید بپذیریم که آدمها به هر ترتیب خسته میشوند و عواملی چون سن و سال روی آنها تاثیرگذار است، وقتی سن انسان بالا میرود غل و زنجیرها اطراف او میآیند. همچنین بحث حفظ موقعیت و جایگاههای شخصی کم کم باعث میشود که انسان دچار تغییر شود، چنانچه میبینیم در دوره دفاع مقدس کسانی بودند که رشادت آفریدند، ولی امروز مواضعشان خلاف دفاع مقدس است.
وی در پایان این بخش از اظهارات خود دوباره بر این نکته تاکید کرد که «آقای زیباکلام باید مبنای خودشان را مشخص کنند.»
وی افزود: یک نکته دیگر بگویم و آن اینکه آقای زیباکلام؛ اینکه میگویید تاریخ محکمه قضاوت نیست، بلکه محل فهم تحولات است یعنی چه؟ شما استاد هستید. وقتی که شما میفهمید باید قضاوت کنید مگر میشود ما قضاوت نکنیم؟ درست است نباید به تحریف تاریخ پرداخت، ولی وقتی میگوییم تاریخ محل فهم کنشهاست، بالاخره انسان را به قضاوت میرساند.
این نماینده مجلس با اشاره به اظهارات زیباکلام درباره رضاشاه نیز گفت: وقتی اینطور از رضاشاه دفاع میکنید، خود را با علامت سوال بزرگی مواجه میسازید.
وی افزود: اگر رضاشاه پوتین پوشید و دو کار انجام داد که دلیل نمی شود ما از او تجلیل کنیم چون در کنار دو اقدامش هزاران کثافتکاری هم داشت و این کار رضاشاه مانند کسی بود که به جبهه دشمن میرفت و هر بار تفنگی را از دشمن به غنیمت میگرفت و هنگامی که فرماندهاش دلیل آن را پرسید، می گفت: من هر بار که به جبهه دشمن میروم یک تانک خودی را تحویل میدهم و به جای آن یک تفنگ دشمن را تحویل میگیرم.
من قانون اساسی را قبول دارم، ولایت فقیه را هم در محدوده قانون اساسی
زیباکلام هم گفت: مقدم بر قضاوت تاریخی فهم تحولات است. شما باید بفهمید عصر رضاشاه چه عصری بوده است، اگر درست فهمیده شود، قضاوت دشوار خواهد شد؛ چراکه شما مجموعهای از سیاهیها و سفیدیها را میبینید که ذاتا قضاوت را دشوار میکند و من معتقدم آنچه که دراین راستا مغفول مانده به دلیل عقبماندگی علوم انسانی و عدم فهم صحیح تحولات سیاسی و اجتماعی است.
وی با مورد توجه قرار دادن تاکیدات رسایی مبنی بر اینکه زیباکلام باید مبنای فکریاش را به طور صریح عنوان کند، گفت: هر کس میتواند نسبت به مخالفین خود نگاه کجاندیشانه داشته باشد، من هم میتوانم به آقای رسایی بگویم درد شما طرفداری از حکومت و حاکمیت است، منتهی شما پشت ولایت فقیه و قانون اساسی سنگر میگیرید. ایشان به طور سلیس دارند از من میپرسند که چرا تکلیفتان را با ولایت فقیه روشن نمیکنید، چون منه رسایی تکلیفم روشن است. من به این سوال اینطور پاسخ میدهم که آری من ولایت فقیه را در چارچوب اصل 110 قانون اساسی میپذیرم و تصمیمات ایشان مطابق قانون اساسی در تخم چشمان من است.
وی گفت: البته من در عین حال میخواهم نسبت به آقای رسایی منصف باشم واین موضوع را از روی حقهبازی نمیگویم.
این استاد دانشگاه سپس روند تدوین قانون اساسی و اصل ولایت فقیه در این قانون را مورد توجه قرار داد.
وی افزود: اگر فردی از من بپرسد که نظر شما در این خصوص که ولی فقیه اعلام میکند فرد تحصیلکردهای رئیس دانشگاه شود، چیست؟ من به وی پاسخ خواهم داد، تصمیم ولی فقیه روی تخم چشم من اما این اقدام برخلاف قانون اساسی است.
زیباکلام خاطرنشان کرد: در قانون اساسی کشورمان اعلام شده که ولی فقیه میتواند رؤسای سازمانهایی چون صدا و سیما را منصوب کند، اما در قانون اساسی این نکته قید نشده است که ولی فقیه میتواند رئیس دانشگاه تهران را انتخاب کند.
بزرگتر از شما هم ولایت فقیه را قبول نداشتند، اتفاقی نیفتاد
رسایی در واکنش به این اظهارات گفت: واقعا خدا را شکر میکنیم که این محیطها و مباحثات فراهم شده؛ چراکه در قالب همین بحثها بصیرت ایجاد میشود.
http://nasr.vcp.ir/ ادامه مطلب در وبسایت نصر بخوانید