آقای میر حسین موسوی که به عنوان نامزد ریاست جمهوری پا به میدان گذاشته است اخیرا در پاسخ به اظهار لطف خاتمی مبنی بر کنار رفتن به نفع وی اظهار داشت که سال ها افتخار می کردم که شما رییس جمهور ما هستید ودر تازه ترین اظهاراتش خطاب به آقای هاشمی نیز گفته است از حمایت شما افتخار می کنم . در جمع اعضای ستادش نیز نکاتی متذکر شده که قابل تامل است . ضمن احترام کامل به ایشان و اظهار خوشحالی از این که پس از 20 سال عزلت نشینی سیاسی باز به عرصه آمده، برای روشن شدن افکار عمومی چند سؤال اساسی دراذهان تداعی می کند.
1) دلیل استعفای شما از نخست وزیری در شهریور سال 67 چه بود؟چه اتفاقی افتاده بود که بدون اطلاع امام و رییس جمهور وقت، آیه الله خامنه ای از سمت خود کناره گیری کردید ؟آن چه در نامه امام اشاره شده گلایه جنابعالی از مجلس به خاطر عدم تایید همه وزرا ی کابینه باعث این استعفا شده است {شایان ذکر است بر اساس قانون اساسی، پیش از باز نگری در صورت تشکیل مجلس جدید، دولت مظف بود مجددا برای کابینه خود رای اعتماد بگیرد که این شرط در متمم قانون اساسی حذف شده است . زمانی که مجلس سوم تشکیل شد با این که گرایش اکثریت مجلس چپ(هوادارانش) بود ولی میر حسین نتوانست برای همه وزرای کابینه اش رای اعتماد مجدد بگیرد از این رو دراعتراض به عملکرد مجلس بدون اطلاع امام و رییس جمهور وقت، آیه الله خامنه ای، استعفا کرد که مورد اعتراض شدید امام قرار گرفت امام طی بیانیه ای خطاب به میرحسین فرمودند:" جناب آقاى موسوى، نخست وزیر محترم.
نامه استعفاى شما باعث تعجب شد.حق این بود که اگر تصمیم بدین کار داشتید، لااقل من و یا مسئولین رده بالاى نظام را در جریان مىگذاشتید.در زمانى که مردم حزب اللَّه براى یارى اسلام فرزندان خود را به قربانگاه مىبرند چه وقت گله و استعفا است. شما در سنگر نخست وزیرى، در چهارچوب اسلام و قانون اساسى، به خدمت خود ادامه دهید. در صورتى که نسبت به بعضى از وزرا به توافق نمىرسید، چون گذشته عمل مىشود. این حق قانونى مجلس است که به هر وزیرى که مایل بود رأى دهد.تعزیرات از این پس در اختیار مجمع تشخیص مصلحت است، که اگر صلاح بداند به هر میزان که مایل باشد در اختیار دولت قرار خواهد داد.همه باید به خدا پناه بریم؛ و در مواقع عصبانیت دست به کارهایى نزنیم که دشمنان اسلام از آن سوء استفاده کنند.مردم ما ازاین گونه مسائل در طول انقلاب زیاد دیدهاند، این حرکات هیچ تأثیرى در خطوط اصیل و اساسى انقلاب اسلامى ایران نخواهد داشت." صحیفه نور، ج21، ص: 124
براستی جنابعالی که در آخرین سال نخست وزیری تان آن هم در آن شرایط بحرانی که به تازگی ایران قطعنامه را پذیرفته بود به خاطر عدم تایید یکی دوتن از وزرایتان بدون اطلاع امام ورییس جمهور استعفا داده اید در صورت رییس جمهور شدن با مجلس هشتم چگونه تعامل خواهید کرد ؟ آیا اگر مجلس با شما نیزهمانند دکتر احمدی نژاد برخورد کند هر هفته چند بار استعفا خواهید داد؟! آیا با این روحیه می توان عنان کشوری در دست گرفت که مجلس آن این گونه با رییس دولت برخورد می کند ومجمع تشیص مصلحت، آن گونه ؟ آیا در صورتی که جنابعالی پیروز شوید ورییس مجمع تشیص مصلحت و جریان ایشان رسما از پایان پذیرفتن مدارا سخن بگوید وبه هر مناسبتی به شما حمله کند چه خواهید کرد ؟ در برابر بیش از 40 هزار سیاه نمایی وبیش از 3000 تخریب که نسبت به دولت نهم انجام شده اگر یک دهم این حجم نسبت به دولت جنابعالی صورت گیرد چه عکس العملی از خود نشان خواهید داد؟
2) همان طور که خود بهتر می دانید آیه الله خامنه ای در دور دوم ریاست جمهوری اشان بر تغییر جنابعالی تاکید داشتند ودلیل آن را عدم کارآمدی شما وکابینه اتان می دانستند"هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود در این خصوص مینویسد: «آیتالله خامنهای تمایلی به نامزد شدن مجدد نداشتند و با اصرار ماها و نیز خواست امام پذیرفتند و همان موقع نظرشان را راجع به کابینه گفتهاند و اکنون حجت دارند، ولی نمیخواهند از نظر امام تخلف کنند... نظر آقای خامنهای این است که این ها خوب کار نکردهاند و جایز نیست دوباره مأمور تشکیل کابینه شوند...." ود رنهایت با نامه نگاری135 نفر از نمایندگان به حضرت امام ره با بیان این که "جریانى خاص و گسترده و طیفى معلوم و مشخص، تغییر دولت را حمایت و همراهى مىکند" تهدید کردند که "چون دولت جدید تجربه و تلاش و امکانات فراوانترى ندارد و از داشتن اکثریتى قاطع در مجلس و بین مردم برخوردار نیست، به موفقیتهاى لازم دست نخواهد یافت و در نتیجه کشور دچار بحران مى شود." پس از این نامه نگاری، اظهار نظر محسن رضایی مبنی بر ضرورت ابقای جنابعالی وآسیب دیدن جنگ در صورت تغییر دولت، نیز در معرفی مجدد شما به مجلس مؤثر بود. البته روشن بود که امام برای حفظ وحدت در آن شرایط جنگی وبحرانی که جنگ در راس امور می دانستند برغم قولی که به آیه الله خامنه ای داده بودند که خود بر انتخاب نخست وزیر تصمیم بگیرند، با این فشارها یی که از سوی جریان مقابل صورت می گرفت از شخصیتی ولایت پذیر ی مثل آیه الله خامنه ای بخواهند کوتاه بیایند تا در این شرایط کشور دچار بحران نشود. اکنون فکر می کنید پس از 20 سال کنار بودن از کار اجرایی، در شما توانایی اداره مطلوب کشور ایجاد شده باشد که معظم له در جایگاه رهبری از شما رضایت داشته باشند ؟
3) جنابعالی در شرایط جنگی مسؤولیت اجرایی کشور را به عهده داشتید؛ شرایطی که کشور با روش کوپنی اداره می شد و همه چیز در کنترل دولت بود؛ مردم حتی برای گرفتن سیب زمینی نیز باید ساعت ها در صف می ایستادند. در آن زمان مردم به خاطر شرایط جنگی همه سختی ها را تحمل می کردند و دم بر نمی آوردند ولی امروز شرایط تغییر کرده اگر در زمستان 30 درجه زیر صفر قیمت گوجه افزایش یابد وزیر را به مجلس فرا می خوانند و از رییس جمهور توضیخ می خواهند؛ در مطبوعات تیتر اول می شود و مردم هم برایشان قابل تحمل نیست. فکر می کنید با آن تجربه آن دوران می توان امروز کشور را اداره کرد. البته پر واضح است که دیگر مردم بعد از گذشت 30 سال از انقلاب حاضر به پذیرش آزمون و خطای مسؤولان نیستند.
4) در اظهاراتی که در جمع اعضای ستادتان داشتید فرموده بودید :« ما همه امسال دور هم برای تغییر اساسی جمع شده ایم. میل به تغییر از روی هوا و هوس نیست. بلکه به دلیل نیازی است که احساس می کنیم کشور به آن دارد. افرادی که به این مساله فکر می کنند و در این جا حضور دارند چنین چیزی را در ذهن دارند که روندها، روندهای مناسبی برای پیشرفت کشور نیست و خطراتی متوجه کشور است و برنامه هایی که اجرا می شود، شایسته خواسته های به حق مردم نیست. آن چه که باعث این حرکت شده است و ما دور هم جمع شده ایم، این است که حرکت ها متناسب با عظمت انقلاب و اهدافی که انقلاب اعلام کرده است و ظرفیت هایی که انقلاب ایجاد کرده، نیست و چه بسا انحرافاتی هم در این رابطه وجود داشته باشد.» .» لطفا بفرمایید آیا در شرایطی که کارگزاران و حزب مشارکت عنان کشور را در دست داشتند روند را برای پیشرفت کشور مناسب تر می دیدید که برغم دعوت های مکرر برای حضور در صحنه انتخابات احساس وظیفه نمی کردید؟ آیا وقتی که در 8سال دوران به اصطلاح اصلاحات در سایه سار جامعه مدنی که جنابعالی در نامه اخیرتان به آقای خاتمی به آن افتخار کرده اید! مهمترین ارزش های اسلام و انقلاب مورد تهاجم قرار گرفت،تظاهرات علیه خدا جایز شمرده شد، استیضاح امام زمان (عج) در ملا عام از سوی دبیر کل حزب مشارکت در دستور کار قرار گرفت، امام حسین (ع) خشونت طلب خوانده شد، افکار امام از سوی اکبر گنجی عضو حزب مشارکت، قدیمی و کهنه و شایسته موزه تاریخ دانسته شد، جامعه مدنی به جای جامعه ولایی ومهدوی نشست، انقلاب از مسیر خودش منحرف شد یا اکنون که شعارهای امام و انقلاب در بلندترین تریبون سیاسی جهان، سازمان ملل، توسط رییس جمهور عزیزمان به گوش جهانیان می رسد ونسیم روح بخش اسلام ناب امام فضای جهان را آکنده از عطر وجود خود ساخته است؟ آیا زمانی که در سایه سیاست های منفعلانه دولت اصلاحات تمامی سایت های هسته ای ما در زیر دوربین های آژانس مهر و موم شده بود و کشورهای زورگوی اروپایی و آمریکا اجازه داشتن حتی 3سانتریفیوژ را به ما نمی دادند واز این بدتر حتی دانشمندان هسته ای ما را از تحقیق و مطالعه در این باره محروم کرده بودند کشور ، در حال پیشرفت بود یا اکنون که در سایه ایستادگی و مقاومت دولت نهم بویژه شخص دکتر احمدی نژاد به غنی سازی اورانیوم رسیده، هزاران سانتریفیوژ در اختیار داریم؟ آیا جز این است که دستیابی به ماهواره امید و تکنولوژی موشک پرتاب ماهواره قبل از کره شمالی که سال ها در این زمینه کار کرده است با برنامه ریزی و مدیریت دولت نهم به دست آمده است؟ پیشرفت های شگرف در حوزه بهداشت و درمان که بر کمتر کسی مخفی مانده است در تاریخ ملت ایران بی نظیر است. در صنایع دفاع نیز با دستیابی به پیشرفته ترین سلاح های موشکی، قایق های پرنده و.... دشمن را در تمایل به حمله نظامی به ایران نا امید کرد. در تولید سیمان که ساعت ها وقت مردم را در صف نصفه شب تا به صبح می گرفت به جشن خود کفایی رساند. فولاد نیز که یکی از عمده ترین مواد اولیه کارخانه های ما را تشکیل می دهد، با رسیدن به مرز 18 میلیون تن که 8 میلیون آن مربوط به این دولت است، بزودی کشور را به خود کفایی می رساند.آقای موسوی! قرار بود طبق وعده ای که به اعضای ستادتان داده اید انصاف را رعایت کنید واز تخریب دیگران بپرهیزید، ولی چه شده است که در همان جمع از جاده انصاف خارج شده، با نادیده گرفتن پیشرفت های دولت نهم سخنان خود را با تخریب آغاز کرده اید؟!
5) در ابتدا قبل از ورود به عرصه انتخابات، جنابعالی را به اصول گرایی نزدیک تر می دانستم ولی با نامه ای که خطاب به آقای خاتمی نوشته اید بسیاری از حقایق روشن شد؛ در این نامه آمده است" برای سالها به عنوان یک شهروند از این که شخصیت عزیزی چون شما ریاست این جمهوری را برعهده گرفته است، لذت میبردم و به آن افتخار میکردم زمانی که نسل نوخاسته تلالو آرمانهای خود را در آن چهره ملاقات میکرد و به هیجان میآمد به همراه آنان خود را جوان میدیدم. این احساس همچنان که هنوز با آنان باقیمانده است با اینجانب نیز هست و ذخیرهای است برای اسلام و انقلاب و سعادتی که مردم ما به راستی مستحق آنند. بسیار تاسف خوردهام که مخالفان چگونه میتوانند نقشی را که در بزنگاهی خطیر از انقلاب اسلامی برای اصلاحطلبی برعهده گرفتید نبینند و یا موافقان با امید افزایش مطالبات از تاکید بر دستآوردهای بزرگی که داشتهاید چشمپوشی کنند، تا جایی که فضا برای غفلت از آنها باز شود؛ غفلت نه فقط از کامیابیهای دورانسازی که درکشان به مرور زمان و یا نگاههای عمیق نیاز دارد که حتی حقیقت روشنی چون نقش دولت شما در انشای پیشرفتهای بدست آمده در زمینه انرژی هستهای و یا ارتقای موقعیت جهانی نظام و کشور.
خود میدانید که اینجانب چون شما راه درست را اصلاحات همراه بازگشت به اصول، و نیز پیرایش و نوزایی در این مسیر تلقی میکنم و اگر مختصات زمانه ایجاب نمیکرد برای تداوم این طریق کسی را مناسبتر از پایهگذار آن نمیدانستم." مطالب فوق و حمایت صریح حزب مشارکت از جنابعالی، موضوع را بر مردم آشکار کرد که سکوت شما در سال های سیاه به اصطلاح اصلاحات از سر رضایت و باورمندی آن راه انحرافی بوده است و همان طور که اظهار داشته اید هنوز هم به آن افتخار می کنید!
6) در نامه به آقای خاتمی "پیشرفت های بدست آمده در انرژی هسته ای و ارتقای موقعیت جهانی نظام و کشور "را از ثمرات دوران ریاست آقای خاتمی دانسته که "درکشان به مرور زمان و یا نگاههای عمیق نیاز دارد"! براستی به این جملاتی که نوشته اید باور دارید یا فقط در راستای تبلیغات انتخاباتی به خامه قلم در آورده اید؟! این در حالی است که خود حضرت عالی در جمع اعضای ستادتان اظهار داشته اید :«ما درسال های اخیر در مواردی که تلاش و ثبات مدیریت داشته ایم، پیشرفت خوبی کسب کرده ایم. تکنولوژی هسته ا ی و صنایع موشکی و سلول های بنیادی جزو آن ها هستند. سال گذشته سال رشد و شکوفایی این استعدادهایی بود که از طریق رهبری اعلام شده بود و پیشرفت های خوبی داشت و از کسانی که به این مساله کمک کردند باید تقدیر کنیم. از خود دولت هم که زحمت کشیده، باید تقدیر کنیم.» مردم سالاری( 15/1/88 ص3 ) این در حالی بود که در دولت آقای خاتمی به تعلیق، افتخار می شد و در مجلس ششم برای پذیرش تعلیق کامل هسته ای طرح سه فوریتی ارایه می گردید! در باره ارتقای جایگاه ایران در جهان نیز در سایه شعار غرب پسند گفتگوی تمدن ها حاصل نشد، چرا که در همان شرایط و در حالی که نامه ذلیلانه دولت اصلاحات مبنی بر آمادگی کامل جهت پذیرش تعلیق و خلع سلاح حزب الله لبنان ودست برداشتن از حمایت از فلسطین نوشته شد، آمریکا، ایران را محور شرارت خواند و همواره مورد تهدید اسراییل و آمریکا به حمله نظامی قرار داشتیم. ولی در سایه ایستادگی دولت نهم وسیاست تهاجمی به دشمن که بارها مورد تحسین مقام معظم رهبری قرار گرفته است و اقتضای روحیه حماسی ملت ایران است، سایه تهدید از سر ایران برداشته شد و ایران اسلامی به اوج عزت و اقتدار رسید که دیگر نه تنها قادر به تهدید ما نیستند بلکه سناتورها ی دموکرات آمریکا، دبیرکل اتحادیه عرب و دیگران بر این نکته اعتراف می کنند که نمی توان ایران را در منطقه به حساب نیاورد، تنها راه، مذاکره با ایران است .
7) طرح اقتصادی برای مهار تورم وکاهش بیکاری که به اعضای ستاد ارایه شده از این قرار است :« حمایت از تولید داخلی و صیانت از اقتصاد ملی در مقابل بحران بزرگ اقتصادی جهان قویا دنبال خواهد شد. تورم و بیکاری از مشکلات اساسی اقتصاد کشور است که تنها با عزم ملی و تلاش دولت و کمک مردم عزیز می توان بر آن ها غلبه کرد." سپس برای جلب آرای برنجکاران نیز به این نکته اشاره شده است" امروزه کار به جایی رسیده که در حالی که برنج کشاورزان در دست آن ها مانده، برنج پاکستانی و هندی در شمال کشور خرید و فروش می شود و پسته آمریکایی کم کم به بازارهای داخل راه پیدا می کند." پس از آن با تعمیم ادعای فوق به محصولات صنعتی اظهار داشته اید" اکنون می توانید حدس بزنید که در مورد محصولات صنعتی وضع چگونه است." اولا دادن یک طرح کلی مبنی بر این که اقتصاد کشور تنها با عزم ملی وحمایت از تولید داخلی حل می شود امری بدیع نیست، تقریبا همه این را می دانند. استراتژی دولت نهم نیز در این 4سال بر همین قرار گفته است درست به همین دلیل است که هم در محصولات صنعتی و هم در محصولات کشاورزی کشور مان رشد چشم گیری داشته است که از جمله آن ها می توان به صدور بیش از 100هزار خودرو به خارج از کشور اشاره کرد. شایسته است شخصیتی که خود را برای ریاست جمهوری نامزد کرده برای حل معضلات اقتصادی طرحی جامع ارایه کند و از کلی گویی و شعار بپرهیزد. و از تلاش ها و دستاورد های دولت کار و تلاش غفلت نکند. درباره اظهاراتی که در جهت دلسوزی برای برنجکاران داشته اید، مردم فراموش نمی کنند که در زمان دولت جنابعالی برنجکاران شمال، حق نداشتند برنج خود را با نرخ مصوب جز به دولت بفروشند! وجالب این که خروج هر محموله برنج به دون مجوز دولت از استان، قاچاق محسوب می شد! حتما یادتان هست که مسافرانی که از استان مازندران و گیلان بیش از 20 کیلو برنج سوغات می آوردند در ایست های بازرسی مصادره می شد! راستی اگر دولت اجازه واردات برنج را ندهد و برنج قیمت افزایش یابد جنابعالی و دوستانتان در باره گرانی این کالای استراتژیک چه قصیده هایی که نمی سرایند! لطفا به تیتر های روزنامه های سال گذشته مدعیان اصلاحات به هنگام افزایش قیمت برنج مراجعه کنید. محض اطلاع، دولت در چند روز گذشته تعرفه واردات برنج افزایش یافت تا نرخ برنج داخلی تعدیل شود.
8) در باره سیاست خارجی نیز با ذکر کلیاتی اکتفا کرده اظهار داشته اید" باید تحرک در حوزه سیاسی خارجی مان را گسترش دهیم و تمایل خود را برای تعامل با همه جهان با حفظ ارزش های خودمان اعلام کنیم. از هر نوع ماجراجویی و ایجاد حادثه چه در سطح دیپلماتیک و سطوح دیگر باید خودداری کنیم" این کلیات مورد قبول همه است؛ خوب است برای اجرای آن طرج عملیاتی وبرنعامه مشخص ارایه کنید. نکته دیگر این که اخیرا دادن نسبت "ماجراجویی" به دولت نهم در ادبیات جنابعالی و آقای محسن رضایی و دیگر دوستانتان باب شده است! در حالی که رهبر معظم انقلاب سیاست دولت نهم را مورد تاکید قرار داده و از سیاست های منفعلانه دولت اصلاحات به شدت انتقاد کرده، فرموده اند" هیچکس احتجاجى بر علیه دستگاه و نظام، نسبت به این ممشایى که آقاى رییسجمهور در باب مسئلهى هستهاى تشریح کردند، ندارد. راه همین است. ما آن راه دیگر را هم تجربه کردیم؛ روشن شد. البته روشن بود، حالا سندهاى اینها هم یک روزى انشاءاللَّه منتشر خواهد شد. کلمهکلمهى حوادث این روزهاى گوناگون ثبت و یادداشت و ضبط شده است؛ یک روزى در اختیار افکار این ملت قرار خواهد گرفت و انشاءاللَّه روشن خواهد شد که در این مدت چه گذشته است."( دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهورى اسلامى (18/7/85)) مردم نیز تفاوت نگاه دولت ها را به خوبی می دانند.
9) جنابعالی با بیان این که «متاسفانه پنهان کردن اطلاعات تبدیل به یک تکنیک شده است»، گفته اید:« نظام اجرایی و اقتصادی ما واقعا به راه درست نمی رود مگر این که ما دست از این کارها برداریم. اطلاعات مربوط به نفت و قراردادهای نفتی باید برای مردم بازگو و گفته شود، حق مردم این است که از آن اطلاع داشته باشند. باید بدانیم مردم با حکومت و نظام دشمن نیستند ولی طالب صداقت و شفافیت هستند.» سپس افزوده اید" آن ها که فرنگ نشسته اند و محاسبات دقیقی دارند، یقینا می توانند محاسبه کنند که ما چقدر ذخیره ارزی داریم یا نداریم، ولی کارشناسان مسوول و دلسوز کشور و نمایندگان کشور و مردم ما به دلیل این که اطلاعات پنهانی و سری است، اطلاعی از آن ندارند. فقط صرف گفتن این که برای چند دوره دولت های بعدی هم ذخیره ارزی داریم که نمی تواند قانع کننده باشد" براستی دادن این اطلاعات به مردم فقط در این دولت می بایست انجام می گرفت یا در دولت های گذشته هم می بایست کسانی که شعار خود را "دانستن حق مردم است" قرار داده بودند برای مردم شفاف بیان می کردند؟ آیا در 8 سال دولت شما و دولت های 16 ساله آقایان خاتمی و هاشمی این اطلاعات به مردم داده شد که امروز این انتظار را از دولت نهم داشته باشیم؟ طبیعتا در آن هنگام اگر کسی چنین چیزی را مطالبه می کرد در پاسخش گفته می شد که ما نماینده مردم هستیم و آن ها به ما رای داده اند واعتماد دارند و نیازی به بیان اطلاعاتی نیست که دشمن از آن سوأ استفاده می کند. والبته این منطق درستی است چرا که اطلاعات دشمن اگر از سوی مقامات رسمی کشور تایید شود برای او بسیار نافع تر است ودانستن این گونه اطلاعات نیز چندان برای آحاد مردم سودی ندارد.ازجمله اموری که مایل به شفافیت آن هستیدآن است که "می خواهیم یک لیست و سندی به مجلس و ملت داده شود که ما حدود 270 میلیارد دلار پول نفت را کجا هزینه و صرف چه کردیم؟» یا یک میلیارد دلار از بودجه 86 که دیوان محاسبات مجلس ایراد گرفته در کجا هزینه شده است؟ در این موضوع هم این برای اولین بار است که در 30 سال انقلاب از دولت خواسته می شود که این اطلاعات دقیق را به مردم بدهند البته مسؤولان نظارتی که باید بدانند این اطلاعات را دراختیار دارند وجالب این که کسانی این اطلاعات را می خواهند که در دوره مسؤولیتشان حتی از دادن این گونه اطلاعات به مسؤولان مربوطه مشکل داشتند. آقای میر حسین! چگونه است که شما ایراد دیوان محاسبات مجلس به بودجه 86 که دولت در پی برطرف کردن ایراد آن است خوب توجه دارید ولی از واریز نشدن 6میلیارد دلار پول نفت به خزانه که همان دیوان محاسبات تذکر داده است غفلت می کنید ؟ آیا شفافیت د ریک جا مطلوب است ودر جای دیگر نامطلوب؟!
10) آقای میر حسین ! آیا احزاب افراطی مشارکت وسازمان مجاهدین و تجکیم وحدت را می شناسید و نسبت به مواضع آن ها در برابر امام و ارزش های انقلاب واقفید؟ آیا از نقش این گروه ها در زمین زدن آقای خاتمی اطلاع دارید؟ اگر دارید چگونه به حمایت این احزاب تن می دهید و اگر اطلاع ندارید باید در کفایت سیاسی شما تامل کرد