سه هفته پس از انتشار بیانیه سه جانبه تهران که از حسن نیت جمهوری اسلامی در زمینه همکاری پیرامون مسائل هسته ای با جامعه جهانی حکایت داشت شورای امنیت سازمان ملل تحت فشار و قیمومیت دو، سه کشور غربی چهارشنبه گذشته چهارمین قطعنامه تحریمی علیه ایران را به تصویب رساند.
ساعاتی قبل از تصویب این قطعنامه که اجماع شورای امنیت را در پی نداشت کشورهای آمریکا، فرانسه و روسیه- که به انضمام آژانس انرژی اتمی گروه وین را تشکیل می دهند- طی نامه های جداگانه ای به بیانیه تهران درباره تبادل سوخت هسته ای پاسخ دادند و به گونه ای «نه» خود را ابراز کردند.
نامه نگاری در وین و صدور قطعنامه 1929 در نیویورک که دو پرده از سناریوی غرب در رابطه با برنامه صلح آمیز هسته ای کشورمان است حکایت از آن دارد که مسئله و چالش اصلی هر چند در ظاهر بر موضوع هسته ای متمرکز می باشد اما شواهد و قراین بیانگر آن است که موضوع فراتر از مسئله هسته ای است.
در این باره اشاره به نکاتی می تواند به روشن شدن زوایای پنهان موضوع کمک کند.
1-بی شک برای حل هر مسئله ای، فهم صورت مسئله عنصر اصلی و جوهری برای رسیدن به پاسخ است و ناگفته پیداست که اگر صورت مسئله به درستی فهمیده و تشخیص داده نشود قطعاً در جواب مسئله ناکام مانده و به تعبیر دیگر دچار انحراف از موضوع اصلی خواهیم شد.
هر چند جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با غرب در زمینه مسئله هسته ای طی سال های گذشته تجربه خوبی بدست آورده و در واقع خواسته های به اصطلاح حقوقی و فنی آنها را بهانه تراشی ارزیابی می کند و می داند که هدف و خواسته اصلی و واقعی غرب از ایران چیست اما عقلانیت سیاسی و بهره گیری از اصول دیپلماسی را ملحوظ داشته و نه تنها توپ در زمین غرب باقی مانده است بلکه امروز برای افکار عمومی دنیا و تمامی ملت های آزاده و مستقل این پرسش مطرح است که علت صدور قطعنامه جدید چیست؟
ادامه متن کامل در سایت http://yasin.vcp.ir/ کلیک کنید