گروه سیاسی- محمود یوسفی: آن زمان که خاتمی مشغول تعارف کردن به موسوی برای کاندیداتوری بود، شاید هرگز گمان نمیکرد که این تعارف هم بنا به عرف متداول ممکن است "آمد و نیامد" داشته باشد و میرحسین اعلام کاندیداتوری کند.
خاتمی در جلساتی که با موسوی داشت، بارها به او اطمینان داده بود که اگر وارد صحنه انتخابات شود، او نمیآید و این موضوع را در دیدارهای خود اعلام کرده و از جمله گفته بود: به دلایل مختلف ترجیح میدادم و میدهم آقای مهندس موسوی بیاید. او در عین اینکه همواره آمدن خود را با جمله "اگر مهندس موسوی نیاید" پیوند میزد، به اصلاحطلبان این اطمینان را داد که از میان او و میرحسین، قطعاً یک نفر کاندیدا خواهد شد.
اما زمزمههای قطعی شدن کاندیداتوری موسوی موجب شد تا خاتمی چرخشی تدریجی را نسبت به موضع قبلی خود آغاز کند و در گام اول، میرحسین را مردد معرفی و سپس خود اعلام کاندیداتوری کند.
با این حال، پس از آنکه 2 هفته قبل، نخستوزیر دهه 60 طی بیانیهای رسماً ورود خود را به عرصه رقابت انتخاباتی اعلام کرد، حامیان خاتمی تلاش کردند تا او را متهم به دروغگویی کنند و روند طی شده را وارونه جلوه دهند. هرچند که آنها یکبار با خبر جعلی حمایت موسوی از خاتمی و تکذیب این خبر از سوی دفتر میرحسین، بار رسوایی را بر دوش کشیده بودند اما هنوز هم مدعی هستند که موسوی قول داده بود در صورت کاندیداتوری خاتمی، کاندیدا نشود.
با آنکه موسوی همان زمان، با قاطعیت خبر سایت هوادار خاتمی را درباره دیدار او با جمعی از دانشجویان و اعلام اینکه اگر خاتمی بیاید، او نخواهد آمد، تکذیب کرد اما رضوی یزدی، عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز در نشست سراسری ستاد جوانان خاتمی در واکنش به کاندیداتوری موسوی اعلام کرد: «تنها مسئله ما این است که آقای موسوی در مورد کاندیداتوری آقای خاتمی گفته بودند اگر شما تشریف بیاورید، من نمیآیم و همین قضیه کمی برای ما غیرمترقبه بود.»
همچنین در حالی که یدالله طاهر نژاد از اعضای حزب کارگزارن پیش از اعلام کاندیداتوری خاتمی گفته بود که او معطل میرحسین نیست و کاندیدا میشود، رضوی یزدی اضافه کرد: «اگر آقای موسوی اعلام حضور کرده بودند، جناب خاتمی حمایت میکردند، ولی هماکنون به نفع کسی کنار رفتن معنا و مفهومی ندارد.»
محمدعلی ابطحی، معاون خاتمی در دوران ریاست جمهوری هم که یکبار میرحسین را هندوانه در بسته لقب داده بود، با لحنی طلبکارانه وارد میدان شده و از او خواسته تا دلایل سکوتش و همچنین ورودش را به عرصه رقابت توضیح دهد. وی گفته است: «این ابهام و گلایه که ایشان گفته بودند با آقای خاتمی رقابت نمیکنند و اکنون که بعد از مذاکرات صورت گرفته با ایشان، چرا کاندیدا شدند، مسئلهای است که لابد ایشان دلایلی دارند که توضیح میدهند و خواهند گفت در این چند هفته چه اتفاق جدیدی افتاده که با حضور آقای خاتمی تصمیم گرفتهاند، کاندیدا شوند.»
اما آنچه که موجب واکنش های تند و توأم با عصبانیت یاران خاتمی نسبت به میرحسین شد، محذوریتی است که خاتمی به دلیل وعده پیشین خود در آن گرفتار آمده بود؛ وعده خاتمی درباره "یا من یا میرحسین" موجب شد تا با اعلام کاندیداتوری موسوی، در صورت عدم انصراف، برچسب عدم صداقت تا دقیقه 90 انتخابات بر پیشانی خاتمی باقی بماند.
این در حالی است که هواداران خاتمی معتقدند از همان ابتدا او نباید سرنوشتش را با موسوی گره میزد. چنانکه محمدرضا جلاییپور سخنگوی پویش رو به انحلال دعوت از خاتمی در یادداشتی عنوان کرد: «شاید برخی معتقد باشند که خاتمی از ابتدا نباید نامزدی خود را به موسوی گره میزد و طرح "یا من یا میرحسین" اشتباهی سیاسی بوده است و کنارهگیری خاتمی به نفع موسوی هزینه این اشتباه است، اما حتی اگر چنین بوده باشد، حال که موسوی نامزدی خود را به خاتمی گره نزده است، میتوان اشتباه را پذیرفت و "ماند" و نباید آن را با اشتباهی بزرگتر جبران کرد.»
بهکار بردن اصطلاحاتی همچون "غار نشین"، "مهره از دست در رفته"، "شخصیتی به روز نشده" و "جا مانده در گذشته"، "دیرحسین" و... از سوی یاران خاتمی برای نخست وزیر دهه 60 در کنار اظهارنظرهای دیگر نیز، همه برای این بود که خاتمی را از انصراف احتمالی، منصرف کند.
زهرا اشراقی، همسر محمدرضا خاتمی در همایش سراسری ستاد جوانان خاتمی گفت: «آقای خاتمی پیش از اینکه تصمیم نهایی خود را اعلام کنند، گفتند "یا من میآیم یا شخص دیگری" اما اکنون باید بگویم دوران "یا خاتمی یا میرحسین" گذشته است. اگر زمانی آقای خاتمی از حضور در عرصه انتخابات کنار بروند، اینگونه نیست که چشم بسته و کورکورانه از شخص دیگری حمایت کنیم.»
در همین زمینه علی تاجرنیا، عضو ارشد حزب مشارکت نیز اظهار داشت: «اگر تغییری در شرایط صورت گرفته مربوط به آمدن مهندس موسوی است و نه حضور خاتمی، شاید نظر "یا من یا موسوی" نظر قاطبه کسانی که به خاتمی علاقهمندند، نباشد. خاتمی نظرات خود را در تعریف اصلاحات به صورت شفاف بیان کرده و عملکرد 8 ساله وی نیز در مقابل مردم است اما چنین تبیینی از سوی مهندس موسوی صورت نگرفته و مردم اطلاع دقیقی از نگرش وی به اصلاحات ندارند.»
در حالی که آمدن موسوی از سوی نزدیکان خاتمی به "کودتا در اصلاحطلبان" و "دور زدن خاتمی و اصلاحات" و مفاهیمی از این دست تعبیر میشود، میرحسین با اطمینان از اینکه سرنوشت خود را به خاتمی یا فرد دیگری گره نزده، ابایی نداشت که خود را همانطور که اصولگرا نمی داند، اصلاحطلب هم ندانسته و به خاتمی پیغام دهد که نیازی به کنارهگیری او نیست. موسوی حضور خود در عرصه انتخابات را در تناقض با فعالیتهای کروبی و خاتمی ندانسته و در در یکی از دیدارهایش گفته بود: «این چند صدایی را مفید میدانم، چرا که معتقدم هر کدام ظرفیتهایی را برای کشور ایجاد میکند و باید از صداهای گوناگون استقبال کنیم.»
در این شرایط اما انصراف خاتمی که بنا به گفتههایش در نشست یکشنبه گذشته خیابان یاسر، ریشه در نگرانیهای وی از اطرافیانش و دغدغه رأی پایین با توجه به استقبال ضعیف در سفر تبلیغاتیاش، بهویژه در شیراز داشت، از سوی هوادرانش بهگونهای دیگر تفسیر شد. حامیان خاتمی، بهخصوص در هسته تندروها و در بدنه جوان که میرحسین موسوی را اصلاحطلب نمیدانند و او را مقصر اصلی در جور شدن بهانه خاتمی برای کنارهگیری میدانند، این روزها توپخانه خود را برای موسوی آتش کردهاند و در عین قدیسسازی از خاتمی و تصویرسازی از انصراف نگرانانه وی بهعنوان حرکتی اخلاقی و قهرمانانه، تلویحاً و تصریحاً روی دیگر این سکه یعنی موسوی را به دروغگویی، خلف وعده و قدرتطلبی متهم میکنند.
در میان انبوه این تعابیر، شاید خواندن نوشته غلامعلی رجایی که معمولاً علاقه ویژهای به نوشتن ناگفتهها و ناشنیدههای بعضاً تأیید نشده دارد، چکیدهای از همین اتهامزنیها البته این بار به روایت خود خاتمی است:
«به منزل ایشان تلفن زدم و طبق معمول در نهایت محبت آغاز سخن کردند و اعلام آمادگی را برای دیدار با این فرزندان معنوی امام ابراز داشتند، اما لحن ایشان را در عباراتی که بلافاصله از او شنیدم، بسیار نگران دیدم که رگی از جدیت و تا حدودی آزردگی در آن دیده میشد. وی نیز از اعلام آمادگی این دیدار که از من خواست صبح روز بعد به آقای رمضانی، مسئول دفترش، تذکر دهم، گفت فلانی ولی پیش خودت باشد، من الان در این اندیشهام که با وضعی که پیش آمده، آقای مهندس موسوی، قصد ماندن در این عرصه را دارد و باید از نامزدی انصراف بدهم و باز تأکید کرد که این پیش خودت باشد و به کسی منتقل نشود.
وقتی با تعجب علت را پرسیدم، با همان لحنی که آزرده مینمود، پاسخ داد من نخست با آقای موسوی هماهنگ کرده بودم که ایشان بیاید و من نیایم. پس از اینکه با اصرار به من گفت هرگز قصد ورود به این عرصه را ندارد و من را مطمئن کرد، من حرکت کردم و کار را آغاز نمودم. در این روزها، حرفهایی که ایشان میزنند با آن موضع پیشین، تطابق و تطبیق ندارد و این روند به صلاح و مصلحت ما نیست و من کاملا آماده هستم انصراف بدهم و میدان را در اختیار ایشان گذارم. برای همین، برای تلطیف بحث از میزان استقبال مردم شهرها و استانهایی که ایشان رفته بود، پرسیدم که نحوه برخورد مردم با سفرای شما چگونه بود؟ و وی در پاسخ گفت: بسیار خوب بود و با محبت همچون همیشه با من روبهرو شدند.»