بسیج، قربانی همیشهی دیکتاتورهای خونخوار
پنج شنبه، 5 آذر 1388
فاطمه رجبی
بسیج لشکر مخلص خدا است و مدرسه عشق.
بسیجی یعنی همیشه عاشورایی کربلاساز در هر زمین.
بسیجی یعنی پاسدار مرزهای اسلام و مذهب جعفریبودن، با نثار جان و آبروی خویش.
بسیجی یعنی سربداری جان بر کف، در راه آزادی از قید هر بندی به جز بندگی حق سبحان.
به راستی بسیجی در ایران اسلامی از نام و آوازه، جایگاه و عظمت، و قداست و ارزش ویژهای برخوردار است. بسجی یادآور «حُجر» است و «مالک»، «ابوذر» است و «سلمان»، «زهیر» است و «عابس» و در یک کلمه بسیجی نماد کامل عمل به «حلت بفنائک» است خطاب به حسین بن علی علیه السلام و این همه در بسیجی حقیقی متجلی است.
اما همین بسیجی در طول سیسال، همواره قربانی دیکتاتوری و دیکتاتورهای خونخوار بوده است. از نوع داخلی، اما وابسته به خارج، علاوه بر صدام.
روزی بسیجی به دست گروههای ملحد و خونآشام در آتش میسوخت، سینهاش آماج گلولهها بود و پیکرش قطعه قطعه و روز دیگر با دست جنایتکار منافقینِ بدتر از کفار، ربوده میشد و بدنش زنده به گور و یا سرش بر سر سفره افطار گوش تا گوش بریده میگردید. از همه جنایتبارتر، کشته شدن بسیجیان به دست دخترکان منافق بود با کارد موکتبری تا هندجگرخواره را در دوران حاضر زنده کنند و البته آزادی زن را بر اساس حقوق بشر!
بسیجی ایثارگری است که در خطبههای هاشمی زیر لگدهای فکری - اعتقادی او رفت، تا توسعه برانداز برای ایجاد حاکمیت سرمایهخوار، پربار شود و با زشتترین کلمات وی تحقیر شد تا ...!
بسیجی قربانی تروریزم ایمانی اصلاحطلبی گردید، و تروریستی چون محمد خاتمی و ایادیاش قربانگاه دهشتناک بسیج و بسیجی را چنان گستراندند که شعار «توپ، تانک، بسیجی ... » تمام دینستیزی و انقلابسوزی دیکتاتورانه آن رئیسجمهور وابسته را به عرصه آورد. و این، اضافه بر شهادت مظلومانه دهها بسیجی آمر به معروف بود که در سلطنت سرنگونشده اصلاحطلبی، قربانی ستیزهگری این برنامه با اخلاق و اسلام و انقلاب شدند. اما این همه، تمام ماجرای جان بر کفی بسیج و بسیجی نبوده و نیست. چرا که راه حسینیان و زینبیان همچنان ادامه دارد و لشکر یزید، یا حزب اموی نیز همچنان مهاجم و خونخوار. از این روی در انتخابات یازدهم «سبز لجنی» برای انجام «کودتای لجنی» با بسیج به جنگ درآمد و نفاق و رذالت خود را در دو راهکار نشان داد:
1. مانند گذشته، مرزهای اعتقادی بسیج و بسیجی را که طبیعتا در ستیز با بیگانهپرستان و براندازان است، نشانه گرفت و آنها را در وهله اول تهدید به قربانیکردن نمود که «حق دخالت در سیاست» ندارند! یعنی نمیتوانند جز به «براندازان» رای بدهند.
2. به محض پیوستن یک یا دو تن «به نام بسیجی» به اردوگاه اموی، این طیف خدعه و مار، مدافع بسیج شد و اعلام تاسیس ستاد کرد، با این توهم که مانند لشکر امام مجتبی علیه السلام، گروه گروه از بسیج به خیمه معاویه خواهند پیوست.
در این جا بسیج نه تنها حق دخالت در سیاست داشت. بلکه میتوانست برای نامزد دیکتاتور و وابستهای چون موسوی ستاد بزند و براندازی کند!
اما حرمت، قداست و اصالت بسیج این رفتار اموی را رسوا نمود و تعداد «به نام» بسیجیان وابسته به کودتای لجنی از انگشتان دست کمتر شد. این کینه و بغض در دیکتاتورهای خونخوار عقده گردید تا به محض ورود به مرحله عملیات نهایی کودتا، بسیجیان این «عاشقان ولایت» و «پاسداران حریم مذهب جعفری» را نخستین قربانیان خود نمایند و چنین نیز کردند.
در خیابانهای تهران، فاسدترین عناصر «به نام» ایرانی به رهبری دیکتاتورهایی چون موسوی، خاتمی و کروبی، بسیجیان را زدند، در آتش سوزاندند و با دشنه و گلوله کشتند. با این وجود در تبعیت از پیشکسوت خود معاویه بن ابیسفیان، طلبکار هم شدند و اینک موسوی دیکتاتور، عامل قتل تعدادی نامعلوم از بسیجیان، اطلاعیه میدهد به مناسبت «روز بسیج»! تا با خیال باطل و فکر کودکانه و طمعکارانه خویش، بسیج، این لشکر مخلص خدا را بفریبد.
هفته بسیج بر تمامی جانبرکفان بسیج، پیروان و حامیان حقیقی ولایت فقیه، مبارک باد.
هفته بسیج بر شهدای بسیج، که در قربانگاه دیکتاتوری خونخوار موسوی، خاتمی و کروبی مظلومانه به شهادت رسیدند و در مسلخ سیاسیکاری راست ناراست، حتی نام، تعداد و قبر آنها «مخفی» ماند و از این روی به گونهای ناچیز با زهرای مرضیه شبیه شدند، مبارک باد.
هفته بسیج بر همه دیکتاتورستیزان مبارک باد، آنان که در انتظار اجرای عدالت اسلامی از سوی قوه قضائیه هستند، تا مثلث شوم کودتای لجنی را به جزای اعمالشان برسانند، اما با روند آزادسازی جنایتکاران زندانی در آستانه هفته بسیج آیا امید هست که سران خونخوار، ولی همچنان در مصونیت این کودتا، حتی تعقیب شوند، چه رسد به محاکمه و مجازات!
پایگاه خبـری انصارنیوز