سرمقاله
مسعود ابراهیمی
این جمله معروف حضرت امام خمینی(ره) راهنمای بزرگی برای انسانهای مبارز است: «من از آن آخوندها نیستم که در اینجا بنشینم و تسبیح دست بگیرم. من مانند پاپ نیستم که فقط روزهای یکشنبه مراسمی انجام دهم و بقیه اوقات برای خودم سلطانی باشم و به امور دیگر کاری نداشته باشم... باید این مملکت را از این گرفتاریها نجات داد.» (صحیفه نور، ج 1، ص 65)
این جمله، وظیفه یک مسلمان را در طول زندگیاش روشن میکند. وظیفهای که غالباً مورد دستبرد دیگران قرار میگیرد. عموم این دستبردها نیز ناشی از ناآگاهیهاست، زیرا اطلاع و شناخت در حوزههای مورد نیاز، همواره جامعه را در برابر تهاجم افکار نادرست بیمه میکند. چنانچه ترویج ناآگاهی و بیتفاوتی و دستکم گرفتن حضور افراد فاسق در عرصههای تعیین سرنوشت جامعه اسلامی باعث شد جامعهای که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در طول بیست و سه سال برای تهذیب آن زحمت کشیده بود، به دست انسانهای نالایق بیفتد و فرهنگ اسلامی جای خود را به فرهنگ تزویر و تنبلی بدهد. ارزشهای والای اسلامی یکی یکی به دست فراموشی سپرده شد و فاصله طبقاتی، قومیتگرایی و تقسیم نابرابر فرصتهای اجتماعی و توزیع ناعادلانه قدرت شیوع پیدا کرد و جمله معروف حضرت امام بیانگر این نکته است که آن حضرت با درایت کامل از این انحرافات و برای اینکه جامعه و مبارزات اسلامی دوباره دچار این انحرافات نشود، خود را مکلف به یکجا نشستن نمیدانستند و این روحیه را از همان ابتدا که وارد مبارزه شدند تا آخرین لحظه حفظ کردند. بر این اساس بود که ایشان در طول عمر پربرکتشان توجه فراوان بر مرزبندیهای مشخص داشتند، زیرا بر این موضوع همواره واقف بودند که با کوچکترین اغماضی، مارهایی در آستین انقلاب پرورش مییابند که نیش زهرآگین آنها هر لحظه ممکن است پایههای انقلاب را نشانه رود. از اینرو تأکید میکردند «اسلام، دین افراد مجاهدی است که بهدنبال حق و عدالتند، دین کسانی است که آزادی و استقلال میخواهند، مکتب مبارزان و مردم ضداستعمار است، اما اینها (منحرفان) اسلام را طور دیگری معرفی کرده و میکنند. تصور نادرستی که از اسلام در اذهان عامه بهوجود آورده و شکل ناقصی که در حوزه علمیه عرضه میشود، بر این منظور است که خاصیت انقلابی و حیاتی اسلام را از آن بگیرند.» (کتاب ولایت فقیه، 1357، تهران، امیرکبیر، ص 7) آن حضرت پس از پیروزی انقلاب با روشنگری در مورد بسیاری از مسائل، بعد از وقوع فاجعه هفتم تیر صراحتاً اسلام انبیا را از اسلام راحتطلبان تفکیک کردند: «از صدر اسلام تاکنون دو طریقه، دو خط بوده است یک خط، خط اشخاص راحتطلب که تمام همتشان به این است که یک طعمهای پیدا کنند و بخورند و عبادت خدا (کنند) ...
یک دسته دیگری هم انبیا بودهاند و اولیا، بزرگ آنها هم مکتبی بوده و خطی بود.» (9/4/1360) این روش مبارزه به ما نشان میدهد که راه امام از تکرار اشتباهات مبراست، اشتباهی که در صدر اسلام روی داد و باعث پیدایش اسلام اشرافیگری و فریب و سازش شد و اشتباهی که در صدر انقلاب در تعبیر حضرت امام به عنوان یک سیلی یاد شده است: «به زن و مرد و آن کسی که به حد رأی دادن قانونی رسیده واجب است این مسئله که در پای صندوقهای تعیین رئیسجمهور حاضر بشوند و رأی بدهند. باید همه شما، همه ما، زن و مرد، هر مکلف همانطور که باید نماز بخواند، همانطور باید سرنوشت خودش را تعیین کند. ما یک سیلی خوردیم از اشتباه، ما همه این نابسامانیهایی که الان داریم برای اینکه اشتباه کردیم، نباید اشتباه تکرار بشود. دنبال این باشید که یک نفر صد در صد مکتبی، اسلامی، در خط اسلام، برای ریاست جمهور انتخاب کنید. همه گروهها و همه جمعیتها، همه علمای بلاد و همه مردم بلاد باید در این امر حیاتی که اگر اشتباه باز بکنیم، باز بعد از چندی باید یک عزلی پیش بیاید و دوباره از سر گرفتار (میشویم). باز اشتباه نکنیم.» (صحیفه نور، ج 15، ص 67) این اشتباهات نیز غالباً ناشی از اغواگریهای رنگارنگی بود که توسط برخی مکاران سیاست باز در میان افراد جامعه ترویج میشد و حتی برخی افراد ساده دل را به دنبال خود میکشاند.
اگر فقط و فقط این عبارت حضرت امام را آویزه گوش خود کنیم که اگر دشمن از ما تعریف کرد، میبایست به خودمان و رفتارمان شک کنیم متوجه خواهیم شد که گروهکها و گروههای ضاله که تمام همتشان را برای نابودی این نظام صرف کردهاند، به آسانی از ما حمایت نخواهند کرد زیرا حمایت آنان قطعاً برای هدف مهمتری همچون سست کردن پایههای نظام است.
حمایت گروهکی که به تأکید مرحوم سیداحمد خمینی (ره): «لحظهای در کنار امام نماندند و متلک و فحش و ناسزا به امام از کارهای رایج این از خدا بیخبران بود.» یقیناً بیانگر این نکته مهم است که دچار اشتباه شدهایم و به تعبیر روایات اسلامی میبایست در تدین خودمان نیز شک نماییم زیرا تأکید شده است: «مؤمن از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشود.» چرا که این انقلاب نیز یک بار طعم تلخ اعتماد به لیبرالها و بار دیگر فریب کسانی را خورد که به ظاهر رنگ انقلابی به خود گرفته بودند اما از هیچ کوششی برای اعلام برائت از اسلامیت نظام فروگذار نکرده و نمیکنند.
فاعتبروا یا اولیالابصار