فلسفه تاریخ و سنت الهی در فرجام بشر
خداوند به عنوان پروردگار هستی و انسان، (حمد، آیه 2) برای هستی هدفی را قرار داده که باید بدان برسد. بخشی از مسئولیت را به عهده انسان گذاشته تا به عنوان خلیفه الهی اقدام کند. (بقره، آیه 30) انسان برای پذیرش این مسئولیت لازم است تا فرآیند رشدی و کمالی خود را از راه عبودیت بپیماید (ذاریات، آیه 56) تا خدایی شده (بقره، آیه 138) و مسئولیت خلافت را به عهده گیرد.
هر چیزی در دنیا تا زمانی که به کمالش نرسیده باشد نمیمیرد. امیرمؤمنان علی(ع) در این باره میفرماید: لکل شیء اجل؛ هر پدیدهای عمری دارد. و در جایی دیگر میفرماید: ان لکل شیء مده و اجلا؛ هر چیزی را مدتی است و پایانی؛ چرا که به قول آن حضرت(ع): جعل الله لکل شیء قدرا، و لکن قدر اجلا؛ خداوند برای هرچیزی اندازهای گذاشته است و برای هر اندازهای سرآمدنی. (غررالحکم، و نیز طلاق، آیه 3)
درباره انسان نیز این سنت الهی جاری است و براساس آیات قرآنی هر انسانی تا زمانی معین در دنیا خواهد بود تا به کمال بایسته و شایستهاش دست یابد. (انعام، آیات 2 و 60) بنابراین تا پیمان عمر کسی پر نشود و به کمال بایسته و شایستهاش نرسد از دنیا بیرون نخواهد رفت و مرگ و اجل مسمی به سراغش نخواهد آمد.
براساس آموزههای قرآنی برای امتها نیز همانند افراد انسانی اجل مشخص و معینی است. (اعراف، آیه 34؛ حجر، آیه 5) برای همین، جوامع بشری همانند هر فرد انسانی دوران کودکی، نوجوانی، جوانی، میانسالی و پیری دارد.
بنابراین، تا زمانی چیزی به کمال بایسته و شایستهاش نرسیده باشد در دنیا خواهد ماند. مجموعه دنیا نیز زمانی به پایان میرسد که همان اجل دنیا خواهد بود. در آن زمان است که این مجموعه برچیده میشود و جهانی دیگر ایجاد میشود. این زمانی است که به آن آخرالزمان اطلاق میشود؛ یعنی زمان نهایی دنیا که در آن زمان به کمال خود رسیده و باید جمع شود و جهانی دیگر از همین مجموعه با خصوصیات دیگر ایجاد شود. (ابراهیم، آیه 48)
اما پیش از اینکه دنیا به آخر خود برسد، انسانیت نیز باید به چنان کمالی برسد که خداوند برای او در نظر گرفته است. این کمال در سایه حکومت عادلانه جهانی به دست صالحان شکل خواهد گرفت؛ (انبیاء، آیه 105) زیرا تنها در سایه چنین حکومتی است که هر انسانی به کمال خود دست یافته و زمینهساز کمالیابی دیگر موجودات دنیا به عنوان خلیفه الهی خواهد شد.
اینکه خداوند در آیه 25 سوره حدید فلسفه بعثت و ارسال رسولان و انزال کتب را تعلیم و تربیت بشر و آگاهی بخشی به آنان دانسته است تا تودههای مردم بیهیچ تفاوتی، خود به عدالت قیام کنند و آن را در دنیا به عنوان یک پدیده عینی درآورند، بدان معناست که تنها در سایه چنین حکومت مردمی عدالتگرا و عدالتپذیر است که میتوان امید داشت که همه بشریت و در سایه آن همه دنیا به کمالات بایسته و شایسته خودشان میرسند.