یوسف زهرا علیه السّلام
یکى از ویژگى هاى روانى آدمى این است که همواره در رویارویى با امر تازه و بدیع ، حالت دفاعى به خود مى گیرد و کم تر به پذیرش آن گردن مى نهد. این امر به ویژه آن گاه تشدید مى شود که پدیده ى جدید حالت رمزگونه داشته باشد و اعتقاد به آن ، زمینه ساز تحولى بنیادین در باورها، اندیشه ، منش و روش زندگى او شود. برعکس ، در برابر موضوعى که پیشینه داشته یا در زمان هاى پیش ، یک یا چند بار رخ داده است ، مقاومت چندانى از خود نشان نمى دهد و به سادگى ، آن را مى پذیرد.
یکى از شیوه هاى چیره شدن بر این وضعیت ، عادى جلوه دادن آن مسئله است . یعنى باید این نکته را به جامعه تبیین کرد که موضوع مورد نظر، مسبوق به سابقه بوده و براى دیگران نیز رخ داده است .
مسایلى مانند اعتقاد به حضرت مهدى (عج ) و غیبت و ظهور ایشان نیز به ظاهر بدیع و بى سابقه بوده و طول عمر ایشان با هاله اى از رمز و راز و شگفتى همراه است . افزون بر آن ، این باور بر همه ى شئون حیات آدمى تاءثیرى بنیادین بر جا مى گذارد. از این رو، برخى افراد از پذیرش آن سرباز مى زنند و آن را انکار مى کنند. امامان معصوم علیهم السّلام در برابر این اندیشه ، کوشیده اند با بیان موارد مشابهى که در تاریخ گذشته - بویژه تاریخ پیامبران الهى علیهم السّلام - رخ داده است ، مساءله ى غیبت امام عصر )عج ) و دیگر مفاهیم مربوط به آن را عادى جلوه دهند، تا مردم به گمان بى سابقه بودن ، در آن به دیده ى شک و تردید ننگرند. براى نمونه ، به کلام نورانى حضرت مهدى (عج (از زبان شیخ صدوق مى شنویم :
شبى در عالم رؤ یا دیدم که در مکه ام و گرد خانه ى خدا طواف مى کنم . در دور هفتم نزد حجرالاسود آمدم و آن را لمس کردم و بوسیدم . در این هنگام ، دعاهایى را که براى زمان بوسیدن حجرالاسود است ، مى خواندم . در این حال ، مولاى خود حضرت مهدى (عج ) را دیدم که بر در خانه ى کعبه ایستاده اند. با خاطرى پریشان به حضرت نزدیک شدم . حضرت با نگاهى به رخساره ام به فراستِ خود، راز دلم را دانست . به او سلام کردم . حضرت پس از جواب سلام ، فرمود: چرا درباره ى غیبت ، کتابى نمى نویسى ، تا اندوه دلت را بزداید؟ عرض کردم : یابن رسول اللّه ! در این باره کتاب نوشته ام . حضرت پاسخ دادند: منظورمان این نیست که همانند گذشته بنویسى . کتابى درباره ى موضوع غیبت بنگار و در آن ، غیبت هاى پیامبران علیهما السّلام را بیان کن .
چون سخن حضرت به پایان رسید، از دیدگانم پنهان شدند. من از خواب بیدار شدم و تا طلوع فجر به دعا و گریه و مناجات پرداختم . چون صبح دمید، نگارش این کتاب را آغاز کردم.
حضرت یوسف یکى از پیامبرانى است که حضرت مهدى در روایت ها به ایشان تشبیه شده اند. البته در این روایت ها، حضرت مهدى (عج ) از جهت هاى گوناگون به حضرت یوسف علیه السّلام تشبیه شده اند. امام باقر علیه السّلام در روایتى تنها به شباهت در غیبت اشاره کرده اند
. هم چنین ایشان در جایى دیگر، به شباهت هاى دیگرى اشاره فرموده اند. حال آن که امام صادق علیه السّلام بدون اشاره به شباهت هاى پیشین ، شباهت دیگرى بر شباهت هاى یاد شده مى افزایند. این ها نشان مى دهد که منظور، حصر شباهت ها در موارد یاد شده نبوده ، بلکه تنها براى نمونه به برخى از آن ها اشاره شده است . با توجه به این نکته و با الهام از فرمایش حضرت مهدى (عج ) به شیخ صدوق ، این نوشتار مى کوشد با تاءمل در قرآن و روایت ها، شباهت و همانندى هاى موجود میان یوسف زهرا علیه السّلام و یوسف یعقوب علیه السّلام را بازگو کند، تا از این رهگذر، فهم و پذیرش امر حضرت مهدى ، آسان تر گردد.
-1 غیبت
برجسته ترین همانندى میان یوسف زهرا علیه السّلام و یوسف یعقوب علیه السّلام ، همانندى در غیبت است . امام باقر علیه السّلام به محمدبن مسلم مى فرماید:
یا محمّد بن مسلم ان فى القائم من اهل بیت محمّد علیهم السّلام شبه من خمسة من الرسل یونس بن متى و یوسف بن یعقوب و موسى و عیسى و محمّد صلوات اللّه علیهم ... وامّا شبهه من یوسف بن یعقوب علیه السّلام فالغیبة من خاصته و عامته و اختفائه من اخوته ...
اى محمّد بن مسلم ! قائم آل محمّد (عج ) با پنج تن از پیامبران شباهت دارد: یونس بن متى و یوسف بن یعقوب و موسى و عیسى و محمّد صلوات اللّه علیهم ... و امّا شباهت او به یوسف در غیبت اوست از اقوام دور و نزدیک و از برادران خود....
نخستین سؤ ال درباره ى این شباهت ، آن است که میان غیبت امام عصر (عج ) و غیبت یوسف علیه السّلام تفاوت فراوانى وجود دارد؛ زیرا غیبت یوسف علیه السّلام ، غیبتى است نسبى ؛ یعنى هرچند او از کنعان ، برادران و پدر و مادر خود غایب بود، ولى از دیدگان مصریان غایب نبود. او با مصریان ، گفت و گو و رفت و آمد داشت ، در حالى که غیبت حضرت مهدى (عج ) غیبتى است مطلق و آن حضرت از دیدگان همگان غایب اند. از این رو، قیاس آن دو با یکدیگر قیاس مع الفارق است . پاسخ به این نکته ، در شباهت دوم خواهد آمد.
-2 حضور
برادران یوسف براى خرید آذوقه به مصر آمدند و به بارگاه یوسف وارد شدند. وى در نخستین نگاه و گفت و گو، آنان را شناخت ، ولى آنان یوسف را نشناختند. آنان بى آن که به هویت یوسف پى برند، با وى سخن گفتند و داد و ستد کردند.
فدخلوا علیه فعرفهم وهم له منکرون.
(برادران یوسف ) بر او وارد شدند. او، آنان را شناخت ، ولى آنان او را نشناختند.
یوسف زهرا نیز در میان مردم حضور دارد. در کنار آنان راه مى رود و بر فرش هاى آنان پا مى نهد و... ولى مردم ، او را نمى شناسند. بسیارى بر این باورند که غیبت امام عصر (عج ) به این معنى است که آن حضرت ، در آسمان ها یا عوالم دیگرى زندگى مى کنند. بنابراین ، حضرت مهدى (عج ) از دیدگان همه ى انسان ها پنهان هستند و کسى ، ایشان را نمى بیند. براساس این باور، نکته اى که پیش از این گذشت ، به ذهن مى رسد که مقایسه ى حضرت مهدى (عج ) با حضرت یوسف علیه السّلام ، مقایسه اى ناتمام است . امّا حقیقت ، این است که تصویر یاد شده ، خطا و به دور از واقعیت است . او در میان مردم رفت و آمد مى کند و در کوچه و بازارها قدم مى گذارد. مردم ، آن حضرت را مى بینند، گرچه او را نمى شناسند.
ادامه مطلب در وبسایت:http://nasr.vcp.ir