علی جاودانه تاریخ
سخن از شخصیت بى مانند امیر مؤ منان على علیه السلام است ؛ شخصیتى که بشر با آن همه توصیفى که تاکنون از او داشته است ، هنوز در حسرت دست یافت به حقیقت اوست . چهره مقدسى را که زادگاهش خانه خدا و محل نشو و نمایش دامان نبى اکرم و وجود مقدسش آیینه تمام نماى پیامبران الهى و نسخه دوم آخرین سفیر خدا و به فرموده قرآن ، نفس و روح و جان محمد مصطفى بوده ، چگونه مى توان توصیفش کرد.
چه سخنى زیبنده مقام اوست در حالى که پیامبر صلى الله علیه و آله حقیقت او را مکتوم داشت و در پایان یک ماءموریت که به استقبال وى شتافت ، چنین فرمود: اگر نمى ترسیدم که گروهى از امت من سخنى را که مسیحیان درباره عیساى مسیح گفته اند درباره تو بگویند، امروز در شاءن و منزلتت سخنى مى گفتم که از کنار هر گروهى که عبور کنى ، خاک زیر پاى تو را براى تبرک برگیرند.
او محبوب ترین خلق خدا و مظهر کلمة الله الحسنى بود. او همانند پروردگارش با مؤ منان در کمال راءفت و رحمتت و با دشمنان خدا مظهر خشم و خشونت بود. او فرزند جبهه و جنگ و جهاد بود و از دوران کودکى فدایى و پشتیبان رسول الله صلى الله علیه و آله بود.
او پس از پیامبر صلى الله علیه و آله بیشترین رنج را دید و خون دل فراوان خورد. او براى حفظ اسلام و وحدت مسلمانان از حق مسلم خود چشم پوشید تا پیکره اسلام آسیب نبیند و بر تمام مصیبت هاى بى شمارش صبر پیشه کرد، همانند کسى که در چشمش خار فرو رفته و در گلویش استخوان گیر کرده است .
به یقین همین صبر و زیباى على علیه السلام بود که ایمان و اخلاصش را تفسیر نموده و وى را در تاریخ جاوید کرده است .
و در یک کلام على حقیقت جاویدى است که به فرموده پیامبر صلى الله علیه و آله هیچ کس جز خدا و رسولش او را نشناخت.